سیاسی

توسعه و آزادی در اندیشه آمارتیا سن

پایگاه خبری اولکامیز – تنظیم و تلخیص : عظیم قرنجیک

” دغدعه آمارتیا سن بیش از آنکه به آزادی و توسعه باشد ، به ریشه کنی فقر است . مهمترین کتاب وی ، “توسعه به مثابه آزادی ” است. بطور خلاصه آمارتیا سن در این کتاب بارزترین رگه های اندیشه خود در مورد توسعه اقتصادی ، عدالت اجتماعی و حقوق بشر را در قالب تصویری منسجم از دنیای بهتر ارائه می دهد و در نهایت چنین نتیجه گیری می کند که ” توسعه ، عصاره ی امکان های آزادی ” است .”

وی در تعریف توسعه معتقد است که ؛ توسعه ،” فرآیند بسط آزادی های واقعی مردم ” است . و نیز توسعه را متاثر از فرصت های اقتصادی ، آزادی های سیاسی ، قدرت های اجتماعی ، شرایط مناسب بهداشتی ، آموزش و پرورش ابتدایی و ترویج و ترغیب ابتکارات می داند . و ترتیبات و مناسبات نهادی این فرصت ها نیز متاثر از اعمال آزادی های مردم هستند که از طریق آزادی مشارکت در انتخاب اجتماعی و در اتخاذ تصمیمات عمومی که تداوم فرصت های برشمرده را امکان پذیر می سازد .

بر این مبنا، سن بر این باور است که ، توسعه مستلزم حذف منابع اصلی فقدان آزادی ، مواردی مانند فقر و ظلم ، فرصت های ناچیز اقتصادی و محرومیت نظام مند اجتماعی، غفلت از تسهیلات عمومی ، عدم مدارا و افراط حکومت های سرکوبگر است.

او فقدان آزادی های اساسی را گاهی به فقر اقتصادی ( که آزادی مردم را به سلب ارضاء گرسنگی ، کسب معالجه برای بیماری یا آب آشامیدنی و….،) و گاهی هم به فقدان تسهیلات عمومی و مراقبت های بهداشتی همچون برنامه های پیشگیری از امراض مسری یا نهادهای کارآمد برای برقراری آرامش و نظم داخلی و همچنین به مواردی همچون نقض آزادی حاصل اعمال محدودیت هایی برای آزادی مشارکت در حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی … نسبت می دهد .

به نظر وی آزادی به دو دلیلِ متمایز، برای توسعه اهمیت دارد ، اول این که آیا هرگونه توسعه و پیشرفت ، حقیقتاً آزادی های مردم را نیز گسترش داده یا خیر؟ دلیل دوم این که ، آیا آزادی عامل تعیین کننده اصلی برای ابتکار فردی و کارآمدی اجتماعی نیز هست؟

برهمین مبنا وی معتقد است که آیا آزادی های سیاسی و اجتماعی یا فرصت کسب آموزش و بهداشت موجب توسعه هستند یا خیر؟ بزعم ایشان ، این آزادی های اساسی هستند که عناصر سازنده توسعه هستند …

وی ضمن باور به آزادی مبادله کالا ، به عنوان بخشی از آزادی های اساسی ، بر آن است که آزادی مبادله تنها منحصر به مبادله کالا نیست بلکه شامل مبادله کلمات نیز خواهد بود ، زیرا این گروه از آزادی ها یعنی آزادی مبادله کالا و کلمات ، بخشی از روشی هستند که انسانها برای زندگی در جامعه برگزیده اند .

فقدان آزادی اقتصادی و آزادی اجتماعی لازم و ملزوم یکدیگرند . منظور ایشان از آزادی اقتصادی ، همانا فرصت دستیابی به شغل در منطقه ای ایمن و مراد از آزادی اجتماعی- سیاسی نیز فرصت حضور و مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی ( اعم از شرکت در انتخابات و تعیین دولتی هم راستا با اهداف فرد) است .

بنابراین سن ، اگر توسعه را به مثابه آزادی تعریف می کند ، آزادی را نیز به مثابه ایجاد فرصت ها ( به معنای هدف اصلی توسعه )می بیند .
البته این فرصت ها را حاصل پنج نوع آزادی ابزاری اعم از آزادی های سیاسی ، تسهیلات اقتصادی ، فرصت های اجتماعی ، ضمانت های شفافیت و امنیت حفاظتی می داند.

سن معتقد است که ، در بیشتر مواقع نا امنی اقتصادی را می توان به فقدان حقوق و آزادی های مردمی نسبت داد ، در حقیقت کارکرد نظام مردم سالار و حقوق سیاسی می تواند حتی به پیشگیری قحطی ها و سایر مصائب اقتصادی کمک کند، چرا که دارای انگیزه های قوی تری – به نسبت حاکمان – برای اتخاذ اقداماتی برای پیشگیری و اجتناب از مصائب مبتلابه جامعه هستند .

به نظر آمارتیا سن ، آزادی های سیاسی و مدنی ، عناصر قوام بخش آزادی انسانی هستند .
✴ هزار فسانه جلوه آزادی است /
برده ، ولو خرسند ، چه داند چیست .

کلام آخر این که ، توسعه در حقیقت ، پرداخت بسیار جدی به موارد ممکن آزادی است .

ماخذ : شش گفتار در باره اندیشه آزادی/ دکتر محمد هادی رجایی / انتشارات کویر

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا