یادداشت

ضروت توجه به اهل سنت

پایگاه خبری اولکامیز- دکتر جلال جلالی زاده  : پس از چهل و دوسال آیا وقت آن نرسیده که معاون رئیس جمهور اهل سنت باشد؟
به بهانه سخنان آقای دکتر جهانگیری معاون محترم رئیس جمهور وادار شدم که چند درد دل دیگر را سیاه نمائی کنم .از کجا شروع کنیم از ملا نصرالدین یا از خودمان ؟

من شخصا شکی در صداقت ولیاقت آقای دکتر جهانگیری ندارم چه زمانی که وزیر بودند ومدیر سنی منصوب می کردند وچه وقتی که در مکه قول کارخانه تراکتور سازی سنندج را ازایشان گرفتم وایشان به وعده خودشان عمل کرد وپس از بازگشت آقای مهندس حسامی مدیر کل صنایع را خواستند وگفتند که باید این وعده ای که من به جلالی زاده داده ام انجام شود والحمدلله انجام شد .

سخنان ایشان هم کاملا درست است اما کدام اراده ؟ با این وضعیتی که من می بینم با برگذاری ایام فاطمیه ولعن ونفرین قاتلان او کدام مسئول به خودش اجازه می دهد که به محبان عمر بن خطاب مسئولیت دهد؟

تا نگاه مراجع ومقامات عالیه نسبت به اهل سنت تغییر نکند وضع اهل سنت تغییر نمی کند. مرحوم مهندس سعدایی نماینده جهرم از یکی از روحانیان منطقه خودشان که اصلاح طلب بوده نام برد که گفته بود فلانی آقای خاتمی را دوست دارم اما چون از اهل سنت حمایت می کند به او رأی نمی دهم.

بگذریم نمی شود اهل سنت را که دربیست استان کشور زندگی می کنند نادیده گرفت .شهادت ها ,جان فشانی ها وحضوراهل سنت درمقاطع مختلف واز همه مهمتر وضعیت جهان امروز ,مهاجرت ها ,سازمان های حقوق بشری, فضای مجازی ورسانه ای واطلاع رسانی ثانیه ای از ابقای تاریکخانه ها جلوگیری می کند .

من خودم اگر قرار باشد در انتخابات ریاست جمهوری از کسی حمایت کنم ازجهانگیری یا شریعتمداری حمایت می کنم .اما متاسفانه اعتمادی نمانده است .روحانی همه اعتمادهارا ازبین برد .من که رئیس ستاد روحانی بودم به قول آقای….که گفت: به روحانی پیشنهاد دادم جلالی زاده را به عنوان مشاور درامور اهل سنت منصوب کن .روحانی در پاسخ گفت:اصلا اسمشو نبر.اما اگر به سخنان آقای جهانگیری توجه کنیم درمی یابیم که پس از چهل ودو سال واقعا ازچنین سخنانی بیشتر بوی شوخی می آید تا جدیت.

آیا واقعا در میان پانزده ملیون اهل سنت کسی در حد احمدی نژاد وواعظی شایسته ی احراز مسئولیتی نیستند؟
رسیدگی به وضع اهل سنت آیا پس از ۴۲سال هنوز به حد ضرورت نرسیده؟
اگر دولت محدودیتی ندارد پس چرا تاحال انجام نشده ؟

مگر مقام رهبری درپاسخ نامه مولانا عبدالحمید دستورندادند که از اهل سنت استفاده شود پس چرا یک مورد عملی نشد؟

واقعیت این است که در مقامات عالیه هیچ اراده ای برای به کارگیری اهل سنت وجود ندارد واگر هم باشد چون رفاقت ودوستی وهمفکری هیچ مسؤولی با اهل سنت وجودندارد هیچ مسئولی حاضر نمی شود خودرا به خطر اندازد .

متاسفانه اگر نیروهای از اهل سنت در سطوح پائین به کار گرفته شوند از تأثیر زیادی برخوردار نیستند .وچنان احساس حقارت حاکم شده است طرف که خودرا دکترای حقوق می داند به خاطر اینکه به عنوان مشاور نماینده ای انتخاب شده چنان دچار غرور وعجب شده وخودرا ولایی می داند که انسان فکر می کند همه ی حق وحقوق اهل سنت برآورده شده است .

آری دوره ای دیگر از دوره های ریاست جمهوری سپری شد واهل سنت همچنان منتظر احقاق خود می باشند .اما نکته ای که لازم است گفته شود مخاطب ما تنها قوه مجریه نیست بلکه همه ی نهادهای انتصابی هستند ما در میان این همه افراد جان برکف تنها یک نفر سردار بازنشسته داریم .

ودرآخر هرکس که کاندیدا می شود باید مانند افغانستان معاون رئیس جمهور اهل سنت خودش را معرفی کند تا رأی اەل سنت را در سبد خود بریزد.
آیا چنین ایده ای محقق خواهد شد؟
شاید. / کانال تلگرامی نویسنده

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا