پایگاه خبری اولکامیز – مراسم چهلمین روز درگذشت سارا بابا رضا بانوی فرهنگی و مادر مزدک بهروش فعال رسانه و کنشگر اجتماعی، عصر پنج شنبه یازدهم بهمن ماه در سالن خبازان گنبد برگزار شد.
عنوان این مراسم متفاوت و تاثیرگذار « یادگار دوست » بود.
در این مراسم سلیمان هاشمی فرماندار جدید گنبد، حکیم آق ارکاکلی نماینده گنبد و همچنین تنی چند از مسئولین؛ رئیس اتاق اصناف، رئیس دانشگاه آزاد و .. نیز حضور داشتند. آقای قدیر کریمی فرماندار پیشین گنبد، جمعی از اصحاب رسانه و کنشگران اجتماعی منطقه نیز در این مراسم شرکت کرده بودند.
مجری مراسم سیامک غفارپور بود.
این مراسم با قرائت قرآن توسط آقای صلاحی آغاز شد. سپس کلیپ مراسم تشییع مرحوم سارا بابا رضا پخش شد. با دیدن کلیپ برخی از حاضرین به ویژه بانوان گریستند.
در کلیپ دوم اشعاری از کریم بابارضا با صدای ریبای سیامک غفارپور پخش گردید. در تصویری سنگ قبر مرحومه بابا رضا دیده میشد که در آن بجای تولد و مرگ از واژگان زیبا، طلوع فانی و طلوع باقی استفاده شده بود.
در ادامه کریم بابارضا دایی فرهیخته مزدک بهروش که مقیم تهران می باشد سخنرانی کرد. محتوای سخنانش تازگی داشت و نگاهها را به خود معطوف ساخت.
استاد بابارضا گفت: چهار مقطع و چهار منزلگاه ما با رنگ سفید پیوند داریم که سفید مظهر پاکی و روشنایی است. به دنیا که می آییم معمولا نوزاد را در پارچه سفید می پیچند چون وصل با آمرینش و کسانی که بهشان تعلق دارد اتفاق می افتد. ازدواج که می کنیم رسم است لباس سفید را بر تن عروس می پوشانیم که نشانه ی وصال باشد. به حج که مشرف می شویم محرم می شویم در جامه سفید. چون آنجا سمبل خداست و این وصل دارد به وساطت آن خانه اتفاق می افتد. می میریم در کفن سفید می میریم چون وصل با خالق اتفاق می افتد.
وی افزود: وقتی چنین تعبیری می توانیم داشته باشیم که نقطه رفتن نقطه ی سفیدی است هیچ تیرگی در آن نیست از غم مان کم می کند و در واقع به اعتقاد من مرگ زیباترین چالش عرصه ی حیات و زندگانی انسان است که انسان باید خیلی عمیق تر، دقیق تر در آن تامل بکند.
در ادامه گروه مشتاق به سرپرستی یاسر رحیمی، موسیقی سنتی اجرا کرد که فضای مراسم را تغییر داد. خواننده گروه ترانه های غم انگیز و پرمعنا خواند. این گروه در جشنواره موسیقی شهر خوی به مقام نخست دست یافته بود.
پس از موسیقی دو تن از همکاران فرهنگی مرحومه بابارضا به نام های زینب رستمی و خانم توحیدی لحظاتی خاطرات خود را در باره آن مرحوم بیان کردند.
در پایان مراسم مزدک بهروش فعال رسانه ضمن تشکر از حاضرین در مجلس گفت: دلیل اینکه مجلس را به این شکل همراه با نوای موسیقی برگزار کردیم می خواستیم تابوشکنی بکنیم و یک فرهنگ جدید را در شهرمان بنیان بگذاریم. امیدوارم این ره رهرو داشته باشد.
وی افزود: من به نوعی خواستم سنت شکن باشم. به همین سبب رخت سیاه را از تن بدر کردم سفید پوشیدم. با توجه به سخنان دایی عزیزم بر این باورم که مرگ پایان زندگی نیست و همچنان زندگی ادامه دارد. برای یادبود مادر برای هر عزیزی یک نهال در نظر گرفته شده . این نهال را به منزل ببرید و در باغچه تان بکارید. وی از مجید زیتونلی به جهت در اختیار گذاشتن این نهال ها تشکر و قدردانی کرد.
این کنشگر اجتماعی سخنانش را با این دو بیت زیبای عطار نیشابوری به پایان رساند و آن را وصف الحال خود دانست:
ره میخانه و مسجد کدام است؟
که هر دو بر من مسکین حرام است نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمّار خام است
پس از مراسم حاضرین پذیرایی انجام شد و به هر یک از شرکت کنندگان در مراسم یک نهال ترنج و یا نهال درخت انار تقدیم گردید.
گزارش از: عبداللطیف ایزدی
www.ulkamiz.ir