گفتگو با استاد عنصری (قسمت پایانی ) / اصل احترام به هویت قومی دیگری باید برنامه و شعار اساسی ملت ما باشد
پایگاه خبری اولکامیز- گفتگوی اختصاصی و ویژه سایت اولکامیز با استاد آنه دردی عنصری عالم و اندیشمند گرانقدر ترکمن صحرا و استان گلستان یکی از طولانی ترین ، پر بارترین و جذاب ترین مصاحبه های دوران خبرنگاری و روزنامه نگاری این حقیر می باشد. مصاحبه ای که با توجه به محدودیت های کرونایی و خانه نشینی های ملال آور و تکراری، در فضای مجازی انجام شد و حال و هوای خاص خود را داشت که البته اگر در فضای حقیقی بود متفاوت تر می شد.
ولی آنچه در این گفتگو حائز اهمیت است جامعیت و اقناع کنندگی بسیاری از پاسخ های مصاحبه شونده است. بدین سان می توان گفت این گفتگوی تفصیلی حاوی نکات ارزنده ی پژوهشی ، تاریخی ، زبانش شناسی ، فرهنگی ، ادبی ، رسانه ای و . . . بود. این مصاحبه بهمن ماه شروع شد و به اسفند رسید. پس از انتشار سه بخش از مصاحبه اکنون به بخش چهارم یعنی پایانی رسیدیم که گفته اند هر آغازی را پایانی است. آخرین بخش مصاحبه مرتبط با حوزه ی خطیر و دشوار رسانه و مطبوعات است که در پی می آید :
د: رسانه
* استاد عنصری بفرمایید که اولین مطبوعههای ترکمن صحرا چه رسانه هایی بودند و کی فعالیت می کردند؟
چاپ و نشر اولین مطبوعهی ترکمنصحرا تا آنجا که من اطلاع دارم به فروردین سال ۱۳۲۵ برمیگردد.در این سال اولین شماره نشریه < ندای گرگان > چاپ و منتشر شد. این نشریه به زبان فارسی بود که بخشی از آن به زبان ترکمنی منتشر میشد. بخش ترکمنی نشریه با نام ( تۆرکمنسسی ) مشهور بود. یک نشریه دیگر هم البته بعدتر در منطقه گوکلان منتشر میشده که اتحاد مردم یا شبیه این نام داشته و توسط شخصی موسوم به غفوری راهاندازی شده بوده است. اضافه کنم که در این مورد بهخصوص اگر دوستان مطلع نوشتهی مرا اصلاح یا تکمیل کنند ممنون خواهم شد.
از ابتدای اتقلاب هم نشریهی ( ایلگۆیجی ) مدتی منتشر شد. هم زمان نشریهی دیگری با عنوان ( ندای ترکمن ) منتشر شد که البته این نشریات عمر مستعجل داشتند. افزون بر ایندو تا سال ۱۳۷۶ مطبوعات ترکمنی زبان در قالب ضمیمهی ترکمنی نشریات بزرگتر چاپ و منتشر میشدند. ولی فعالیت پایدار و مستقل مطبوعاتی در ترکمنصحرا از سال ۱۳۷۶ و با نشریه صحرا آغاز شد. بهدنبال آن نشریات متنوعی با عناوین یاپراق.فراغی.همزیستی.گلصحرا.اقتصاد گلستان .سایران.آقیۇل و ترکمننامه پا به عرصهی مطبوعات ترکمنصحرا گذاشتند.
* شما از معدود نویسندگان و پژوهشگرانی هستید که در عرصهی رسانه نیز فعالیت دارید لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید؟
من از همان نوجوانی مطالعهی خود را از مطبوعات آغاز کردم. کیهان بچهها. علاوه بر آن پدرم آبونه مجله سپیدۇ سیاه بود.این مجله ضمیمههای متنوعی داشت که همه را مطالعه میکردم.به تدریج که بزرگتر شدم مجلههایی مانند ; فردوسی.نگین.ستارهسینما.تماشا و…را مرتبا مطالعه میکردم.در سالهای پایانی دبیرستان نیز من عضو فعال هیئت تحریریهی روزنامه دیواری مدرسه بودم. مقصودم از ذکر این موارد این است که از ابتدا با مطبوعات و اشکال متنوع فعالیتی آن آشنایی داشتم.
در سالهای اخیر نیز در چند مورد با نشریه یاپراق و فراغی همکاری داشتم. ویژهنامهی موسیقی سنتی ترکمن در مجله یاپراق و ویژهنامه مختومقلی فراغی به همت جمعیت فرهنگی کلاله در نشریه فراغی در حقیقت حاصل تلاش من در جمعآوری و تنظیم و بخشبندی مقالات است.در تدوین و تنظیم یک شماره از مجله فراغی نیز من و جناب محمد قجقی همکاری داشتیم. این شد که زمانی که دوست شاعرم عبدالقهار صوفیراد پس از اخذ پروانه نشر فصلنامه ترکمننامه با من برای پذیرفتن سردبیری نشریه صحبت کرد قبول کردم.
* از مجله وزین ترکمننامه بیشتر سخن بگویید؟ آیا بهتر نیست بصورت ماهنامه منتشر نمایید؟
در حال حاضر که سومین سال انتشار فصلنامه را پُشت سر میگذاریم همین اندازه که در این شرائط دشوار اقتصادی فرهنگی توانستهایم مجله را سرِپا نگه داریم هنر کردهایم.که البته در این کار همت دوستان ِ دستبهقلم هم بسیار مؤثر بوده است که جای تشکر دارد.شما خود اهل رسانه هستید و اطلاع دارید که اداره کردن یک نشریه و تداوم کار نشر آبرومندانهی آن در این وضعیت ، کاری طاقتفرسا است.ولی به لطف و پشتکار صاحبقلمان دلسوز تاکنون در تأمین مطلب مشکلی نداشتهایم.ولی تأمین هزینههای چاپ و نشر همچنان وجود دارد و مانع از توسعه کار مجله ( فیالمثل ماهنامه کردن ) مجله میشود.
* استاد در پایان این گفتگوی طولانی و پربار اگر سخن ناگفته و یا توصیه ای دارید می توانید یادآور شوید؟
همانطور که پیشتر عرض کردم بزرگان علم تاریخ در تاریخنگاری به اصولی اشاره کردهاند که از جملهی آنها ; اجتناب از اغراض شخصی و احتراز از برخورد جانبدارانه در موضوع پژوهش است. بر این باورم که این قاعده در حیات اجتماعی نیز مصداق دارد. تعصب و جانبداری افراطی از یک عقیده، از یک نژاد، از یک قوم، از یک گروه اجتماعی با هر استدلالی که همراه باشد مذموم و نکوهیده است. در مناسبات اجتماعی این خصلت آفتی بزرگ برای سلامت و امنیت جامعه است.بهویژه توجه به این نکته در زمان و مکانی اهمیت مییابد که شرائط عینی و بستر ذهنی لازم برای بروز و ظهور این / اندیشه / مهیا باشد.
بافت جامعهی ایران کثیرالقوم است. هر یک از این اقوام نیز دارای پیشینهی تاریخی و مواریث فرهنگی هستند که مجموعا / هویت قومی / آن گروه اجتماعی را تشکیل میدهد.حاملان ابن هویت قومی در روابط اجتماعی خود باید این نکتهی بنیادی را مدنظر داشته باشند که همانطور که خود دلبستهی هویت قومیشان هستند، دیگر گروههای قومی نیز به همان میزان به هویت قومی خود حساسیت دارند.
بر این اساس ، اصل احترام به هویت قومی دیگری باید به عنوان برنامه و شعار اساسی در تعاملات اجتماعی ملت ما باشد.این امر زمانی ضرورت مییابد که حقیقت ( یک ملت واحد بودن ) را در چارچوب جغرافیای ایران درک کردهباشیم.
صفحات تاریخ مشحون از صحنههایی است که عدم رعایت این برنامه و دامن زدن به نقار قومی چه فجایع و خسارات جبرانناپذیری به انسجام ملی کشور ها وارد کرده است.
من نه به عنوان یک تاریخنگار بل به عنوان کسی که گوشههایی کوچک از تاریخ ملل را مطالعه کردهام مایلم این آموزهی تاریخی را به همه یادآوری کنم که : ملتهایی به رشد و ترقی و امنیت و آسایش دست یافتهاند که تواتستهاند هویت های قومی مختلف را در یک ( واحد منسجم ملی ) سازماندهی کنند.عکس قضیه هم صادق است، بدینمعنی که هویتهای قومی متنازع و متنافر بایکدیگر برای انسجام و یکپارچگی ملی خطری مهلک بوده حیات تاریخی ملل را دچار چالشها و مصائب جبرانناپذیر کردهاند. به یاد داشته باشیم که جنبهی مهم تاریخ ، درسآموزی و تجربهاندوزی از شکستها است. نه تکرار آن شکستها در شرائط جدید.
* استاد عنصری از اینکه افتخار دادید و به سئوالات پر تعداد اولکامیز با حوصله ی تمام و دقت کافی و علم وافی پاسخ شابسته دادید سپاسگزارم
آفای ایزدی من هم از شما دوست فرهنگی و رسانه ای ام که فرصت دادید تا دیدگاهها و اندیشه هایم را در موضوعات مختلف بیان نمایم تشکر می کنم. امیدوارم در امر خطیر رسانه بیش از پیش موفق باشید.
گفتگو از : لطیف ایزدی / سوم اسفند نود و نه ، گنبد
www.ulkamiz.ir