مطالب ویژه

به یاد خلیفه بایری پاشای / لِیلِن ضجه می خواند ز فراق یار

پایگاه خبری  اولکامیز- قمرالدین سیدی : بایری پاشای که بود که ز رفتنش تار بی تابی می کند ؟کمانچه زانوی غم بغل کرده، لِیلِن در پستوی تحسر به هم خزیده است؟

آیا دوستدارن او در جلگه غارا بالقان و دیگر نقاط ترکمن صحرا، آهنگهای دلنشین او را که دیگر به خاطره ها پیوسته،همانند زؤهره جان، گلدی دیگی سن، بۆرگۆت لری، لِیلِن داغی، کأکیلیک، تأ من گلینچأم، ناخود آگاه در ضمیر خویش زمزمه نمی کنند؟

آیا لِیلِن ز فقدان بایری ضجه نمی خواند؟آیا لِیلِن بدون بایری به خود معنایی می یابد؟آیا سکوت لِیلِن ،ز مرگ خلیفه مرگ مطلق لِیلِن نیست؟

آری. زیرا که لِیلِن خاطره ها دارد ز وجود بایری( خلیفه).بایری(خلیفه) خاطره ها داشت ز وجود لِیلِن. هر دو همنوا همانند نی بینوا، روزگاری ز هجر و سوز دوران ناهنجار ، همراه با دوتار خویش ز دل دردناک خود، زحیری ز درون سر داده و زفیری سوزناک ز نای کشیده اند.و با دوتار سحر آمیز خویش ز بی عدالتی ها نالیده اند.

اکنون بایری خلیفه نمی خواند ؤ سخن سر نمی دهد ولی در سکوت، سخن ها دارد به عصر نا فرجام خویش.

خلیفه در آخرین نگاه ها با دوتار آویخته در کنج خانه خؤیش، سخن ها رانده و راز درد آلود خویش را در تنوره داغ دوتار رزمه نموده و این بقچه بی تاقچه اسرار را به آیندگان به صورت میراث گرانبها به ارث گذاشته است.

باشد که تا آیندگان با گسستن رازها رهی ز حیات وهده عهد خود و سعادتی به ره ناهموار صعید خویش یابند.

در گذشت هنرمند گرانقدر بایری پاشای(فرهمند) را به دوستداران فرهنگ و هنر، عاشقان راستین ادبیات، مشتاقان تار و دوتار، تشکل ها و انجمن های ادبی و هنری وخانوادی محترم ایشان تسلیت گفته واز درگاه ایزد منان برای ایشان رحمت الهی و برای عموم بازماندگان صبر عظیم و اجر جزیل مسئلت می دارم.  ۱۳۹۹/۹/۱۱ شهر فراغی

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا