یادداشت

به یاد جمال فراتی

پایگاه خبری اولکامیز- دکتر یعقوب رحیمی داشلی برون : پرسیده بودمش چرا تخلص فراتی؟ معنای لغوی فرات را قصد داشت: زلال و گوارا. و نیز جوشش رود فرات را.

افسوس که در این کهنه جهان چند صباحی بیش با بزرگوارم شاعر اندیشمند حاجی صفردوردی طریک توفیق حشر و نشر نداشتم. فضای مجازی این فرصت نیک را مهیا ساخت. آشنایی‌ها، محبت‌ها و حتی مجادلەها و کشمکش‌ها در این فضا چه فرصت نکوییست. به شرطی که اسیر آمال فردی یا گروهی خود نباشیم و تضارب آرا و تعاطی افکار را سرلوحەی مراوداتمان قراردهیم.

یاشولی شاعر، حاج صفر دوردی طریک، چه خیال‌ها که بر وجودم در حق او گذر می‌کرد، دریغا که چون نقشی بر آب فرونشست. خیال خواندن شعر فراغی با فراتی، خیال استفاده از تجربیات و مطالعاتش، خیال مطالعە و کنکاش در بارەی سرودەهایش نمونەی آن‌هاست.

بیان صادقانەای در بارەی شعر خویش داشت. در گفتگو با جناب لطیف ایزدی اذعان داشتەبود که شعرش کوششی و اکتسابی است و گمان نداشت که شاعران عصر حاضر جوششی باشند. البته در بیانش رنگی از جوشش نمود داشت. شعر کنونی ترکمن را افشای تأثرات ناشی از محیط دانسته ارزش آن را به تجربەهای شاعرانه و افصح و ابلغ بودن کلام گره زدەبود.

این‌ها نکات مهمی است و زیرا تجربەهای شاعرانه امری روحی و سیری انفسی است و فصاحت و بلاغت نیز به نحوەی بهرەگیری از زبان و میزان تسلطش بر واژگان و نحو و فرهنگ زبانی گره می‌خورد. یعنی هر اندازه با حفظ تداوم مطالعه، فرصت‌های اندیشیدن شاعر و گسترەی آن بیشتر باشد، به همان میزان تسلط او بر واژگان، تصویرآفرینی و مضمون‌آفرینی افزون می‌گردد.

راستی که شعر جوششی داشتن در این وانفسای دنیای دنی بس دشوار می‌نماید. اما گره‌خوردن روح شاعر با تجربە‌ها و اکتساباتش جلوه‌ای از جوشش به هنر او تواندداد.

تأمل در شعر بوز آرنام “رود خاکستریم” از شادروان فراتی دقیقا منطبق با بیان او در بارەی شعرش است. زیرا میزان مطالعاتش از تاریخ و ادبیات ترکمن و سفرش به دنیای اندیشەی خود در حق مردمش در سراپای این شعر ساری و جاریست. زین شعر پیداست که کتاب، یار مهربان اوست. وجیزەای از هویت ترکمن را در بوز آرنام به تصویر کشیده است.

گرگان‌رود را تا ژرفنای تاریخ می‌برد. توکومونگ را به ترک‌ایمان می‌پیوندد. سه عنصر هویتی ترکمن یعنی ایمان، نژاد و نسب، زبان ترکمنی در این شعر موج می‌زند. مهم‌تر از همه حفظ این عناصر هویتی است که ترکمنان در درازنای تاریخ در پاسداشت آن کوشیدەاند و شاعر فراتی این همت نیاکان را می‌ستاید. یعنی که روح و روانش با این عناصر سەگانەی هویتی عجین است و غیر مستقیم از ما می‌طلبد که در حفاظت از آن کوشا باشیم.

راستی که حفظ هویت در عصر انفجار اطلاعات با مطالعه و اندیشیدن در تاریخ و سرنوشت خویش ممکن است نه استغراق در منویات فردی و مخالفت صرف با تهاجم فرهنگ‌ها. مجهز شدن به شناخت خویش سبب تحلیل و درک واقع‌بینانه از فرهنگ‌های دیگر است. امری که شادروان فراتی آن مسیر را می‌پیمود. امید که راهش پررهرو باد.

یادش گرامی و روحش قرین رحمت حق و فردوس برین مکانش باد. باری تعالی و تقدس به بازماندگانش و جامعەی فرهنگ‌دوست شکیبایی عنایت فرماید.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا