ادبیات

گزارش پنجاه و هشتمین نشست انجمن ادبی جیحون – قسمت اول

سنگ‌ها بیش از گنجشک‌ها

پایگاه خبری اولکامیز – آنّادُردی کریمی: پنجاه و هشتمین نشست انجمن ادبی جیحون روز جمعه ۶ بهمن ساعت ۳ بعدازظهر در خانه فرهنگ شهرداری گنبد جنب فلکه چای بویین برگزار شد.

رئوس برنامه ها به این شرح بود:

۱- نقد و بررسی اشعار عبدالملک خُرمالی

۲- شعرخوانی شاعران و گفتمان ادبی

 عبدالملک خُرمالی از شاعران کوته‌سرای ترکمن است که اغلب به زبان فارسی و در مواردی به زبان ترکمنی شعر می‌سراید. خُرمالی دارای پنج جلد کتاب چاپ شده با عناوین: مداد خاکستری، سنگ‌ها و گنجشک‌‌ها، گناه آینه، این کتاب بوی نان می‌دهد و آواز پر قو می‌باشند.

 در این جلسه ۳۰ شعر از عبدالملک خُرمالی به زبان ترکمنی و فارسی توسط خُرمالی قرائت شد. ایشان با فروتنی تمام گفتند که تنها به تعریف و تمجید اشعار من نپردازید و معایب شعرها را هم بگویید. این امر سبب پیشرف شاعر می‌شود. شاعران و  نویسندگان و علاقمندان شرکت کننده به نقد و بررسی اشعار قرائت شده پرداختند و چند نفر از شرکت کنندگان نیز درباره اشعار ایشان مطالبی را مطرح کردند، که در ادامه گزارش خواهد آمد.

 شعرهایی که در این جلسه از سوی عبدالملک خُرمالی قرائت شدند، شعرهای زیر هستند:

ترکمنچه قوشغی‌لار:

۱- غئغئردئم، سوو غویولدئ سسیمه.
یؤنه، سوو بیلن یره سینگن سسیم
یر آستئندا غالماسا گرک.

۲- سحر بوُلدئ
یؤنه ینه یاتئبره لینگ
بیزه گۆندیزلر- ام
گیجه‌لردن، پارخئ یوُق

۳- سووسوز چؤل یره باردئم
گرشیمه بیر غوش غوُندئ
مانگا گۆر جنگل-‌ دن غالان
یاشئل آغاچ مئقا دییدی

۴- منی غوُشغئ بیلن یوووپ
غوُشغئ بیلن دۇناغلاپ
ایکی رکعت غوُشغئ اۇقاپ
ینه غوُشغئ بیلن گؤمۆپ
غوُیوپ گیدینگ
غوُی غوُشغولار غوُلاغئما
غوُشغئ اۇقاپ دورشونا
گؤر عاذابئم دویمایئن
تأ قئیاماتا دنگ

۵- غوُی شوگیجه
ساغاتلار زامان ساناماسئن.
غوُی دانگ آتماسئن
گۆن دۇغماسئن
شو غارا گۆنه راضی من
شیدیپ دانگدان آتئلجاقلار اؤلمه‌سین

۶- بیر کأسه سووئ ایچجک بوُلدوم
بۆتین دامجالارئ جانلئ گؤردۆم
کأسأنی دؤکجک بوُلدوم
دامجالار آغزئما غارشئ
اِل اوزاتدئلار.

۷- منی آدام صوراتئندا
گؤرکزیأر دیییپ
من آینانئ
دؤودۆم.

۸- ای شم اؤلیأنچأنگ یانئپ آغلادئنگ
عئشقئنگدا کؤین پروانالانگ
بیری نینگ – ام
باهاسئن تؤله‌مه دینگ
هی وره آز آغلادئنگ

۹- تره‌زی
غاضئلارا
ساللانچاق

۱۰- بو گۆن گۆنأ ادن یوُق
یئقئلان سۆرشنی تاپئنگئز
واخ جللادلارئنگ
غارنئ‌آچ غالئپدئر

۱۱- دانگدان، گۆل یاپراغئندا
دۆزۆلن یاشلارئ گؤردۆم.
دییدیم نچۆن آغلادئنگ
ای گۆل ؟
– دییدی: اؤتن آغشام
غارانگقئلئق
یالنگئزلئقدان
آغلادئ.

۱۲- مچورمیزی بیلمک اۆچین
من بیلن شیطانئ تره‌زینگ
آیاسئندا غوُیدولار.
تره‌زی بیر آغرالئپ
بیر ینگلیییپ چئغئلئپ اۇتئردئ.
شیطان مانگا” حایئپ دئر
گل شو تره‌زینی دؤومألی دیییپ
اوچوپ گیتدی”

۱۳- منینگ اؤلنمی دویسانگئز
سره‌ ساپ بوُلونگ
تورمالئ واغتئمدان اؤنگ
تیسگینأمایئن

۱۴- جننتینگ حۆیرۆسی
آزاشئپ گلن بوُلمالئ
سن نیرأ گیتسنگ گیتجک،
شوُل‌یر جننت‌دیر.

۱۵- سن مانگا ائنام ادیپ، گؤزلرینگی هؤدۆرله‌دینگ‌.
اینه من سنینگ گؤزلرینگ بیلن گؤریأن.
شوُل اۆچین دویغولارما ائنام دویغولارما جان بریپ بیلیأن یورگینگده گوزلریم
ساغاتلارئنگ واغت سانامایان واغتی
دویوشلارئنگ بیلن سؤییشیب سۆیجی اوقا گیدیار.
بیلیا ن شوُل یر منینگ ائنجاماجاق یریم، سبأبی سن منینگ شیله وپالی یۆرکدشیم.

شعرهای فارسی:

۱- آذرخش نور افشانی
با زوزه شاخ و برگ‌ها را
به رقص در می‌آورد
و انگشتای باران
روی گودال‌های آب
پیانو می‌نواختند .

۲- لب به دریا بزن
تا آب‌ها
آشامیدنی شوند.

 
۳- سنگ‌ها
بیش از
گنجشک‌ها.

۴- دعا کردم خدایا
به زندانیان بال بده
یادم رفت اینجا
پرنده‌ها را شکار می کنند.

۵- در گلفروشی

نگاه به گل
نگاه به تو .
۶- خداوند گندم را
خوشه‌ای آفرید
انگور را خوشه‌ای
این بشر بمب را. 

۷- پرچم ها  یک سو
در اهتزاز بودند
دو لشکر
رو در رو .

۸- جوخه
تیرها را به مغزم، شلیک کن
قلبم جایگاه
معشوقم است.

۹- خواستم هیزم کنم تاک را
باغبان گفت
شرابش بهتر گرمت می‌کند
ای ابله.
۱۰- شمع به یاد
دل سوخته‌ی
صاحبش اشک ریخت
نه امام زاده.

۱۱- قلم دست ندارد
که دست بند زنید
پا ندارد
که پابند زنید
سر ندارد
که  به دار آویزید
قلم
جوهر و مغز داد.

۱۲- بال ندارم
بندباز هم نیستم
برای عبور از
صراط.

۱۳- شیطان را شناختم و
تعقیب کردم
در ازدحام شاگردانش
گم شد.

۱۴- با گاو نر شخم زدند
  خرمن کوبیدند
  وآخر جو را به اسب
  کاه را به گاو دادند.

۱۵- از دیوار خانه‌ی خسیس
بوته‌ی رز
بر مقدم عابرین
گلبرگ می‌ریخت.

ادامه دارد


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا