پایگاه خبری اولکامیز – در پی درگذشت بایلی تکه خواننده خوش آواز موسیقی سنتی ترکمن، مهندس نورالدین سن سبلی یادداشتی عالمانه و خواندنی در سوگ او نوشت که تمام و کمال در مجله ترکمن دیار منتشر شد. با توجه به در پیش بودن مراسم بزرگداشت هنرمند فقید صحرا به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان گرامی ، قسمتی از نوشته زیبای او را در ذیل می آوریم :
در روز ۱۶ آبان امسال خبری ناگوار، در فضای مجازی چون طوفانی سهمگین ،صحرای ترکمن را در نوردید. آری بالاخره پس از دو ماه و نیم از بستری شدن ، “خلیفا بایلی تکه “بزرگترین باغشی معاصر ترکمن صحرا ، در بیمارستانی در گنبد کاووس، در نبرد مرگ و زندگی و دلواپسیِ گروه کثیری از هنرمندان و شیفتگان اخلاق و هنرش، جان به جان آفرین تسلیم کرده و همه ی ایل و تبارش را در بهتی بزرگ فرو برده بود.
ولی حقیقت ماجرا تقدیر ازلی و فرمایش حضرت مولاناست که فرمود:
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم …
آری مرغ باغ ملکوت ، ملکوتی گشته بود و ما در فراق این مرغ خوشخوانِ نازنین و سرمایه ی بزرگِ هنریِ سرزمینمان ، مغموم و داغدار گشته بودیم. . .
اگر به عقب برگردیم آشنایی بنده با استاد خلیفه بایلی تکه دو مرحله داشت:
اگر بخواهم صادقانه بگویم ما نیز بسان هزاران نوجوان و جوان دهه های پنجاه ، در مراسم عروسی هایِ نوستالوژیک آن زمان، عاشق اجرای بایلی تکه بودیم. جوانی خوش سیما و خوش صدا که با الحان داوودیِ خویش، همگان را غرق در لذت می کرد و ما نیز یکی از شیفتگان این انسان هنرمند بودیم …
گذشت و گذشت .در دهه شصت به دانشگاه رفتیم و در دهه ی هفتاد کارمند مدیریت آب و خاک شدیم. در همین دوران با دوست هنرمندم جناب یوسف جان نورتقانی که در بخش نقشه برداری فعالیت داشتند آشنا شدم. از همین طریق طی سال های بعد در “گروه تورکمن آیدیم ساز توپاری” عضو شدم.گروهی مجازی که بخش عمده ای از خوانندگان و نوازندگان ترکمن در آن مشارکت داشتند.حضور افرادی همانند استاد ” بایلی تکه ” برایم بسان نوستالوژی و یاد آور خاطرات شیرین دوران نوجوانی و جوانی بود.به ویژه سخنان استادانه ، شیرین و راهگشای ایشان برای اهل موسیقی برایم بسیار جالب بود.
از همین طریق بود که با ایشان رابطه ای صمیمانه برقرار کردم. منش عالی، اخلاق نیکو ،گفتار دلنشین،آگاهی به ظرایف موسیقی ترکمن، مردمداری و از این نظرکه به مثابه ی پدر معنوی گروه شناخته می شدند برایم در خور توجه بود.
سلوک هنری خاص این هنرمند باعث گردید که شیفتگی ام به ایشان روز به روز بیشتر و بیشتر شود و لذا ناخودآگاه شعر” بایلی سن” را در اوصاف اخلاق و آثارش سرودم. در این شعر آیدیم هایی را که ایشان می خواندند را ستایش کردم و به راستی معتقدم که توصیف و ستایشِ چنین انسان هنرمندی بسان ستایش حقیقت هستی است. . .
ایشان مطالعه را موجب گشایش ذهن و عقل آدمی و پیشرفت فرهنگ و اجتماع می دانست و همگان را به مطالعه ی کتاب های خوب دعوت می کرد.توصیه اش برای هنرمندان جوان هم تفکر ، اندیشه ، نظم و مطالعه و فراگیری ظرایف شعر و هنر بود. . .
یکی از شاعران ادبیات فارسی که مورد لطف و مرحمت استاد “بایلی تکه” بودند “حکیم عمر خیام” بود. وقتی که فایل صوتی اشعار خیام با دکلمه ی” کیکاووس یاکیده ” را برایش فرستادم خیلی خوشحال بودند و می گفتند که هر شب بخشی از اشعار را با دقت فراوان گوش می دهم تا به عمق معنای اشعار خیام واقف گردم …
متاسفانه امروز “خلیفه بایلی تکه” با عشق و هنرش در میان ما نیست و روح بلندش از قفس تن گسسته است و به ندای حق لبیک گفته است.
او رفت در حالی که ترنّم صدای دلنوازش همراه با موسیقی راستین ترکمن تا ابدیت هستی در جان و دل صحرائیان ساری و جاری است …
*مخاطبان گرامی متن کامل را می توانید در شماره هفدهم مجله ترکمن دیار بخوانید
www.ulkamiz.ir
سلام و ادب , جناب مهندس سنسبلی با تشکر از این متن ولی یک سوال چرا علاقمندان به هنر و به خصوص موسیقی در دوران بیماری و کسالت آن مرحوم اگر نگویم بی لطفی ولی در حقش کم لطفی کردند