به یاد یارجان نفس قرجه
اولکامیز- پنج شنبه نهمین روز بهمن بود که علی بشارتی فر دوست فرهیخته سیمین شهری مطلبی کوتاه و پردرد و حزین فرستاد. او غمگنانه و پرمعنا چنین نوشت :
” احساس فرو ریختگی یکی دیگر از ستون های شهرمان (یار محمد نفس قرجه) حالی که در ضمیر من آشوب بپا می کند. وای بر آن جنگلی که در کنار درختان تنومند کهنسالش شاخه تازه نروید. چه کسی جای خالی شهید خدای وردی پنق را… شهید نوری رومی ، شامی ، یارجان ، تاج قربان ….که به تمامی مظاهر نیکی از جمله علم ودانش ،صداقت و فروتنی آراسته بودند و عمر خود را در راستای اعتلای این مرز و بوم به جان کوشیدند …. روح روانشان شاد راهش مستدام “.
با مطالعه این پیام پر درد، حیران و مبهوت شدم . هنوز از غم فراق مرحوم صفر دردی طریک شاعر آن دیار یک روز نگذشته بود که دست اجل باز دیگر یکی از مردان صحرا را از بین ما ربود. آری یارمحمد نفس قرجه به دیار باقی شتافته بود .
از او پرسیدم : یارجان کی فوت کرد ؟
گفت : امروز پنجمش است.
گفتم آن مرد شریف را در زمانی که در سیمین شهر معلم بودم می شناختم. دوستدار اهل قلم بود و به این حقیر نیز لطف و محبتی داشت . برای روز هفتمش مطلبی کوتاه خواهم نوشت و امروز آن روز موعود است.
یارمحمد نفس قرجه در بین مردم به یارجان معروف بود. ترکمنها کسی را دوست می دارند نامش را مخفف کرده و پسوند جان بر آن می افزایند مانند : نورجان ، امان جان ، آق جان ، بی بی جان و . . .
حاج یارجان نفس قره جه کارمند آموزش و پرورش بوده و مدتی را در سمت معاون بهداشت و درمان شهرستان ترکمن مامور. در همه این سالها به مردم دیارش صادقانه خدمت کرد.
او در عرصه اجتماعی فعال بود. به طوریکه در دوره گذشته عضو شورای شهر سیمین شهر بود و برای خدمت به مردم و توسعه شهر با جان و دل می کوشید. مشکلات و رنج های شهروندان را مشکل خود می دانست.
در انتخابات فعال بود . چه مجلس ، چه ریاست جمهوری و یا خبرگان و شورا ، برای او تفاوتی نداشت. از کاندیدایی خاص حمایت میکرد و تا آخر هم می ایستاد . در میتینگ ها و محافل و جلسات انتخاباتی به نفع کاندیدای مورد نظر خود سخنرانی میکرد و به مردم روشنگری میداد. آرام و با طمانینه حرف می زد. به دور از اغراق و مبالغه سخن می گفت .
شخصیت پخته ، متین و پر جاذبه ای داشت. در جامعه انسانی معتبر و معتمد بشمار می رفت.
نفس قرجه پس از هفت دهه تلاش و فعالیت ، سرانجام در ۷۰ سالگی در دوران بازنشستگی به دیار معبود شتافت. قبل از وی همسر مهربانش چهره در نقاب خاک کشید. تقدیر این بود که یارجان در هشتمین روز وفات همسر به یارش که سالها در کنار هم در آرامش و احترام زیسته بودند بپیوندد. روحشان شاد باد.
لطیف ایزدی
www.ulkamiziran