پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – نورالدین سن سبلی : فراغی در دیوان اشعارش شیفتگی خاص خویش را به طبیعت زیبای سرزمین خویش ابراز می دارد. او معمولاً با وصف طبیعت صحرا، صحرائیان را به صفای درون دعوت می کند. او جلوه های رنگارنگ گل های ییلاق های سبز و جلگه های پوشیده از نیزار را که زینت بخش مهرویان و میادین اسبان تیزتک صحراست، به بهترین شیوه می ستاید.
وقتی کاروان های اشتران و رود گرگان را که در دل صحرا روان است، توصیف می کند ، تصویر زیبای صحرا در برابرت جلوه گری می کند.
وقتی می گوید :
ای سونگی داغ! ای محبوب من!
گویی که کوه معشوقه ی اوست و دلداده ی ازلی و ابدی او ، و چنین است که فراغی در دل آحاد دشت ترکمن جایگاهی ویژه دارد و مردم نیز آرمان هایشان را در کلام او می جویند.
در شعر “سونگی داغ” می گوید:
سونگی داغ! ای محبوب من!
کمرگاهت را درختان” دغدان” پوشانیده اند
و ایل های” یموت و گوکلان”
دشمنانت را به خاک سیاه نشانده اند.
گذرگاه های بی شمار در توست
و “قزل بایر” دل انگیز
و گله گله ی دام ها
که از چشمه های خنکت آب می نوشند.
چه علف های رنگارنگ و زیبا که در تو روئیده است
و چه دره ها که از ایلی به ایلی دیگر می رسد
و چه کاروان های صف کشیده ی بی انتها
که از” نای بادای” در گذرند.
برای ییلاق سوی” اویلوق” سرازیر می شویم
با اسب هایمان می تازیم
و به خلعت هایمان می نازیم
و آنگاه در “توراییت” خرمن ها انباشته می شوند.
ای مختومقلی! رسم روزگار این است
دوران ها سپری می گردند
در حالی که از ایل خود جدا می شوی
چه احوالاتی بر تو عارض خواهد گشت؟
ای سودیگیم سۏنگی داغی
داغدانلیدیر بیلینگ سنینگ
دوشمان گؤرسه دودیلاشار
یۏمۇت، گؤکلنگ ایلینگ سنینگ
یایلاماغا اویلوق بارساق
آت چاپدیریپ، بایراق برسک
تؤراییتده خرمن قورساق
نان دان دولور دولینگ سنینگ
کسگین-کسگین یولینگ گچر
قیزیل باییر کونگل آچار
ساویق چشمه سۇۇنگ ایچر
سوری سوری مالینگ سنینگ
دۆرلی – دۆمن اۏتۇنگ بیتر
هر درأنگ بیر ایله یتر
هاطارلانشیپ کرون اؤتر
نایبادایدیر یۏلۇنگ سنینگ
مخدومقلی سد آچاندور
بو دوران سندن گچندور
اۆستۆنگدن ایلینگ گؤچندور
نیچیک گچر حالینگ سنینگ
www.ulkamiz.ir