تورکمن صحرا

ماتی آخوند

پایگاه خبری اولکامیز- لطیف ایزدی: مهدی که در زبان ترکمنی « ماتی » گفته می شود تنها فرزند یک خانواده اصیل و هنرمند بود. پدرش سیدی باخشی، شاعر و خنیاگر صحرا نام داشت.

بعدها وی در مدرسه علوم دینی مصلحی آق قلا زیرنظر استاد حاجی محمد آخوند قزل تلمذ کرد و در سومین دوره فارغ التحصیلی آن حوزه سال ۱۳۵۱ همراه با یاران طلبه دیگرش، بای نظر آخوند درخشنده توماج ( یلمه سالیان )، بگ نفس آخوند درخشنده توماج ( یلمه سالیان )، قلیچ آخوند ولی پور ( آق قلا )، حکیم آخوند بردی پور ( کوموش دپه ) ، محمد قربان آخوند سلاق ( سلاق یلقی ) ، ارازمحمد آخوند کسلخه ( آق قلا )، نوری آخوند صحنه ( صحنه سفلی ) به درجه آخوندی رسید.

مانی آخوند پس از حوزه، به دنبال کسب و کار رفت و سالها به خرید و فروش قالی و قالیچه ترکمنی اشتغال داشت.

در جوانی ازدواج کرد. پس از سالها زندگی، همسر مهربانش ( آنا گللجه )  در زمانی که سیل ویرانگر به آق قلا  هجوم آورد وفات یافت. پیکرش را با قایق به آرامگاه قوش دپه بردند و  کنار دو فرزند شهیدش تدفین کردند.

آنها صاحب هفت فرزند شدند. دو تن از فرزندانشان به نام های عبدالرحمان و عثمان ( ارازمحمد ) در جنگ تحمیلی ایران و عراق به شهادت رسیدند. بعد از این اتفاق، نام ماتی آخوند به عنوان پدر دو شهید در استان گلستان و حتی ایران بر سر زبانها پیچید.

این روحانی بلند قامت را هر از گاه در پنج شنبه بازار آق قلا ، میادین اسبدوانی و کشتی و مراسم های مختلف می دیدم، مردی قاطع و با هیبت که عصا بر دست و عینک به چشم داشت. آرام راه می رفت. یاشولی بود و با مسئولین ارتباط داشت. مورد احترام مردم و مسئولین بود. تا اینکه این روحانی اهل سنت بانفوذ روز جمعه سی ام شهریور در ۸۳ سالگی درگذشت. ساعت ۴ عصر همان روز جمعیت کثیری در عیدگاه قدیمی شهر به امامت امام جمعه انبارالوم دردی محمد آخوند امدادی بر پیکر آن مرحوم نماز خواندند.

وی را جوار دو فرزند شهیدش در مزار « قوش دپه » به خاک سپردند. همان آرامگاه قدیمی شهر که شهیدانی چون مرادگلدی مدنی و دانگ آتار دلیجه، روحانیونی چون بگ آخوند قزل و هنرمندانی چون  سیدی باخشی، قربانگلدی مدنی،عثمان اکرامی و . . در آن آرمیده اند.

شنبه آخرین روز شهریور پس از آنکه در مراسم ترحیم علی دیلم پدر حجت الاسلام دیلم مدیر مرکز اسلامی شرکت کردم به آق قلا آمدم و در مجلس ختم مرحوم ماتی آخوند حبیبلی حضور یافتم. چادر پر از حمعیت  بود که مشغول صرف طعام ( صدقه ) بودند پس از آن قاریان قرآن خواندند و روحانیون برای شادی رومح متوفی دعا کردند.

ساعتی گذشت که بر حسب اتفاق آیت الله نورمفیدی نماینده مقام رهبری در استان گلستان و  دکتر زنگانه استاندار گلستان نیز آمدند. در چادر نورمفیدی بنا به تقاضای حاضرین دقایقی کوتاه سخن گفت.

وی ضمن تسلیت درگذشت آخوند حبیبلی به خانواده، دوستان و مردم آق قلا اظهار داشت: مرحوم حبیبلی انسانی خوب و اخلاقی بود. ما معمولا روزهای عیدقربان به ترکمن صحرا آق قلا  می آمدیم یکی از جاهایی که حتما برای عید دیدنی می رفتیم خانه مرحوم حبیبلی بود. آن مرحوم خیلی متواضع بود. پیرمرد، نورانی بود. خدا رحمتش کند و با رسول خدا ( ص ) و فرزندان شهیدش محشور شود.

پس از آن با چهار تن از یارانش در باره اخلاق و شخصیت آن مرحوم مصاحبه کردیم:

حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی رئیس عقیدتی سیاسی پیشین نیروی انتظامی گلستان گفت: من مرحوم حبیبلی را از سالهای متمادی شاید  ۱۵ سال پیش ایشان را می شناختم. فردی دیندار و انقلابی بود. ایشان پدر دو شهید بود. وقتی به خانه اش می آمدیم از اخلاق و کردارش درس می گرفتیم. آخوند حبیبلی سعی می کرد مسائل انقلابی را به خوبی اجرا کند. از علاقمندان به مقام معظم رهبری و حضرت امام بود.

سردار ولی الله رضایی نژاد، نظامی بازنشسته اظهار داشت: ارتباط صمیمی و تنگاتنگی با خانواده مرحوم حبیبلی داشتیم. ایشان ولایی، باخدا و هماهنگ با نظام بود در یک کلام در دل همه به ویژه پرسنل نیروی انتظامی استان گلستان جا داشت.

ستار آخوند اشتری گفت: ماتی آخوند مردی باتجربه و پخته بود. ریش سفید جامعه بود. در بین مردم و مسئولین جایگاهی ویژه داشت. مردم هر وقت مشکل داشتند به او رجوع می کردند و او نیز بدون چشمداشت انجام می داد. به مسئولین زنگ می زد و از انها می خواست کار مردم را انجام دهند.

این روحانی فعال آق قلایی افزود: مرحوم حبیبلی با پدرم ( حاج طواق محمد اشتری ) دوست صمیمی بود از دیگر دوستانش می توان به ارازبردی هیوه چی از گنبد، حاجی گلدی آخوند پرویز از چاروا یلقی و قربان دوردی مدنی از آق قلا اشاره کرد.

عطا کر  گزارشگر معروف میادین اسبدوانی که از بندرترکمن آمده بود گفت: ماتی آخوند به اسب و سوارکاری علاقمند بود. اسبی به نام صاحب جمال داشت که به نام نوه اش بود. در جوانی داور مسابقات اسبدوانی یود. ریاست سوارکاری آق قلا را قبول نکرد. وقتی احمدی نژاد آمد گفت چه می خواهی پاسخ داد من چیزی نمی خواهم اما برای مردم ترکمن صحرا کار کنید. میدان اسبدوانی آق قلا را درست کنید.

وی افزود: ماتی آخوند پایه و اساس میدان اسبدوانی ترکمن صحرا بود. جای خالی اش احساس خواهد شد. ایل قدرش را می دانست. برای خودش کاری نکرد. در یک کلام آن مرحوم ایل اوغلی بود.

روحش شاد و یادش گرامی باد

* در این نوشته از گفته های ستارآخوند اشتری در باره ماتی آخوند حبیبلی استفاده شد.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا