اجتماعی

فقیر بودن مردم و ارتباط آن با حاکمان

پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی: انسان ها گاهی ایده ها و آرمانهایی را در وجودشان می پرورانند که هر چند دعا، نیایش ، تلاش و کوشش و… کنند به آن آرزو و آرمان نمی رسند.
یکی از آرزوهای انسان های باعزت، باوجدان، باایمان و… نبودن اقشار فقیر و محروم در جامعه است. وقتی انسانی با چنین شرایط  روحی و قلبی فوق العاده ارزشمند انسان فقیر و ناداری را ببیند کلی افکار و وجودش آزرده خاطر می شود و پیش خود میگوید آیا زمانی فرا خواهد رسید که در گیتی یا حداقل در کشورمان فقیری یافت نشود؟
هر چند آرزو دارد که جواب آری به سئوال خود دهد نمی تواند، چون در هر نقطه ای از دنیا حاکمان نالایق بوده و خواهد بود و چون حاکمان نالایق هستند در حکومتداری دچار چالش می شوند و ناچارا از قوه قهریه در حفظ حکومت استفاده می نمایند مردم مظلوم هم از ناچاری تن به هر ذلتی داده و در مقابل ظالمان و گروههای با نفوذ کوتاه آمده و با گذشت زمان به گروه فقیران و محرومان تبدیل می شوند‌. پس جامعه عاری ازفقر در هیچ نقطه ای ازجهان وجود ندارد.
اگر در یک دهه اخیر به حوادث  و اتفاقات جهان نظر بیندازیم متوجه می شویم که این پدیده شوم بیشتر گسترش یافته است و اگر عوامل اصلی این پدیده را بررسی نمائیم عوامل انسانی را بیشتر از عوامل طبیعی در بروز این پدیده ها دخیل خواهیم دانست. مثلا در منطقه خاورمیانه بخاطر وجود حاکمان نالایق که حکومت های غیر دموکراسی دارند مردم از رفاه و آرامش محروم هستند نمونه اش مردمان سوریه، پاکستان، یمن، افغانستان، کشورهای افریقایی و… که اکثرا عامل آن ظلم حاکمان، جنگ های داخلی، ناامنی، نابرابری ، بیکاری و… که باعث فقر بیشتر مردم شده است.
باید تاسف بخوریم به حال مسلمانان جهان که چنین سرنوشتی پیدا کرده اند و ذره ای هم امید به بهبود این وضعیت نیست. چون حاکمان قلمرو اسلامی برعکس کشورهای پیشرفته برای آینده و آیندگان خود برنامه ندارند و در فکر رفاه و آسایش نسل های آینده کشورشان نیستند .
حاکمان فقط و فقط چند صباح و چند سال حاکم بودن برایشان مهم است و خوشحالند که حالا حالاها حاکم هستند و مردمان مظلوم ومحروم کشورشان جرأت گرفتن قدرت از دستشان را ندارند دریغ از تیشه به ریشه زدن دین، کشور، وطن و ملت و…که میلیون ها نفرین و آه ملت پشت سرخودشان و تبارشان در طول تاریخ خواهد بود. از چنین حاکمان غافل و گمراه باید پرسید که آیا دنیا واقعا ارزش آن را دارد که نفرین خدا و خلق خدا نصیبتان شود؟
خداوند منان بر مناطق اسلامی نعمت های زیادی داده است که اگرحاکمان واقعا خداترس و با ایمان در این قلمروهای اسلامی حاکم باشند و علوم حکومتداری نوین را بلد باشند هیچگاه سرنوشت مسلمانان جهان اینچنین نخواهد بود اما متاسفانه اکثر حاکمان قلمرو اسلامی بجای تکیه بر مردم مومن، دین، اعتقادات، باورها، احادیث، روایات و…دین اسلام به حاکمان کشورهای ظالم و استکبار دل بسته اند و مطیع برنامه های آنان گشته اند.
حاکمان کشورهای استعمارگر، حاکمان قلمرو اسلامی را با روش های استعمارگرانه چون زور، تهدید، تحریم، وعده وعید و… تحت اختیار و سلطه خود قرار داده اند و با ترفندهای تفرقه افکنانه دول اسلامی را به جان هم انداخته اند وخود تماشاگر جدال حاکمان اسلامی می باشند و هرچند وقت هم آتش کینه و دشمنی رابا بهانه های مختلف بیشتر برافروخته اند و هر کدام ازحاکمان اسلامی هم با تعصبات خشک دینی و مذهبی خود را برتر دانسته و ذره ای به عواقب امورات مسلمانان نیندیشیده اند و تخت گاز به فرمانبری خود از حاکمان کافر ادامه داده اند.
اسلامی که یکی دو قرن پیش بر کل جهان حکمرانی داشت ولی امروزه بخاطر همین حاکمان نالایق قادر نیست فقط و فقط کشور خودشان را اداره کنند.
خلاصه همین اوضاع باعث شده که مردمان این سرزمین های اسلامی فقیر و فقیرتر شوند و جهت زندگی ساده دل از وطن آبا اجدادی خود برکنند و خفت و خواری را تحمل کرده به کشورهای دیگر مهاجرت نمایند که در جریان این مهاجرت ها هزاران هزار مومن ومسلمان کشته می شوند و اگر هم سالم به کشوری برسند با هزاران هزار منت و شرمندگی تقاضای تابعیت کنند و جهت گذران زندگی چه خفت و خواری ها را بجان بخرند و…..
اگر به اخبار وحوادث و جریانات این مومنان و مسلمانان مهاجر نظری بیندازیم از مسلمان بودن خویش پشیمان می شویم و به دین های طرد شده الهی که نقشه وهدف اصلی حاکمان کافر از ایجاد رابطه با حاکمان اسلامی آن بوده گرایش پیدا می کنیم . دلیل این گرایش هم نبودن آرامش و آسایش در نزد مسلمانان و برعکس تامین بودن زندگی مردم در سرزمین های غیر اسلامی است. مردمان قلمرو اسلام دیگر امیدی به بهبود وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و … را ندارند.
به گفته کانال های خبری حتی ۷۳ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاههای نخبه کشور که کلی از بیت المال جهت آموزش این دانشجویان هزینه شده است به کشورهای اروپایی و امریکای شمالی مهاجرت کرده اند. حتی بیشتر سرمایه داران اقتصادی، هنرمندان، فرهنگی و اجتماعی، ورزشکاران افتخار آفرین و…. هم ازاین قافله مهاجرت عقب ننشسته اند و در کل این مهاجرت ها قطع یقین مشکلات فراوانی برای جامعه ما خواهدداشت و اگر حاکمان و مسئولان فکر عاجل ننمایند این مهاجرت یک پدیده عام خواهدگشت که واقعا این امر برای هر ایرانی وطن پرست بسیار دردناک و جانسوز است بخصوص برای اکثر افراد جامعه که نگران آینده کشور و عزیزان خود می باشند. از عواقب اصلی و مهم این گروه مهاجران فقر ومحرومیت بیشتر مردمان این سرزمین کهن و پرافتخارخواهد بود.
به امید روزی که حاکمان ومسئولان با تغییر نگرش خود دل این نوع مهاجران را بدست آورند و حتی زمینه بازگشت مهاجران سالیان گذشته را هم فراهم سازند. انشاءالله
www.ulkamiz.ir

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. با سلام .
    شاید بی ارتباط با یادداشت جناب اقای مارامایی گرامی نباشد که در حالت کلی، عوامل زیر را در رابطه با فقر و فرودستی غالب آحاد جامعه ، بی تاثیر ندانیم :
    ✔ ۱- شاخص های حکمرانی منفی :
    حق اظهار نظر، کنترل فساد، اثربخشی دولت، ثبات سیاسی و عدم خشونت، کیفیت مقررات و حاکمیت قانون از جمله شاخص‌های حکمرانی بودند که آمارهای جهانی نشان می‌دهد عملکرد ایران در بازه زمانی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ در تمام این شاخص‌ها منفی بوده که بیشترین درصد منفی را در بخش ثبات سیاسی و عدم خشونت را داشتیم.
    ✔۲-  رشد ۸درصدی :
    طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در صورت تحقق رشد اقتصادی ۸ درصد از سال ۹۹ و ادامه آن به مدت حداقل ۶ سال، کشور در سال ۱۴۰۵ به سطح درآمد سرانه ۱۳۹۰ خواهد رسید این در حالی است که شاخص درآمد کشورهای رقیب در منطقه یعنی عربستان و ترکیه در حال حاضر به ترتیب ۳.۵ برابر و ۲ برابر درآمد سرانه ایران است. این کشورها گوی سبقت را از ما ربوده‌اند.
    ✔۳- سهم ایران از اقتصاد جهانی:
     به جز سال ۹۵ که موضوع برجام مطرح بود در طول این سال‌ها با کاهش ۷۱ درصدی سرمایه گذاری مستقیم خارجی مواجه بودیم. همچنین در بخش سرمایه گذاری داخلی کاهش ۴۱ درصدی را در انتهای دهه ۹۰ تجربه کردیم و در حالی که تجارت خارجی موتور رشد است سهم ایران در تجارت جهانی به کمتر از ۰۳۴/. رسیده‌است. این وضعیت با تمدن و جمعیت ایرانی همخوانی ندارد.
    ✔۴- نابرابری توزیع ثروت:
    گزارش‌ها و آمارها حاکی از افزایش نابرابری در جامعه است به طوریکه با افزایش میزان برخورداری ثروتمندترین دهک‌ نسبت به فقیرترین دهک از ۱۱ برابر به ۱۴ برابر شده است.امروز حدود ۵۰ درصد هزینه خانوار به مسکن اختصاص پیدا کرده است. کاهش مصرف تمام کالاهای اساسی در سبد خانوار در سال ۹۸ نسبت به ۹۵ نشان می دهد که میزان مصرف گوشت گوسفند به منفی ۲۹ درصد رسید.( مسلماً در دو سال اخیر وضعیت بسی اسفناکتر هم شده است ) در این شرایط مسئولان نمی‌توانند بر طبل خودکفایی بکوبند زیراکرکره خودکفایی سال‌هاست که پایین کشیده شده و توانایی در وابسته کردن کشورها و وابسته شدن به کشورها است.
    ✔۵- سرمایه گذاری و صادرات:
     لزوم افزایش سرمایه گذاری داخلی و جذب سرمایه گذاری خارجی، افزایش حجم تجارت و تصحیح کردن ترکیب صادرات و واردات و شرکای تجاری، کاهش وابستگی اقتصاد به سیاست، خلق تصویری نو از آینده یک ضرورت است. قانونی بودن اعترضات جمعی، اعلام رسمی تعهد به اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی و اعتماد سازی برداشتن گام‌های علمی در اداره کشور راهکار برون رفت از این شرایط کنونی و بحران ها است.    
    ✏ با این اوضاع و احوالی که بر اقتصاد کشور مسلط است ، افق روشن و امیدوار کننده ای برای زدودن فقر در آینده ای نزدیک دیده نمی شود . مگر این که طرحی نو در نظام تصمیم گیری درانداخته شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا