مطالب ویژه

تاملی در باب وحدت مذاهب / بخش ۱

پایگاه خبری اولکامیز- احمد ایگدری : سخن راندن در باره ی مسائلی چون وحدت مذاهب اسلامی که هر ساله با فرا رسیدن ماه ربیع الاول به مناسبت میلاد مبارک پیامبر بخشش و مهربانی پیش می آید به دلیل وجود تعارضات و تضادهایی که بین حوزه ی گفتمان و عملکرد افرادجامعه وجود دارد بیشتر به طنزی تلخ می ماند.

اگر چه نفس نامگذاری این ایام بعنوان هفته ی وحدت توسط معمار کبیر انقلاب ایران نشان از ژرف اندیشی و تفکر بی بدیل ایشان در زمینه ی وحدت دو مذهب تسنن و تشیع بود و در ادامه رهنمودها و تاکیدی که مقام معظم رهبری در این باره داشته و دارند بایستی فصل الخطاب دولتمردان و حوزویان باشد امّا شوربختانه گاهی سخنان و اعمال تفرفه افکنانه تلخی در جامعه دیده یا شنیده می شود که حاکی از جریانهایی است که عامداً خلاف بیانات معظم له و سیاست های تدوین شده ی نظام عمل می کنند.

در این نوشتار ضمن تاکید بر پایبندی اهل تسنن بر وحدت موکده ی نظام ، با نگاهی آسیب شناسانه سعی بر بیان مسایلی داریم که باعث تکدر ذهنی و قلبی پیروان هر دو مذهب را فراهم نموده است.

قران کریم همه ی حق جویان جهان را پیرو دینی واحد به نام اسلام می داند(۱۹ آل عمران) ولی از شریعت های گوناگونی سخن می گوید( مائده۴۸ )که به تناسب شرایط، راههای متفاوت و احکامی جداگانه(آل عمران ۵۰)را برای رستگاری و نجات در برابر بشر قرار داده است.

با ایمان داشتن به آیات الهیفوق(قرآن به عنوان کتابی مشترک که اتفاق نظر بر عدم تحریف آن وجود دارد) وقتی علمای حوزه های علمیه ی هر دو طرف همدیگر را تکفیر و تضلیل  و رمی می کنند و یکدیگر را رافضی می خوانند عملا” مردم عوامی چون ما در موقعیت کیش و مات قرار می گیریم لذا با توجه به عدم تخصص و آگاهی کافی در مسایل مذهبی و فقهی از ورود در این مقوله خودداری کرده ولی بعنوان فردی مسلمان و مسلمان زاده به علمای هر دو مذهب پیشنهاداتی داریم اینکه:

۱-وقتی قرآن در مورد دعواهای الهیاتی مسیحیان و یهودیان آنها را “به سبقت گرفتن در انجام نیکی ها” و “وانهادن دعواهای الهیاتی به روز قیامت” توصیه می کند(بقره۱۱۳)، بلاشک اهل تسنن و تشیع به طریق اولی شامل رعایت این توصیه ی قرآنی می شوند.

۲- امری که باید جزء الزامات عقلی و منطقی قرار بگیرد اینکه مباحث فکری و انتقادی به شیوه ی” جدال احسن” بدون در افتادن به ستیزهای فرقه ای باشد چرا که همواره” حیاه العلم بالرد و النقد” بوده است اما الزام دیگری که در کنار و همراه این مباحثه فقهی باید وجود داشته باشد رعایت آداب سخن گفتن است و از دین خارج خوانی (تکفیر) یا گمراه خوانی(تضلیل) نباید محلی از اعراب در این مبحث داشته باشد‌. (رجوع به آیات الهی)…..چرا که قرآن صریحا با انحصار گرایی دینی مبارزه می کند(بقره ۱۱۱ و ۱۱۲) و برتری طلبی پیروان شرایع را آرزویی خام می پندارد(نساء ۱۲۳ تا ۱۲۵)و کثرت گرایی را به معنی اباحه گری نمی داند و از عذاب گناهکاران (دخان ۴۴)و کسانی که وظایف روشن خود را به جا نمی آورند خبر می دهد(مدثر ۴۳).

۳- لکن برای احتراز از این آفت مذهبی(تکفیر و تضلیل) که دارای تبعات ثانویه ی بیشماری است چه باید کرد؟ راه حل را میتوان در ایجاد کرسی نظریه پردازی و مباحثه علمای دینی بین خود و  با علمای طرف مقابل دانست، امری که حداقل بین علمای اهل تسنن مغفول مانده است‌.

۴-موضوع مهم دیگری که باید  مورد توجه ی علمای دینی قرار بگیرد این است که موضوع عدم سرایت اختلافات مذهبی بین احاد جامعه را جدی بگیرند چرا که بلاشک نفوس جامعه به دلیل عدم احاطه و اشراف به مسایل فقهی و مذهبی دچار برداشتهای متفاوت از این گونه مسایل خواهند شد . خداوند بر اساس شرایط مختلف ما را می آزماید و مهمترین خواسته ی او از ما این است که در نیکی کردن نسبت به هم از یکدیگر سبقت بگیریم (مائده ۴۸)

در صورت ضرورت در بخش دوم  به نقد عملکرد ارگانها و سازمانهای ذیربط حاکمیتی و تقنینی چون مجمع جهانی تقریب مذاهب ،فراکسیون تقریب مذهب که نماینده ی گنبد  -از قضا- ظاهراً نائب رئیس اول آن هستند خواهم پرداخت…

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا