برگزاری جشنواره شعر ترکمنی عندلیب سبب شکوفایی استعدادها می شود
پایگاه خبری اولکامیز – لطیف ایزدی ، مسئول کمیته اطلاع رسانی جشنواره عندلیب:
دومین جشنواره شعر ترکمنی عندلیب به همت سه تشکل مردمی ،بنیاد مختومقلی فراغی ، انجمن ادبی جیحون و گروه ادبی آق بولوت در هفته آخر اسفند ماه سال جاری برگزار می گردد. بر آن شدیم تا نظر و دیدگاه شاعران، فعالین و صاحبنظران فرهنگ و ادبیات ترکمن را در این باره جویا شویم برای این منظور دو پرسش را مطرح کردیم:
اول – به نظر شما برگزاری جشنواره شعر نرکمنی عندلیب چه اهمیتی دارد؟
دوم – برای پربار شدن جشنواره چه پیشنهاداتی دارید؟
الناز نفس پور شاعر و هنرمند گنبدی در پاسخ به سئوالات اولکامیز گفت: از دیدگاه بنده برگزاری جشنواره هایی از این قبیل کمک شایانی به ایجاد انگیزه برای جوان های ترکمنمون میکند .علاوه بر این عقیده دارم که حرکت های اینچنینی همانند گام های کوچکی هستند که دوستان را بیشتر و بهتر به سمت ادبیات بومی خودمان پیش می برند.
حکیم پقه نویسنده عطابادی اعلام کرد: اهمیت برگزاری جشنواره عندلیب از این جهت که عموم تشویق میشن که اگر استعداد شعری در خود ببینند اینو ادامه بدهند و بارور بکنند. برای بهتر و پربار تر شدن پیشنهاد میکنم در دوره های بعدی عرصه ای برای جوانان و نوجوانان بازبشه تا اونا هم بیشتر به این ورطه کشیده بشوند
یدالله صحنه شاعر و نویسنده آق قلایی در کمال شگفتی در پاسخ به دو پرسش فوق گفت: نظری ندارم
گفتنی است در برگزاری دومین جشنواره شعر ترکمنی عندلیب، انجمن مؤسسه فرهنگی هنری اویا ایل کوموش دپه، انجمن ادبی دریای بندرترکمن، انجمن ادبی قورقوت آتا کلاله، انجمن ادبی گونای کوموش دپه، انجمن ادبی مختومقلی فراغی مراوه دپه ، انجمن ادبی آرنام سیمین شهر ، انجمن ادبی اترک بخش داشلی برون، انجمن فرهنگی اجتماعی چاریار دوگونچی، گروه مجازی فراغی و پایگاه خبری اولکامیز مشارکت دارند.
www.ulkaimz.ir
سلام علیکم … این جریانی که برای برگزاری جشنواره شعر ترکمنی عندلیب مطرح شده جای تامل دارد چون یکی از این دوستان فرهیخته و دست اندرکار فرهنگ و ادب که مدتی است ترک عادت نموده و دست از این شواف ها برداشته ، در توضیح ان مطلبی را گفتند که مطالعه ان خالی از لطف نخواهد بود … امیدوارم این کامنت به عادت مرسوم در کانال ها ترکمنی قلع و قمع نگردد ، انشااله
مختومقلی شاعر و عارف بزرگی بود و در این هیچ شکی نیست. فردوسی را در نظر بگیرید در زمانی که فارسی رو به نابودی میرفت ، به داد این زبان رسید و اگه فردوسی نبود الان زبان ایرانی ها عربی بود. در ایران هم در زمانی که حتی کتب معتبر علمی هم به عربی نوشته میشد فردوسی آستین همت بالا زد و فارسی رو از خطر نابودی رهاند. و به قول خودش:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
که عمر و زندگیش را در این راه ولی فارسی رو نجات داد.
چگونه است که برای شناخت مختومقلی حتی غیرترکمن ها مطالعه وتحقیق می کنند ودرژرفای اشعار او غرق می شوندواو را شکسپیر دوم ، فردوسی دوم و جام جهان نما می نامند ؛ولی یک ترکمن زبان نمی خواهددرمیان کلام او غورکند. ولی وقتی اشعار مختومقلی رو میخونیم تعداد کلمات فارسی و عربی بیشتر از کلمات ترکمنیه . مختومقلی با اون استعداد عالیش در سرودن شعر میتونست خدمت بزرگی به زبان ترکمنی بکنه .زبان هرملتی بیانگر فرهنگ آن ملت است وزبان مختومقلی هم باید بیانگر فرهنگ همان ملت باشد.
از انجا که فردوسی زبان فارسی را از دست زبان عربی وترکی نجات داده ولی کاری که مولوی وحافظ وسعدی و… انجام داده ،دلیل خدمت نکردن آنها به فرهنگ فارسی نیست ونباید زحمات آنان را زیرپا بگذاریم. به عنوان نمونه کتاب های تاریخ بیهقی ،تذکره الاولیا،احیاء علوم الدین ،مرزبان نامه وبسیاری از اشعار شاعران شهیرقدیم ومعاصر هستندکه نویسندگان این آثار جهت خدمت به فرهنگ اسلام چگونه متوسّل به واژه های عربی شده اند ونه تنها درجهان اسلام بلکه دردیگر ممالک هم به شهرت رسیده اند. ما مسلمان ها وابسته به زبان قرآنی هستیم؛ اگرزبان قرآنی را ازنوشته هاو اشعارمان حذف کنیم دیگر عرفان اسلامی معنایی نخواهد داشت.وقتی عرفان اسلامی را حذف کنیم باید بسیاری اعتقادمان را زیرپابگذاریم. این که گفته مختومقلی به خاطر اعتقاد به عرفان به زبان قرآنی متوسّل می شود .زبان ابزاری است برای بیان عقاید که گاهی باید برای ابراز آن وابسته به زبانی دیگر شویم یا اصلا احساسات خود را بیان نکنیم.درضمن بسیاری ازواژه های اشعار این فرزانه ی بزرگ درمیان ما ریشه دوانده وعضولاینفک زبان ماست وچه بسا ازین واژه ها زیبایی شعر او رادوچندان می کند.به فرض مثال این بند را دقت کنید:
جهل ایشینه چابک من الله امرینه سُستر
غرق ضلالت بولدیم هدایته سن گُستر
نه درویش من نه ملا نه صوفی اهل دِستر
قولاق برسه دوستلاریم آیدم سوزیمنی راستر
فکرایلانگ کیم باردیر ایامدن اوزگه دوستر
بنده لیکده بولماسانگ،بولغانینگ یاغشی نیستر
گورمه دیم گون آستیندا ،هرگیز اوزیمدن پِستر
آتشه لایق بولماز ادا بولغان خاکستر
کویدوم بیشتیم یار دوستلار اورتیندیم ادا بولدیم.
اگربه صورت قضیه نگاه کنیم ،صدی هفتاد از این بند واژه های فارسی وعربی هستند؛ ولی به این شعر چقدر استحکام وزیبایی داده اند. ولی زبان مختومقلی برای ترکمن های تمام دنیا چقدر قابل فهم است والله اعلم بالصواب …