گزارش

گزارش مشروح هفتاد و سومین نشست انجمن ادبی جیحون      

پایگاه خبری اولکامیز – آنّادُردی کریمی، عضو ارشد انجمن ادبی جیحون و شورای نویسندگان اولکامیز نوشت:
ساعت سه و نیم بعد از ظهر روز جمعه هجدهم آبان ماه ۱۴۰۳ هفتاد و سومین نشست انجمن ادبی جیحون، در خانه فرهنگ شهرداری گنبد برگزار شد.

مجری برنامه آقای رحیم مرادی ضمن خوش آمدگویی به دوستان بزرگوار شرکت کننده، گفتند جناب محمود عطاگزلی از کشور ترکمنستان نشان بین‌المللی مختومقلی را دریافت کرده‌اند. انجمن ادبی جیحون و بنیاد مختومقلی برای تقدیر و تجلیل از ایشان در نهم آذر ماه مجلس بزرگداشت برگزار خواهد کرد.
محمود عطاگزلی بیش از سه دهه است که در زمینه فرهنگ و ادبیات ترکمن تلاش‌های ارزنده و ستودنی داشته‌اند. من از فرصت سود می‌جویم و همه شما عزیزان را برای شرکت در این جلسه دعوت می‌کنم.

نویسنده و فعال فرهنگی جناب ناز محمد یگن محمدی مطالب زیر را مطرح کردند:
شاعران، با درنظر گرفتن فرم، شکل، قالب خاص و یا رها از فرم و قالب، شعرهای گوناگونی در مضامین مختلف از جمله عشق، طبیعت، فصول سال، روابط اجتماعی، نوستالژی و …… می‌سرایند. اما به نظر من، موضوع محتوا و پیام شعر، اگر در ارتباط با وضع گذران معیشت و زندگی مردم بویژه اقشار و لایه‌های طبقه تلاشگر و زحمتکش جامعه باشد، جاودانه‌تر و ماندگارتر است؛ زیرا شاعر مردمی و فرهیخته، در میان این ستمدیدگان و مظلومین زندگی کرده و بازتاب دهنده درد و رنج ومشکلات آنها می‌باشد. کار و زحمت، در طول تاریخ اشعار شعرا، نمایانگر شرایط و دوران حیات شاعر است.

البته این نظر، سرودن اشعار در سایر مضامین را منتفی نمی‌داند. همه لازم و ملزوم یکدیگرند. استاد ادبیات مشرق زمین، شاعر و عارف بزرگ مختومقلی فراغی هم، در مقوله ظلم ستیزی و عدالت‌طلبی و حمایت از تهیدستان و پابرهنگان اشعار گوناگونی سروده است. این گلواژه‌ها و شاه بیت‌ها، شاهکار ادبی ممتاز و بی‌نظیری بوده و گنجینه ارزشمند و جاودان ادبیات جهانی را تشکیل می‌دهند.
در اینجا به چند بیت اشاره می‌کنیم:
قیامت‌دان بِر سؤز دیدم بایاقدا
قاراو باردور یرسیز اورلان تایاقدا
ظالم‌لار خوار بولار قالار آیاقدا
غریب سن آغلاما شیرتک بولورسن
*
کیم نان تاپماز ایمأگه
کیم یِر تاپماز قویماغه
کیم دون تاپماز گیمأگه 
کیم ترمه شالی گؤزلار.
*
مختومقلی غریب‌لارینگ گؤز یاشی
داغلاری یاندیرار اریدر داشی
فقیره جبر اِدِن ظالمینگ ایشی
روز محشر دیوانینده بللیدور.

دکتر ابراهیم کلته نویسنده، فعال فرهنگی و دبیر بازنشسته گفتند: باید از انسان‌های فعال و کوشا تمجید و تقدیر به عمل آید. یکی از بزرگوارانی که در زمینه فرهنگ و ادبیات ترکمن بسیار زحمت کشیده‌اند، جناب محمود عطاگزلی هستند و امیدواریم به نحو احسن و شایسته از ایشان قدردانی شود.
در ضمن در بندر ترکمن نیز دوستان عزیز تصمیم گرفته‌اند که در آذر ماه از آقایان عبدالرحمان اونق، عبدالرحمان فراخی و ارازدردی خوجه قدردانی کنند.

آنّادُردی کریمی، نویسنده، فعال فرهنگی و دبیر بازنشسته، گفتند چندین سال است که درباره فرهنگ عامه ترکمن تحقیق و پژوهش می‌کنند و حدود سه سال است که در فصلنامه میرداماد درباره ائرم‌ها / باورهای عامیانه ترکمن مطالبی را چاپ کرده‌اند. برای چاپ در شماره آینده در حال نگارش باورهای مرتبط به عروسی ترکمن‌ها هستند.

ایشان در ادامه گفتند که عروسی ترکمن «پر از رمز و راز است» و سرشار از باورها. ایشان از دوستان شرکت کننده تقاضا کردند اگر در میان شما باوری در ارتباط با عروسی هست، مطرح کنید تا با نام خودتان در مقاله اینجانب گنجانده شود. ایشان چندین باور مرتبط به عروسی ترکمن را هم ذکر کردند. در اینجا از فرصت سود می‌جویم و از خواندگان عزیز این گزارش تقاضا می‌کنم اگر مطلبی در باره ائرم‌ها / باورهای عامیانه ترکمنان دارند، به گروه تلکرامی اولکامیز و یا مجله ترکمن دیار بفرستند، تا با نام خودشان به چاپ برسد.

منصور یلمه گنبدی فعال فرهنگی پس از سپاسگزاری از دوستان و جناب فرهاد قاضی گفتند از قبل به ادبیات ترکمن علاقه داشتم ولی چند سالی است که با جدیت ادبیات ترکمن را دنبال می‌کنم و در کلاس‌های خوانش دیوان مختومقلی فراغی شرکت کرده‌ام و مدتی است در کلاس خوانش اشعار کریم قربان نفس هم حضور دارم. مطالبی درباره فرم و قالب شعر فراغی مطرح کردند و یکی از شعرهای شاعر بزرگ ترکمن را از حفظ خواندند و مورد تشویق شرکت کنندگان قرار گرفتند. براستی در دوره‌ای که متأسفانه برخی از ترکمنان با اشعار شاعران بزرگ ترکمن آشنایی ندارند، بزرگوارانی چون جناب منصور یلمه گنبدی شعر مختومقلی را از حفظ می‌خوانند. بسی جای تقدیر و تمجید دارد.

در این جلسه خوشبختانه چند نفر از جوانان علاقمند ترکمن هم حضور داشتند. در این ارتباط می‌توان از میکائیل قرنجیک، عبدالعزیز فرخی  و یاسین قورچایی نام برد.

میکائیل قرنجیک داستانکی را به زبان فارسی خواندند. داستانک ایشان را می‌خوانیم:
رمان وقتکشی مردگان
آغاز و پایان‌ام یکی بود. وقتی شکم مادرم را پاره کردند، دیدند مرده‌ام. لابد گزارش دکتر همین‌قدر مختصر بوده: «جنین خود را با بند ناف حلق‌آویز کرده است.» مرا از حفره‌ی شکم درآوردند و در این حفره خاک کردند. زندگی‌ای نکردم، امشب بخواهم برایتان تعریف کنم.
اما از روی داستانْ‌زندگی‌هایی که شما تعریف کرده‌اید، یک زندگی در سر کوچکم بافته‌ام، یک زندگی رویایی. اگر طناب ناف، زندگی‌ام را پاره نمی‌کرد، شاید اینطور زندگی می‌کردم. امشب نوبت من است و می‌خواهم آن زندگی را برایتان تعریف کنم. زندگی که در آن متولد می‌شوم، کودکی می‌کنم، بزرگ می‌شوم و بعد میمیرم.
جان؟! اجازه ندارم داستانی که بافته‌ام را تعریف کنم؟ چرا؟! جناب مدیر – قبرستان، لاقل بگذارید مانند کسی که واقعا زندگی

 – نفر بعد…
 

عبدالعزیز فرخی دانشجوی ادبیات فارسی در دانشگاه فرهنگیان بابل و ۲۰ ساله، گفتند که به ادبیات ترکمنی علاقمند هستم و دوست دارم در این ارتباط بیشتر بیاموزم.

آقای رحیم مرادی مجری برنامه از حضور جوانان علاقمند به ادبیات ترکمن سپاسگزاری کردند و از آنان خواستند که در جلسات دیگر انجمن ادبی جیحون نیز شرکت کنند و براین نکته تأکید ورزیدند که افرادی چون شما بی‌تردید ادامه دهنده راه ما هستید.

ستار قوجقنژاد کارمند اداره برق و شورای بخش و ۳۸ ساله از دغدغه‌های فرهنگی خود سخن گفتند. ایشان گفتند چگونه و از چه طریقی می‌شود برای انجمن‌ها و نهادهای ادبی پشتیبان مالی پیدا کرد؟ تا این انجمن‌ها بتوانند با آسودگی بیشتری جلسه‌های ادبی برگزار کنند و به چاپ کتاب و نشریه بپردازند. بنده این دغدغه را دارم و دوست دارم که به ادبیات ترکمن و رشد آن کمک کنم. ما باید دنبال راه‌ها و روش‌هایی باشیم که نوجوانان را به این سوی جذب کنیم. در ضمن می‌توان با برنامه‌ریزی و برقراری ارتباط درست با قشرهای از جامعه چون پزشکان و اقشار دیگر که از تمکن مالی برخوردار هستند، از لحاظ مالی برخی از نیازهای انجمن‌های ادبی و فرهنگی و هنری را برآورده ساخت. بی‌شک عده‌ای از این دوستان تمایل دارند که در این زمینه همکاری داشته باشند، ولی باید با آنان ارتباط بیشتری برقرار کرد. براستی این عزیز بزرگوار، چه دغدغه‌های ستودنی و دوست داشتنی دارد. درود بر ایشان.

لطیف ایزدی عضو هیئت مؤسس انجمن جیحون از تأسیس موسسه مطبوعاتی ترکمن دیار گلستان خبر داد و گفت: مراحل اداری این مؤسسه انجام شده است و انشاء‌الله در اواخر پاییز یا زمستان امسال اولین برنامه خود را برگزار خواهیم کرد.

مدیر ماهنامه ترکمن دیار تأکید کرد: اهداف مؤسسه مطبوعاتی ترکمن دیار گلستان، انسجام و همدلی بیشتر بین خبرنگاران و اصحاب رسانه منطقه، آموزش خبرنگاران، فعالان فضای مجازی و علاقمندان مطبوعات و رسانه، برگزاری مراسم تجلیل از پیشکسوتان و فعالان رسانه و فرهنگ و هنر است.

ایزدی اعلام کرد: مهندس امان‌زاده نماینده گرگان و آق قلا در اقدامی شایسته، عیدمحمد میرزاعلی گوینده و کارمند بازنشسته اداره ارشاد را به عنوان مشاور خود انتخاب کرده است که خبری خوش و دلگرم کننده است.
وی با اشاره به حضور یکی از جوانان که در معرفی خود را  دانشجوی ادبیات تربیت معلم بابل دانست یادآور شد که بنده نیز در سال های ۷۴ تا ۷۶ در رشته ادبیات در مرکز تربیت معلم تحصیل نموده‌ام.

لطیف ایزدی در پایان سخنانش شعری از آنامحمد ساده قرائت کرد. وی این شعر را یکی از زیباترین اشعاری دانست که در باره مختومقلی فراغی سروده شده است.
نام شعر ( من آزادئنگ پرزندی ) بود که تقدیم شده بود به مختومقلی (بییک ماغتئمغولا) .                      قسمتی از این سروده را با هم می خوانیم:
 
من آزادئنگ پرزندی
واعظ آزادئنگ اۇغلئ
سؤزلریم سؤیگۆدن حکمتدن دۇلئ
دۆشۆنمز مانگا امیرینگ اۇغلئ
آقماغئنگ اۇغلئ
داغدا دۇغولدئم
داغلئ یاشادئم
داغدا بۇی آلدئم
سؤیگۆده توتاشدئم
برکه‌دیم دردده
اوزاق سِیر اتدیم
بیر گؤزۆم مانئ‌دا 
بیر گؤزۆم مردده
مانا مانگلای سۆرتدۆم ماطلابا  یتدیم
امّا مردی تاپمان کأن اۇیا باتدئم
یانئمدا ایمان
گزدیم یادامان
دپه‌دن دپأ
دره‌دن دِرأ
إلیمده دأری، قالبئمدا یارا
گؤس- گؤنی پألیم
آتئلان اۇقدئ
آلنئمدا ایمان
آرقامدا حاقدئ
امّا آرمان، مۆنگ آرمان
نه دۆزۆو پأله،
نه حأضیر حاقا
تن برن یۇقدئ . . .

محمود صادقی یاردم شاعر و دانش آموخته رشته روزنامه‌نگاری در افغانستان و از ترکمنان افغانستان ساکن ایران، در ابتدای سخنان خود گفتند از اینکه توانسته است در ایران ساکن شود و با شاعران و فرهنگ دوستان ترکمن صحرا ارتباط برقرار کند، بسیار خرسند و سپاسگزار هستند… در ادامه یکی از سروده‌های خود را قرائت کردند که با رسم‌الخط ترکمنان افغانستان می‌آوریم.

هنرلی بارماق

اوبه‌لر گئرشینی دانگه گئرانده
یواش اؤسیپ ییل سیپه‌دی یؤزلری
حق رحمتین غوشیپ ییره سرانده
دأراق سئسی، آچدی آنچه‌ گؤزلری

ییل بیلن دارغینگ سئسی غاریشیپ
دوقماچی‌لر بیلاگیندن ساز اوسدی
خئسر خئسر أرشه، یوپلیک سأریشیپ
هنرلی بارماقدان گُللی یاز اوسدی

سحر وقتی کلین-غیز لر اویه‌نیپ
ساچینگ غویوپ، إرششه داراق قاقدی‌لر
دوقمانینگ اوستینده دیزه سویه‌نیپ
یاش‌سیز، غصه‌بیلن یوپلیک یاقدی‌لر

غیزیل-یاشیل یوپه غصه غوشیلیپ
ایلیشدی إرششه گُل بولوپ اوسدی
خوش‌لیق لر چیگیلیپ، غایغی چوشیلیپ
سئس سیز غایغی آنچه غورساغی بوسدی

شاید هم کوپ غیز‌لر یوپلیگه غاریپ
هوس‌لرین ایلیپ-ایلیپ چیتاندیر
هوسین یوغالدیپ، باغرینی یاریپ
غم‌غصه شهرینده دیری یئتاندیر

گیجه‌گوندیز دوقیپ خالی‌نی دویریپ
براندیر، گیداندیر خالی! بازاره
جلاب یا کار خانه آلن‌دیر اویریپ
خالی دوقیپ، بیل گئلندیر؛ یازاره

سونگ باراندیر خالی یووم یرینه
لیکو‌لر سه‌پیلیپ کورأک اییه‌ندیر
سوو‌ هم غوشیلاندیر، دوقماچی‌لر درینه
هر کؤراکده‌ واخ یواش راق دییه‌ندیر

اصلینده اول سوو‌لر خالینی یوومان
دوقماچی دردینی یوپدن یوواندیر
همده اول کؤراکلر کوپیگی قوومان
یوپه سینگان آرزو‌لری قوواندیر

یاردم! زحمت بیلن غیز و گلین‌لر
مشغله‌سئنا اقتصادی أس اده‌ر
مدام گُلاپ اؤسین گُللی سئلین‌لر
أل هُنری یر یؤزونه سئس اده‌ر

جناب جلال مشانی شعری از بردی نظر خدای نظر را قرائت کردند.
حکیم بهرامی نویسنده، بازیگر، کارگردان، شاعر و مترجم،  ترجمه چند شعر از احمد عارف و جمال ثریا از شاعران ترکیه را به زبان ترکمنی و فارسی قرائت کردند. این شعرها و ترجمه آن‌ها را با هم می‌خوانیم:

Seni anlatabilsem, seni
Yokluğun Cehennemin öbür adıdır
Üşüyorum, kapama gözlerini

Ahmet Arif
ترجمه ترکمنی:
سنی وصف اده بیلسم، سنی
یوقلوغئنگ جهنم نگ بیلکی آدئدر
أوشوییارین، یومما گؤزلرینگی.
ترجمه فارسی:
تو را اگر که بتوانم توصیف کنم، تو را
نبودنت نام دیگر جهنم است
نبند چشمهایت را، سردم شده است
Nerde bir can ölse
Oralı olur yüreğim.
Olmalı zaten
Olmasa insan olmaz
Yüreğim.
Ahmet Arif
ترجمه ترکمنی:
نیرده بیر جان أؤلسه
شو باقالی بولیار یوره‌گیم.
شیله بولمالی أؤزی ده
بولماسا انسان بولماز
یوره‌گیم.
ترجمه فارسی:
هر کجا که جانی از دست رود
اهل آنجا می شود قلبم.
باید هم چنین باشد
اگر نباشد انسان نخواهد شد
قلبم.
Kelebeklerin bile
Çocuklardan daha uzun yaşadığı
Bir dünyada,
Size hangi şiiri yazayım.
Ahmet Arif
ترجمه ترکمنی:
کبه لک لنگ ده چاغالاردان اوزاق راق یاشادئغی
بیر دونیاده
هایسی قوشغینی یازایین سیزلر اوچین.
ترجمه فارسی:
در دنیایی که حتی پروانه‌ها
بیشتر از کودکان عمر می‌کنند،
من کدامین شعر را بنویسم برای شما
Bütün şehir onların olsun.
Ben sana yakın olmak istiyorum.
Ahmet Arif
ترجمه ترکمنی:
شهرینگ باریسی شولانقی بولسون.
منگ سانگا یاقین بولاسئم گلیأر.
ترجمه فارسی:
تمامی شهر مال آنها باد.
من دوست دارم نزدیک تو باشم.
Dışarıya yağmur,
Yüreğime hasret,
Fikrime sen..
Nasıl yağıyorsunuz üçünüz birden
Bir bilsen…
Cemal Süreya
ترجمه ترکمنی:
داشاریغا یاغبن
یوره گیمه حسرت،
فکریمه سن..
نأ حیللی یاغبارسئنگز اوچینگز بیردن
بیر بیلسنگ..
ترجمه فارسی:
باران به بیرون،
حسرت به قلبم،
و تو به ذهنم
چگونه می بارید سه تایی باهم
اگر بدانی…
Bazen sadece
yorgun oluyor insan.
Ne küs,
Ne yalnız,
Ne de aşık.
Cemal Süreya
ترجمه ترکمنی:
کأ وقت یاداو بولیار آدام.
نه أؤکه لی،
نه یالنگیز،
نه ده عاشئق.

ترجمه فارسی:
گاهی آدم
فقط خسته است؛
نه قهر،
نه تنها،
و نه عاشق.
“Düşenin dostu olmaz”
derler kimileri.
Sanki ayakta olanların
dostu çokmuş gibi.
Cemal Süreya
ترجمه فارسی:
بعضی‌ها میگن
«افتادگان دوستی ندارن»
انگار اونایی که سرپان
دوستهاشون زیادن.

فرهاد قاضی مدیر جلسه از شرکت کنندگان به خاطر حضورشان سپاسگزاری کردند و گفتند دوره اول کلاس مختومقلی خوانی بانوان انجمن جیحون برگزار شد. ضمن سپاس فراوان از مدرس محترم خانم فریده مختوم‌نژاد، انشاءالله در اردویی توسط انجمن جیحون از بانوان شرکت کننده تجلیل به عمل خواهد آمد. در ضمن تا به حال سه شخصیت از ترکمنان ایران موفق به گرفتن نشان بین‌المللی مختومقلی از ترکمنستان شده‌اند:۱- مرحوم حاج مراد دوردی قاضی ۲- پروفسور یوسف آزمون ۳- جناب استاد محمود عطاگزلی.

همانطور که جناب رحیم مرادی اطلاع دادند، در نهم آذر مجلس بزرگداشتی برای جناب محمود عطاگزلی برگزار خواهد شد، از دوستان عزیز تقاضا می‌کنیم که برای هرچه بهتر برگزار شدن این جلسه ما را یاری نمایند.
علاوه بر دوستان عزیز که نامشان ذکر شد. آقایان قربانجان سحرخیز، امان محمد خوجملی، ولی محمد خوجه و خلیل یزدانی نیز حضور داشتند.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا