حکایت «صدسال تنهایی»ترکمنها / آغلاما غریب شیر تک بولارسن
«تحلیلی بر تاریخ معاصر و سیر زندگی مردم ترکمن در بازه زمانی۱۸۷۳ الی ۱۹۷۹» / زمینهای کشاورزی غصب شده،دریا در انحصار روسها،امرار معاش ازکجا؟
پایگاه خبری اولکامیز- مقدمه: از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟ آخر ننمایی وطنم (مولانا) در دهه ۵۰ شمسی وقتی نوجوانی کنجکاو بودم این سؤال برایم پیش میآمد که ما اصلیتمان از کجاست؟ از کجا آمدهایم؟ پیشینه استقرار ما در روستای کوزه لی به چه سالی برمیگردد؟ زمینههای فرهنگی و اجتماعی ترکمنها از چه ریشههای تاریخی برخوردار است؟ منبعی و پاسخی به سؤالات مذکور نداشتم. تنها چیزی که پیدا کردم، داستان شاه صنم غریب چاپ انتشارات قاضی گنبد بود که باز در آن زمانه، خیلی آرامبخش کنجکاویام بود.
زمان گذشت، از دهه شصت ببعد کتب و مقالات مختلفی درزمینهٔ های تاریخی، اجتماعی، اقتصادی گذشته و موضوعات تاریخ معاصر توسط محققین ترکمن و غیر ترکمن منتشر شد که هریک به سهم خود در نورافکندن به تاریخ ناشناخته مردم ترکمن کمککننده بود. کتاب مستند و علمی دکتر منصور گرگانی درباره مسئله ارضی، کتب متعدد استاد موسی جرجانی (بیش از چهل مورد)، کتب و مقالات علمی، پژوهشی دکتر ارازمحمد سارلی درباره تاریخ ترکستان و تاریخ ترکمنستان… و درعینحال آثار متعددی از سایر محققین کوشا و زحمتکش برای یافتن پاسخ برخی از سؤالات یاری کننده بود.
موسی جرجانی معتقد است که ترکمنها طی دوران ۳۰۰ هجری الی ۱۲۰۰ تأثیرگذاری زیادی بر ایران داشتهاند. آنها سلسله سلجوقی را تشکیل داده و سرزمینهای وسیعی را تحت اداره داشتهاند. سلسله آق قویونلو و قراقویونلو و نیز سلسله افشاریه نیز ترکمن بوده است.. بر اساس برخی منابع، ترکمنها در تشکیل دولت قاجاریه نقش کلیدی داشتهاند.(ایرانیان ترکمن، جرجانی).
ولی بررسیها نشان میدهد که ترکمنها در دوره قاجاریه چالشهای متعددی با دولت روسیه و نیز نحوه حکمرانی قاجاریه داشتهاند. این سؤال پیش میآید که نقش و تأثیرگذاری ترکمنها در ایران طی دوره مذکور چگونه بوده است؟ چه عواملی باعث فرازوفرود این نقش شده است؟
از منظر مطالعات اجتماعی فناوری، میتوان جوامعی مثل ایران را «سیستمهای فنی تکنیکی» تصور کرد که دارای مؤلفههای ورودی، خروجی، پردازش و بازخورد است. همچنین میتوان نوع حکمرانی جوامع را یک نوع فناوری دانست که میتواند در قالب «فناوری نرم سیاسی» خود را نشان دهد، لذا ین سؤال پیش میآید که آیا سطح فناوری نوع حکمرانی در ایران مطابق با نیازهای جهان تحول یابنده در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی بوده است؟ آیا کنشگری فعالان ترکمنصحرا، با شناخت سیستم فنی تکنیکی ایران بوده است؟ آیا نوع واکنش و فعالیت ترکمنها با لحاظ مقتضیات مدل حکمروایی در ایران و روسیه بوده است؟
این گزارش سعی میکند مروری مختصر بر روند رخدادهای دوره حدود صدساله ۱۹۷۹-۱۸۷۳ (البته مقداری بیش از صدساله) در ایران و روسیه و مناطق ترکمن نشین با رویکرد مطالعات اجتماعی فناوری با هدف ارائه تصویرتاریخی منسجم داشته باشد. تا بلکه نسل بعدی ما با اطلاعات بیشتری بتواند گذشته و زمان حال خود را تحلیل و آینده را برنامهریزی نماید. باشد که رنج کمتری برده و آسایش بیشتری را رقم بزنند.
نتیجه گزارش مبین آن است که رنج سالیان بلند «قایما دایی»۲ در ترکمن صحرا،نه تقدیر ،بلکه اراده حاکمان زورگوی روسی و شاهان ایرانی بود. قایماق دایی ۶۵سال عمر کرد.بعلت فقر ازدواج نکرد.خانه و ملک نداشت. بیسواد ومجرد از دنیا رفت. رنج قایما دایی حکایت هزاران انسان در ترکمن صحرا واستان گلستان است.رنج آنها مقدر نبود، بلکه منافع و سیاست حاکمان زورگو در آن نهفته بود.
الف: امواج صنعتی شدن و مدرنیزاسیون در جهان غرب
جهان غرب منجمله انگلستان و روسیه پس از دوران تفتیش عقاید وارد دوران مدرنیزاسیون شد. دوره مدرن یا عصر جدید دورهای زمانی در تاریخنگاری جهانی است که به بازه زمانی بعد از دوره به قرونوسطی میپردازد. تاریخ مدرن را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: اوایل دوره مدرن که تقریباً در اوایل قرن ۱۶ آغاز شد و شامل نقاط عطف قابلتوجهی همچون رنسانس و عصر کاوش در تاریخ اروپا بود.
اواخر دوره مدرن که تقریباً در اواسط قرن ۱۸ آغاز شد و شامل نقاط عطف قابلتوجهی همچون جنگ هفتساله، انقلاب فرانسه، انقلاب صنعتی و واگرایی بزرگ بود. در این دوره برای نخستین بار در تاریخ بشر جمعیت جهان در سال ۱۸۰۴ به یک میلیارد نفر رسید؛ یک میلیارد بعدی فقط کمی بیش از یک قرن بعد در سال ۱۹۲۷ به وقوع پیوست. (ویکیپدیا)
میتوان گفت که چهار معنای اصلی از مدرنیته وجود دارد.
مدرنیته سیاسی: که در قالب مفهوم مدرن از دموکراسی و حقوق شهروندی شکل میگیرد.
مدرنیته علمی و تکنولوژیک: که نتیجه آن گسست معرفتی با کیهانشناسی ارسطویی، ایجاد علم جدید، انقلاب صنعتی و فنّاوری مدرن است.
مدرنیته زیباییشناختی: که از رابطه جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدید ذوق و سلیقه نشاءت میگیرد.
مدرنیته فلسفی: مدرنیته به معنای آگاهی سوژه فردی از طبیعت و سرنوشت خود و قرار دادن این سوژه بهمنزله پایه و اساس تفکر و اندیشه است. (ویکیپدیا)
مدرنیزاسیون علمی و تکنولوژیک با ایجاد قطار، راهآهن، ماشین بخار، تسلیحات انفجاری مثل بمب، نارنجک، توپخانه، نقش اساسی دربرتری قوای جنگی داشته و دوران تفوق اسب، سوارکار و شمشیر را به پایان رساند. بدین گونه مدرنیزاسیون علمی و تکنولوژیک در روابط بینالملل و در منازعه قدرتها نقش کلیدی و اساسی داشت.
ب: مدرنیزاسیون علمی و تکنولوژیک انگلستان، روسیه و ایران
کشورهای انگلستان و روسیه در قرن ۱۸ و ۱۹ بهاندازه کافی خود را ازنظر مدرنیزاسیون علمی فناوری ارتقا داده بودند. دولت مقتدر مرکزی تشکیل گردید. آنان دارای ارتش منظم و دارای انضباط بودند. سیستم حملونقل ریلی، دریایی و زمینی برای انتقال کالا و تسلیحات راهاندازی کرده بودند.
کشور ایران بهعنوان کشوری پهناور، دارای تمدن تاریخی روند مدرنیزاسیون را از اواسط دوره قاجاریه آغاز کرد. در دوره ناصرالدینشاه نظام جدید، دارالفنون، آدابورسوم و اعزام دانشجو به اروپا اتفاق افتاد ولی اینها پیشدرآمد مدرنیسم است که هنوز جا نیفتاده است. شاید دولت مدرن را از دوران مشروطه بتوان دنبال کرد که با جنگ و هرجومرج همراه شد.
دولت مرکزی مقتدر و مدرنیسم به سیاست دولت در دوره استقرار رضاشاه بدل میشود. ولی با این وصف کشور ایران بهعنوان کشوری پهناور، باوجود داشتن تمدن تاریخی، از روند مدرنیزاسیون جهانی عقب بود.
ج: موضوع اصلی، رخدادهای اصلی صدسال گذشته ترکمنها:
ج-۱: توسعهطلبی روسیه تزاری و راهبرد تصرف آسیای میانه
دوران قاجار همراه با جنگها و قراردادهای متعدد برای واگذاری بخش عظیمی از مملکت در قالب قراردادهای گلستان (۱۸۱۳)، ترکمانچای (۱۸۲۸) و نیز قرارداد آخال (۱۸۸۱) بود.
در عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۳ حاکمیت ایران بر بخشهایی از شمال ایران شامل قفقاز، ارمنستان، ایالتهای شرقی و تمام شهرها و شهرکها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی از ایران سلب شد. طی این قرارداد درمجموع ۱۴ ولایت قفقازی ایران به وسعت تقریبی ۲۲۰ هزار کیلومترمربع خاکی و ۱۲۰ هزار کیلومترمربع آبی (از مساحت دریای کاسپین) به امپراتوری روسیه واگذار گردید.
در عهدنامه ترکمانچای (۱۸۲۸) درمجموع حدود ۳۰ هزار کیلومترمربع دیگر شامل حدود ۲۰ هزار کیلومترمربع از ارمنستان امروزی، حدود ۵ هزار کیلومترمربع از ترکیه امروزی شامل کوه آرارات و شهر ایغدیر که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود و حدود ۵ هزار کیلومترمربع از جمهوری آذربایجان امروزی «شامل تالش شمالی یعنی شهرستان لریک و نخجوان» از ایران جدا شدند.
ج-۲: جنگ گوگ تپه و ۱۴۵۰۰ شهید ترکمن در برابر توسعهطلبی روسیه
ترکمنها بهعنوان بخشی از دولت مرکزی ایران در مقابل تجاوزگری روسیه حمایتی از دولت ایران دریافت نکرده و بهتنهایی در مقابل روسها جنگیدند. ترکمنها که از سال ۱۸۷۳ با جنگهای شجاعانه به نبرد روسها رفته بودند، پس از چهارمین جنگ در ژانویه سال ۱۸۸۱، تراژدی غمبار گوگ تپه برای آنان رقم خورد و در خود قلعه حدود ۶۵۰۰ جسد شماره شد. حدود ۸۰۰۰ نفر از زنان و کودکانی نیز که راه فرار در پیشگرفته بودند، به دست واحدهای سوارهنظام روس کشته شدند (خبرگزاری مهر ۱۹ مهر ۱۳۹۴). بدین گونه در طی یک جنگ ۱۴۵۰۰ نفر ترکمن جان خود را برای دفاع و حفظ حاکمیت ملی ایران از دست دادند.
ج-۳: عهدنامه آخال، تجزیه بخشهایی از شمال ایران بدون شلیک یک گلوله دولتی:
امپراتوری روسیه حتی پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای و گلستان، به بهانههای مختلف اقدام به تصرف و حمله به مناطق مرزی با ایران ازجمله سمرقند، تاشکند، آرال، بخارا و خوارزم مینمود. ایران نیز به دلیل ضعف نظامی و عدم وجود استحکامات دفاعی در مرزهای خود، عموماً توان مقابله با این تهاجمات را نداشت و یا در صورت ایستادگی، شکست میخورد. در این میان بخش شمال خراسان بزرگ که محل زندگی ترکمنها محسوب میشد، از گذشته بسیار دور بهصورت کامل تحت تصرف ایران قرار نداشت. ناصرالدینشاه قاجار و پادشاهان پیش از وی، هیچگاه موفق به کنترل و شکست ترکمنها نشدند. ازاینرو عملاً این منطقه که از منظر استراتژیک و جغرافیایی بسیار مهم بود، دارای نوعی خودمختاری خاص بود.
در این میان و در مسیر دستاندازیهای روسیه به خاک ایران، این کشور توانست با غلبه بر ترکمنها عملاً این منطقه را که درواقع متعلق به ایران بود و درنتیجه ضعف قاجار تحت حاکمیت دولت مرکزی قرار نگرفته بود، به خاک خود اضافه کند. ناصرالدینشاه نیز از سر ناچاری و ضعف پذیرایی انعقاد معاهدهای شد که این منطقه برای همیشه از قلمرو ایران جدا شد.
ناصرالدینشاه که در این برهه از زمان، بهکلی اهمیت نوار شمالی کشور را از یاد برده بود. روسیه نیز به بهانه اینکه ترکمنها شرایط را برای تجارت سخت کرده و امکان دادوستد فراهم نیست، اقدام به تصرف این منطقه کردند..(قرارداد آخال، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)
فرآیند توسعهطلبی روسیه با پیمان آخال در دسامبر ۱۸۸۱، رسمیت یافت و بخش مهمی از خاک ایران جدا شد سرزمینهایی که فقط بخشی از آن جمهوری ترکمنستان کنونی است که چهارمین کشور وسیع در جمهوریهای شوروی سابق است.(جغرافیای ترکمنستان، مترجم ابراهیم کلته) و جامعه ترکمنها مطابق برنامه تزارهای روسی به دو قسمت در کشور ایران و روسیه تقسیم شد.
آنچه از همان ابتدای استقرار حکومت قاجار نمایان بود، بینظمی و بی ساختاری و فقدان ارتش منظم بود نداشتند. ضعف نیروی نظامی و نبود یک ارتش منظم یکی از مهمترین دلایل انعقاد پیمان آخال شد. (قرارداد آخال، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)
ج-۴: محورهای قرارداد آخال و تأثیر آن بر ایران وزندگی ترکمنها
محورهای این قرارداد در دو بخش تعریف میشود: بخش نخست آن به مسئله تعیین مرزها و علامتگذاری آنان مربوط میشود. بر اساس این بخش قسمت قابلتوجهی از سرزمینهایی که به ایران تعلق داشت برای همیشه از ایران گرفته شد. بر این اساس مرز ایران و روسیه که پیش از آن عملاً دریایی بود، به مرزهای شمال خراسان و منطقه زندگی ترکمنها و آخال کشیده شد. این مسئله بدان معنا بود که ازاینپس ایران برای همیشه حقی در رابطه با منطقه آخال و ترکمنها ندارد.
در ادامه این بخش نیز یک مسئله قابلتأمل دیگر وجود دارد و آن اینکه روسیه برای ضربه زدن به ترکمنها، مرز را طوری ترسیم کرد که قبایل و طوایف ترکمنها از هم پاره شده و بخشی تحت حاکمیت ایران و بخشی نیز در کشور روسیه قرار گرفت (قرارداد آخال، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)
انعقاد این قرارداد ازاینجهت بسیار حائز اهمیت است که ازاینپس روسیه مرزهای خود را تا شمال خراسان کشیده بود و دارای مرز قابلتوجه زمینی با ایران شده بود که این مسئله بهخودیخود یک تهدید جدی برای ایران محسوب میشد. موضوعی که در سالهای بعد در قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ اثر خود را نشان میدهد
ج-۵: نامه امیرکبیر مبنی بر ممنوعیت خرید ماهی از ترکمنها (۱۸۴۹)، زمینها غصب شده و دریا در انحصار روسها، امرارمعاش از کجا؟
امیرکبیر درماه رجب سال ۱۲۶۶ ه.ق.(میلادی ۱۸۴۹) در نامهای به وزیرمختار روسیه مینویسد که دو نفر از رعایای دولت روسیه بنامهای کفتان نیک و متکالف با چند فروند کشتی وارد استرآباد شده و از طایفه ترکمانیه ماهی خرید مینمایند. چون شیلات استرآباد از اترک تا آستارا در اجاره میر ابراهیمخان دریا بیگی است، این امر خلاف قاعده هست، لذا زحمتکشیده و غدغن فرمایند تبعه دولت روسیه از طایفه ترکمانیه خریداری ننمایند. اگر طایفه ترکمانیه صید ماهی مینمایند به آدمهای میر ابراهیمخان دریا بیگی بفروشند.(عصر بیخبری، تیموری، ۱۳۳۲: ص ۲۸۹).
نامه امیرکبیر نشاندهنده انحصار خریدوفروش و ماهیگیری توسط دولت روسیه است. مطابق قرارداد ترکمانچای ایران در سال (۱۸۲۸ م) از داشتن نیروی دریایی و کشتیرانی در دریای خزر محروم شده بود. بهاینترتیب ایران حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست داد و فعالیت شیلاتی ایرانیها منوط به شرایطی بوده است.
بررسی پیشینه صنعت شیلات نشان میدهد در دوران سلطنت محمدشاه قاجار، صدراعظم حاجی میرزا آغاسی بهرهبرداری از آبزیان دریای خزر را، به یکی از اتباع روسیه تزاری به نام عبدل واگذار کرد. (پیمان عبدل)
میرزا تقیخان امیرکبیر پیمان عبدل را در حدود سال ۱۲۶۵ هجری قمری لغو و بهرهبرداری از آبزیان دریای مازندران و رودخانههای بین آستارا و اترک را به مدت چهار سال به میرزا ابراهیمخان دریا بیگی واگذار کرد. همان فردی که امیرکبیر در نامه ۱۲۶۶ قمری به وزیرمختار روسیه بهعنوان ذینفع شیلات اشاره میکند. البته بعدها امیرکبیر، به لغو پیمان موسوم به میرزا ابراهیمخان دریا بیگی اقدام کرد.
پس از امیرکبیر سرمایهداری از ارامنه روسیه به نام استپان لیانازوف در دوازدهم ژوئن ۱۸۷۶ میلادی (۲۲ خرداد ۱۲۵۵ خورشیدی) امتیاز صید ماهی «حرام» در آبهای ایران را از دولت وقت ایران گرفت. این امتیاز تنها شامل ماهیهای «حرام» میشد و ماهیهای «حلال» به ماهیگیران محلی تعلق داشت. پس از استپان لیانازوف، امتیاز شیلات شمال به فرزندانش به ارث رسید. دولت ایران با آنان مکرراً قرارداد را تمدید کرد. مدت آخرین تمدید، بیست سال قمری و موعد سررسید آن، سال ۱۳۰۴ خورشیدی بود.
پس از استقرار اتحاد شوروی، دولت شوروی همه قراردادهایی را که در زمان تزاری با دولت ایران امضا کرده بود، لغو کرد. حسین علاء (علاءالسلطنه) وزیر فوائد عامه ایران نیز فرصت را غنیمت شمرد و اجاره شیلات شمال به لیانازوفها را به علت نپرداختن حقالاجاره لغو کرد. بر اساس ماده چهارده عهدنامه مودت ۱۹۲۱ مقرر بود که این دو دولت باید بر سر شیلات دریای خزر با یکدیگر به توافقاتی برسند. لذا با روی کار آمدن رضاخان سردار سپه بهعنوان نخستوزیر، قراردادی با دولت شوروی برای تشکیل «کمپانی مختلط ایران و شوری» بسته شد. این قرارداد پس از به پادشاهی رسیدن رضاشاه در نوزدهم بهمن ۱۳۰۴ بهصورت لایحهای یکفوریتی در مجلس شورای ملی طرح شد. این قرارداد که در هشتم مهر ۱۳۰۶ در مسکو امضا شد، مدت ۲۵ ساله قرارداد «کمپانی مختلط ایران و شوروی» در سال ۱۳۳۱ به پایان رسید. گرچه دولت شوروی رایزنیهای بسیاری برای تمدید قرارداد کرد، امّا سرانجام با پیگیریها برخی رجال ایران همچون میرزا احمدعلی خان سپهر (مورخ الدوله سپهر)، (ریاست هیئتمدیره شرکت شیلات ایران و شوروی) و همچنین نخستوزیر وقت ایران، دکتر محمد مصدق، در دوازدهم بهمن ۱۳۳۱ صنعت ماهی و شیلات ایران برای همیشه ملی اعلام شد.
ملاحظه میشود که بر اساس نتایج و تبعات قرارداد ننگین ترکمانچای، کشور ایران و مردم سواحل دریای خزر از فعالیت اقتصادی در دریا محروم بوده و هر نوع ماهیگیری باید در خدمت انحصارگران امتیاز باشد. مردم شریف سواحل دریای خزر منجمله مردم گیلان، مازندران و ترکمنصحرا، در سالیان دراز از حق فعالیت اقتصادی در دریای خزر محروم بودهاند. آنان که زمینهایشان را روسها و شاهان پهلوی و امرای آنها غصب کردهاند. همچنین دریایشان در انحصار افراد وابسته به روسیه است، برای امرارمعاش به کجا باید دست یازند؟
نامه امیرکبیر مبین انحصار قدرت و فعالیت اقتصادی در دست عده قلیلی بوده که حق فعالیت اقتصادی مستقل را برای ترکمنها و سکنه دیگر در حاشیه دریای خزر ممنوع میداند. این امر شمهای از محدودیتهای ساختاری برای حیات اقتصادی ترکمنها و سایر افراد عادی را نشان میدهد.
ج-۶: توسعهطلبی مستمر روسیه و تأثیرات آن بر کشور ایران وزندگی ترکمنها (قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵)
در سال ۱۹۰۷ م/ ۱۲۸۶، قراردادی بین دولتهای روس و انگلیس در سنپترزبورگ پایتخت روسیه در مورد تقسیم ایران به امضا رسید. بهموجب این قرارداد ایران به سه منطقه تقسیم شد. قسمت شمال تحت نفوذ روسیه، قسمت جنوب تحت نفوذ بریتانیا و یک منطقه هم بیطرف. حوزۀ نفوذ روسیه در ایران از قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف میگذشت و به برخوردگاه مرز ایران و روسیه و افغانستان میرسید.(همشهری آنلاین ۱۲ اسفند ۱۳۹۰)
با گسترش جنگ جهانی اول، دولتهای روس و انگلیس، در سال ۱۹۱۵ در قراردادی محرمانه، منطقه بیطرف ایران را که در قرارداد ۱۹۰۷ میلادی پیشبینیشده بود، میان خود تقسیم و توافق کردند برای حفظ منافع خود در ایران، قشونی تشکیل دهند. ازاینرو، روسها نیروی قزاق را به استعداد یازده هزار نفر با فرماندهی خود ایجاد کردند و دولت انگلستان، قوایی در جنوب کشور به نام پلیس جنوب تشکیل داد.(دهقان نیری و عاشوری نژاد،۱۳۸۸)
بر اساس قرارداد ۱۹۰۷ استان گلستان و ترکمنصحرای فعلی در حوزه کنترل روسها گرفت. قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ باعث گسترش گسترده نفوذ و حضور روسها در ایران منجمله در شمال ایران، استان گلستان و ترکمنصحرای فعلی گردید.
روسها با مظالم فراوان به تصرف زمینهای کشاورزان پنبهکار، اخراج صاحبان اراضی و آوردن کشاورزان روسی (مالاقان) دست یازیدند؛ و دهها هزار هکتار اراضی کشاورزان ترکمن توسط روسها تصرف گردید و به کشت پنبه اختصاص یافت تا مواد اولیه کارخانههای نساجی روسیه را تأمین نماید.(وزارت خارجه ایران، مارس ۱۹۱۷).
ج-۷: جنگ جهانی اول، وقوع انقلاب اکتبر و قرارداد مودت ایران و شوروی ۱۹۲۱
در بین سالهای ۱۹۱۴ الی ۱۹۱۸ جنگ جهانی اول در جریان بود. در اواخر جنگ مزبور در روسیه تحولات مهمی ازنظر نوع حکومت رخ داد. انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه رخ داد. دولت جدید شوروی در چند اعلامیه جداگانه قراردادهای تحمیلی دولت تزاری روسیه به ایران و امتیازهای کسبشده از ایران را لغو کرد.
دولت جدید شوروی از بدهیهای پولی ایران به روسیه صرفنظر کرد؛ و عهدنامه اوت سال ۱۹۰۷ انگلستان و روسیه دایر بر تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بیطرف فیمابین و ضمایم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتبار اعلام داشت و تأکید کرد که هرگونه قراردادی مغایر با استقلال، ایرانیان از این لحظه بیاثر و کان لم یکن است. در پی اعلامیه مذکور، کمیسر نیروهای مسلح شوروی اعلام داشت که به واحدهای نظامی روسیه که بر طبق عهدنامه انگلستان و روسیه مبنی بر تقسیم ایران در این کشور مستقرشدهاند، دستور خروج فوری از ایران را داده است.(ایسنا ۲۰ اسفند ۱۳۹۶)
دولت ایران در زمان احمدشاه بر اساس اعلامیههای دولت جدید شوروی، قرارداد مودت بین ایران و شوروی را در سال ۱۹۲۱ منعقد میکند که بر اساس آن قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ ملغی اعلامشده و مرزهای دو کشور بر اساس قرارداد آخال ۱۸۸۱ تنظیم میگردد. جزیره آشوراده طبق فصل سوم قرارداد به دولت ایران مسترد میشود (ویکیپدیا، قرارداد ۱۹۲۱ ایران و شوروی). با لغو کلیه قراردادهای استعماری تزار روسیه طبق فصل اول و دوم قرارداد و خروج نیروهای نظامی روس، کشاورزان ترکمنصحرا، اراضی خود را باز پس میگیرند.
ج-۸: روزگار سخت ترکمنها در زمان رضاشاه (۱۳۲۰-۱۳۰۲)
وقوع انقلاب شوروی در اکتبر سال ۱۹۱۷ و تشکیل حکومت شوروی، انگلستان را به تشکیل دولتی غربگرا در ایران تشویق میکند. رضاخان قزاق با کودتا و با حمایت اطلاعاتی و مدیریتی استعمار انگلیس به قدرت میرسد.
رضاخان در ۱۳۰۲ نخستوزیر شده و در همین سال برای تثبیت اقتدار دولت مرکزی نیروهای نظامی را روانه دشت ترکمن کرد. جنگ بین نظامیان و ترکمنها حدود دو سال ادامه داشت و در ۱۳۰۴ ش به سود ارتش خاتمه یافت (موسی جرجانی)، ولی حملات ترکمنها در دوره رضاشاه (۱۳۰۴ ـ ۱۳۲۰ ش) بازهم ادامه یافت. (ویکی فقه-ترکمنها). در همین زمانها مظالم جان محمدخان سرتیپ، فرمانده لشکر شرق، در مناطق ترکمن نشین، مانند کشتار دستهجمعی و غارت اموال، به حدی رسیده بود که رضاشاه مجبور به عزل وی شد. (بهار، تاریخ مختصر احزاب، جلد ۲).
رضاشاه با اعلام قانون راجع به فروش خالصجات و قرضههای فلاحتی و صنعتی مصوب ۱۷ دیماه ۱۳۱۲ شمسی…اقدام به مزایده اراضی نمود. (مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی). این مزایده با حق مضحک شرکت خود رضاشاه با رویکرد زمینخواری برگزارشده و منجر به سند زدن املاک فراوانی به اسم رضاشاه در کل ایران، منجمله در ترکمنصحرا شد (منصور گرگانی،۱۳۵۸).
دشت ترکمن ازآنپس بهصورت اردوگاهی بزرگ درآمد وزندگی مردم تحت نظر نظامیان قرار گرفت. تغییر اجباری لباس مردم ترکمن انجام شد. غصب اراضی کشاورزی به شکلهای مختلف صورت گرفت. روحانیون، ممنوعیت لباس داده شد ولی با مقاومت شدید روحانیون مواجه شد. کشف حجاب اجباری زنان انجام گردید. کل ترکمنصحرا به بیگاری و خراج بسته شد.«در این دوره بخش وسیعی از اراضی دشت ترکمن به تملک رضاشاه درآمد؛ این تصرفات، با فراز و نشیبهایی تا سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ش ادامه داشت.» (ویکی فقه-ترکمنها). درعینحال مدارس محدودی در منطقه ترکمنصحرا ایجاد شد.
ج-۹: جنگ جهانی دوم و پهلوی دوم (۱۳۵۷-۱۳۲۰):
با تبعید رضاشاه، محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۲۰ بجای او نشست. رضاشاه سند املاک کل ایران منجمله ترکمنصحرا را بنام محمدرضا پهلوی انتقال داد.(منصور گرگانی). با تثبیت سلطنت محمدرضا پهلوی، گامهای مستبدانه وی فشار بیشتری بر زندگی مردم ترکمنصحرا آورد. بزرگترین مالک اراضی مرغوب استان گلستان محمدرضا شاه و خاندان سلطنتیاش بودند. این امر در دهه ۱۳۳۰ تشدید شد.
پس از کودتای ۱۳۳۲، در راستای جنگ سرد دو قطب آمریکا و شوروی و اجرایی سازی اصل چهار ترومن، مصادره اراضی و استقرار مهرههای کلیدی پهلوی دوم در منطقه هممرز با دیوار آهنین با شوروی، ضرورت داشت، لذا اراضی مردم به ژنرالها و خادمان شاهنشاهی واگذار شد. در این راستا در مزرعه نمونه، عطاآباد و نقاط دیگر درگیریهای خونینی پیش آمد.(منصور گرگانی،۱۳۵۸).
تیمسار مزین از جانب محمدرضا شاه بهعنوان رئیس املاک بنیاد پهلوی در گرگان انتخاب و فرستاده شد. تا طبق دستور محمدرضا شاه به فروش املاک و تبدیل آنها به پول نقد بپردازد و آنها را بهحساب شاه واریز نماید (ویکی فقه / منصور مزینی). درباره دزدىها و سوءاستفادههای سرلشگر مزین در شمال تعداد زیادى شکوائیه و سند – ازجمله تحقیقات «دفتر ویژه اطلاعات» به ساواک و ضداطلاعات ارتش – در دسترس است. وی در سال ۱۳۵۷ اموال خود را که بالغبر ۳۷۰ میلیون تومان هست (حدود ۵۳ میلیون دلار) به خارج از کشور انتقال داد و به آمریکا رفت (مرکز بررسیهای اسناد تاریخی)
مزین حافظ منافع شخصی و بنگاهدار املاک شاه در این خطه محسوب میشد به همین دلیل او، زمینها و املاک مرغوب ملی و خصوصی را تصاحب میکرد و به نام محمدرضا شاه به نورچشمیهای حکومت میفروخت. غلامرضا و علیرضا پهلوی (برادران کوچکتر شاه) اراضی کلاله و عبدالرضا پهلوی هم چند هزار هکتار دیگر از اراضی مرغوب منطقه گنبدکاووس را تصاحب کردند (غلامرضا خار کوهی)
در پاییز سال ۱۳۵۴ عدهای از اهالی ترکمنصحرا که شاهد چپاول اراضی زراعی خود توسط برادر شاه بودند، در اعتراض به این ظلم و تجاوز آشکار، اقدام به ممانعت از اجرای عملیات شخم تراکتورهای عبدالرضا پهلوی نمودند. مزین دستور کتبی برای فرمانده گروهان «داشلی برون» برای سرکوب فرستاد. بهاینترتیب، روستاییان بیچاره بیرحمانه سرکوب شدند (غلامرضا خار کوهی)
محمدرضا پهلوی برای مبارزه با شرق، برای خوشایند جهان غرب مصمم بود. زندگی مردمان زحمتکش پای دیوار آهنین شوروی اصلاً برایش مهم نبود. به دنبال این رخدادهای غمبار، دوران سرکوب پهلوی تداوم یافت و به عبارتی چرخه تراژدی، زخم و سرکوب حدود صدسال (۱۸۷۳ الی ۱۹۷۹ تا وقوع انقلاب اسلامی در ایران) ادامه یافت.
د: داستان تراژیک صدسال تنهایی ترکمنها
از سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۸۱ توسعهطلبی روسیه و حمله به مناطق شمالی ایران با بهانه مزاحمت ترکمنها برای تجارت انجام گرفت. قدرتمندی وبرتری روسیه ناشی از پیشرفت فنّاوریهای جنگی روسیه نظیر توپخانه، ایجاد راهآهن برای حملونقل، ارتش منظم و مقوله دولت مقتدر مرکزی و پیشرفتهای علمی و فناوری روسیه و جهان غرب بود.
همچنین مقوله ضعف دولت مرکزی ایران، فقدان دولت منسجم و متمرکز، ضعف شیوههای حکمرانی، عقبماندگی علمی و مدیریتی قاجاریها در اداره کشور، مشهود بود.
به همین ترتیب ترکمنها بهعنوان بخشی از مردم خاک ایران، مشمول عقبماندگی علمی و تکنولوژیک و توان دفاع از خود بودند. بنحویکه در جنگهای چهارگانه با روسها، ابزار اصلی رشادت جوانان و جنگاوران بود و آنان تجهیزات پیشرفته مثل توپخانه، سیستم حملونقل راهآهن، سیستم اطلاعاتی منسجم نداشتند. این ویژه گیهای مبتنی بر عقبماندگی فناورانه و سازمانگری، مؤلفههای اصلی سازمان دفاعی ترکمنها در زمانه پیکار با روسها (۱۸۸۱-۱۸۷۳) بود؛ که منجر به انفجار و فروریختن دیوار قلعه گوگ تپه، کشتار حدود ۱۴۵۰۰ نفر در یک روز و جدا شدن سرزمینهایی وسیع از خاک ایران شد.
درحالیکه ترکمنها از جراحت و زخم جنگ گوگ تپه ۱۸۸۱، کشتار گری بیسابقه روسها طی چندین جنگ و زخم جدا شدن بخشی عظیم از ترکمنصحرا از ایران (قرارداد آخال) التیام نیافته بودند. با غارتگری، کشتار و مصادره اراضی توسط رضاشاه و سپس محمدرضا پهلوی مواجه شدند.
رضاخان در ۱۳۰۲ ش نیروهای نظامی را روانه دشت ترکمن نمود که دو سال طول کشید و در ۱۳۰۴ ش به سود ارتش خاتمه یافت.۳، دشت ترکمن ازآنپس بهصورت اردوگاهی نظامی بزرگ درآمد. تغییر اجباری لباس مردم ترکمن و غصب اراضی کشاورزی و ممنوعیت لباس روحانیون و کشف حجاب زنان انجام گردید. در این دوره اسکان ترکمن، شدت بیشتری گرفت و در کمتر از ده سال به پایان رسید؛ بهگونهای که در اواخر سلطنت رضاشاه، تعداد اندکی چادرنشین کوچ گر در دشت ترکمن وجود داشت (لوگاشووا، ص ۱۳۷-۱۴۲)
ه: نوید پایان کابوس صدساله:
انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ طومار سلسله سلطنتی پهلوی را برچید. ساختار حکومتی شاهنشاهی تبدیل به جمهوری اسلامی گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷(۱۹۷۹)، دیگر در کشور ژاندارمهای سرمایهداری آمریکایی جایی نداشتند. عناصر فشار و مزدوران شاهنشاهی از کشور فراری شدند؛ و چند سال بعد در دسامبر ۱۹۹۱ دیوار آهنین بین مرز ایران و آسیای میانه (همانند فروپاشی دیوار برلین)، فروریخت. آزادی و هوای آزاد به مردمان جمهوریهای مستقل دمیدن گرفت و ترکمنصحرا که برای ۷۰ سال مآمن روحانیون و مسلمانان فراری از شوروی بود (موسی جرجانی، ۱۳۸۲)، دیگر نفسی بهراحتی برآورد. دیگر میشد به دیدار اقوام رفت، میشد دیدارهای معطلمانده ۵۰-۶۰ ساله را تجدید کرد. به یاد شهدای نبرد گوگ تپه، مسجدی بنا شد.
اینگونه شد، پسازآن که در ۲۴ ژانویه ۱۸۸۱ مقاومت چهارم قهرمانه مردم ترکمن در گوگ تپه با تراژدی کشته شدن بیش از ۱۴ هزار نفر برای مقابله با استیلای روسیه پایان یافت، درست صدسال و یازده ماه پسازآن در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱، با فروپاشی شوروی، دیوار آهنین و استیلای استعماری روسیه فروریخت.
بدین گونه در ژانویه زمستانی ۱۹۷۹ بهار انقلاب اسلامی دمید و در فصل زمستانی مسکو در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ خزان شوروی تکمیل شد؛ و فرصتی نوین برای بازسازی عاطفی، معنوی و مادی و انسانی ترکمنصحرا فراهم گردید. زندگی و تجارت با مردمان آسیای میانه، پس از هفتادسال برای مردمان ترکمنصحرا و استان گلستان میسر شد. جاده ابریشم از چین تا اروپا دوباره فعال شد.
و: تحلیل روندهای اصلی جهان و ایران در دوره موردبررسی
بررسی تحولات علمی و تکنولوژیک در سده موردبررسی (سالهای پایانی قرن نوزدهتا سالهای پایانی قرن بیست) نشان میدهد که عمدهترین روندهای حاکم بر روسیه و جهان غرب شامل موضوعات، ایجاد دولت مقتدر مرکزی، تشکیل ارتش منضبط و مجهز به توپخانه، سوارهنظام، چاشنیهای انفجاری و بمب، سیستم جادهای و حملونقل همراه با ایجاد دانشگاهها، اختراع ماشین چاپ و رنسانس علمی و انقلاب صنعتی و سیستم حکمرانی مدرن است.
در سده موردبررسی، کشور ایران در نیمه اول آن فاقد دولت متمرکز، بدون ارتش مسلح و مجهز بوده و قدرت حکمروایی آنان از تهران فراتر نمیرفت. ایران ازنظر علم و فناوری عقبمانده بود. ترکمنها نیز در سده موردبررسی بشدت از ضعفهای اساسی دولت و کشور ایران درزمینهٔ علم، فناوری جنگی و روش حکمرانی آسیب میبینند و انرژی جنگاوری و شجاعت آنان برای دفاع از تمامیت ارضی ایران، بدون حمایت میماند. ولی با استقرار رضاخان در آغازین سالهای ۱۳۰۰ مؤلفههای دولت متمرکز، ارتش منظم و تسلیحات جدید، فضای حکمرانی و امنیت را بشدت تحتالشعاع قرار میدهد.
ز: چشمانداز آینده و ابعاد مدرنیزاسیون در ترکمنصحرا: آغلاما غریب شیر تک بو لارسن.
در قرن بیست و یکم جهان از عصر انقلاب صنعتی به عصر دیجیتال فراروییده است. شاهراههای دیجیتالی جهان را به یکدیگر متصل میکند. اقتصاد فناوری اطلاعات، قویترین سرمایهداران را شکل داده و میدان را تا حد زیادی از سرمایهداران نظامی و تسلیحاتی گرفته است. پارادایمهای مهم جهانی، بهروزرسانی شدید فناوریها و ظهور هوش مصنوعی، ارتشهای مجهز به فناوریهای پیشرفته روباتیک و پهپادی، انتشار سریع اطلاعات، دولتهای ملی، افول اندیشههای سیاسی جهانشمول، تبدیل جهان دوقطبی، به جهانی چندقطبی است.
آیا فعالان ترکمن درک درستی از تحولات جدی جهان معاصر و کشور ایران دارند؟ آیا آنها رویکرد علمی تخصصی، به آینده و توسعه ترکمنصحرا و ایران خواهند داشت؟ آنها چگونه جامعه خود را برای تطابق با عصر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی آماده خواهند ساخت؟
فعالان ترکمن چگونه فرآیند مدرنیزاسیون در ابعاد چهارگانه (علمی، فناوری، زیباییشناختی، فلسفی و سیاسی) را در جامعه خود عملی خواهند ساخت؟ آنها برای پشت سرنهادن دوران غریب لیق چه آهنگی را خواهند سرود؟
برای پاسخ دادن به سؤالات مذکور، به نظر میرسد فعالان ترکمن نیاز دارند تاریخ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معاصر خود طی دوره موردنظر را با رویکردی علمی و کاملاً تخصصی موردمطالعه پژوهشی قرار دهند. آنها نیاز دارند تا ارزیابی پژوهشی و علمی از ساختارهای درونی جامعه خود و نیز وضعیت محیط بیرونی با رویکردی انتقادی داشته باشند.
به نظر میرسد با توجه به تأثیرپذیری شدید حیات اجتماعی و اقتصادی ترکمنها از نحوه حکمرانی دولت مرکزی ایران و نیز سیاستهای دولت روسیه، جای پژوهشی جدی درزمینهٔ «تأثیر مدل حکمروایی در ایران بر زیست اجتماعی، اقتصادی ترکمنهای ایران در بازه زمانی ۱۸۷۰ الی ۱۹۷۹» خالی باشد.
پژوهش مذکور میتواند کمک کند تا ضمن درک تحولات وضعیت کشور ایران و همسایگان آن، به تبیین کنشهای اجتماعی اقتصادی و سیاسی مناطق ترکمن نشین و مؤلفههای بحرانزا در این کنشگری بپردازد.
فعالان ترکمن نیاز دارند با درس گرفتن از روزگار سخت صدساله پیشین، مانع رنج نسلهای آینده خود شوند؛ زیرا رنج و مصائب امروز انسانها، ناشی از عدم آیندهنگری و فقدان دید علمی گذشتگان آنها در روزگار گذشته برای تطابق با امواج سهمگین تحولات علمی، تکنولوژیک، اقتصادی و اجتماعی است. انسانها برای زنده ماندن نیاز به تطابق دارند و تطابق با یادگیری میسر است. فقط موجودات، انسانها و سازمانهای یادگیرنده امکان بقا پیدا میکنند.
بههرحال روزگار در حال سپری شدن و مردمان شریف ایران در تکاپوی یادگیری، رشد و تعالی هستند. مردم ترکمنصحرا با درک موج طولانی صدسال تنهایی (۱۹۷۹-۱۸۷۳) و پس از یک قرن تنهایی، روزگار کابوس وار خود را مرور میکنند و گویی شعر معنادار شاعر بزرگ مختوم قلی را زمزمه میکنند که آغلاما غریب شیر تک بو لارسن.
دکتر محمد نظری، فوق دکترای مدیریت-۱۳۹۹.۶.۲۳
۱–رمان صدسال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز به شرح زندگی شش نسل یک خانواده پرداختهشده است ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیتهای داستان، کشته شدن همه پسران سرهنگ، از موضوعات رمان است.
۲- قایما دایی،در حال اصلاح صورت با استفاده ازآینه کوچک و تیغ ناست، حدود سال ۱۳۴۷-روستای کوزه لی. واگویی حکایت نوجوانان و کودکان حاضر در تصویر ، اینکه چه کسانی هستند، چه سرنوشتی داشتند، شاید وقتی دیگر.)
۳- درباره کشتهشدگان ترکمن در مبارزه با رضاشاه طی نبردهای ۱۳۰۲ الی ۱۳۰۴، منجمله درنبرد روستای سلاخ بندر ترکمن، هیچگونه مراسم بزرگداشتی تاکنون برگزار نشده است. به نظر میرسد ایجاد المان شهدای گمنام مبارزه با سلطنت پهلوی در روستای سلاخ بندر ترکمن و بزرگداشت نبرد ۱۳۴۱ روستای عطاآباد آققلا و سایر نقاط ترکمنصحرا ضروری است.
www.ulkamiz.ir