مقاله

چند توضیح درباره‌ی مقاله‌ام با عنوان شاغوربات?!

پایگاه خبری اولکامیز-استاد  انادردی عنصری نویسنده و صاحب نظز فرهنگ و ادبیات نوشت :

۱ – مقاله‌ام با عنوان شاغوربات ?! که چندی پیش در وبسایت وزین اولکامیز منتشر شد در حقیقت بازنشر ِ متنی بود که با همین عنوان در سال ۱۳۹۵ در هفته‌نامه سایران چاپ شده بود.

در این مقاله ، من ، بیشترینه‌ی روایت‌هایی را که در موضوع شاغوربات و مرتبط با زندگی دولت‌محمد آزادی و مختومقلی در دسترسم بود با روش تطبیقی و با رویکرد انتقادی مورد سنجش قرار دادم. جوهر ِ سخنم هم بیان این نکته بود که روایت‌هایی که از شاغوربات در مآخذ مورد بررسی نقل شده ، مغشوش ، مخدوش و متناقض یکدیگرند. به عنوان مثال ، غارا ایشان در یک روایت شاغوربات را همان نیازقلی خالیپا معرفی می‌کند. در یک روایت ِ دیگر پدرزن ِ مختومقلی و در یک روایت دیگر پدرزن ِ دولت‌محمد آزادی. این در حالی است‌که در روایت مرتبط با تۇپۇنیم حاجی‌غۇوشان ، یکبار ملاقات بین شاغوربات و مختومقلی گزارش می‌شود و در جایی دیگر ملاقات بین شاغوربات و دولت‌محمد آزادی گزارش می‌شود.در عین حال هم نکته‌ای که در هر دو روایت تأکید و تکرار می‌شود این است که این افراد پیش از آن ملاقات هرگز شناختی از یکدیگر نداشته‌اند.افزون بر این ، در همه‌ی روایت‌ها نیز ملیت قزاق شاغوربات مسکوت است.

این همه تناقض در روایات ، چوبین بودن پای استدلال ِ دوستانی را اثبات می‌کند که تلاش دارند شاغوربات را قزاق و پدرزن ِ دولت‌محمد آزادی قلمداد کنند.

۲ – بررسی مقابله‌ای با رویکرد انتقادی به ما این امکان را می‌دهد که در یک موضوع و مسأله‌ی مشخص صرفا به یک روایت اکتفا نکنیم و تا حد امکان ، کلیه‌ی روایات و گزارش‌های مرتبط را در مقابله‌ی با هم و با رویکرد انتقادی بررسی کنیم و روایات سره را از ناسره تفکیک کنیم. تا بتوانیم به یک نتیجه‌ی صحیح برسیم. در این مورد مشخص نیز نتیجه‌ی بررسی من این است که هیچیک از روایات موجود از قزاق بودن شاغوربات سخن نمی‌گویند .

۳ – درباره‌ی < زن ِ قزاق > دولت‌محمد آزادی ، دوستانی از قول جناب سبحان سالاری به نکته‌ی جدیدی اشاره کرده‌اند که جای تأمل دارد. در این روایت گفته شده ، این زن ، ظاهرا به تیره‌ی < غازاق > وابسته به قبیله‌ی یمره‌لی تعلق داشته است. در این رابطه قصد دارم به نکته‌ی تازه‌تری اشاره کنم. سلطانشا آتانیازف در کتاب شجره که به زبان ترکمنی تألیف کرده و در سال ۱۹۹۴ وسیله‌ی انتشارات توران در آشغابات به خط سیریلیک چاپ شده ، در مدخل < غازاق > می‌نویسد : << … در میان ایل‌های مختلف ترکمن از جمله ; سارئق. تکه. خاتاپ. أنِولی تیره‌هایی با نام < غازاق > حضور دارند.اما اگر بخواهیم این تیره را به ملت غازاق منتسب کنیم کاری اشتباه خواهد بود ، زیرا که کاربُرد واژه‌ی غازاق به عنوان نامی برای مردان ، در میان ترکمنان امری رایج است. به همین دلیل عنوان تیره‌ی غازاق می‌تواند از نام مؤسس تیره نیز اخذ شده باشد.سلطانشا در این رابطه از نام شخصی حقیقی در قرن ۱۸ میلادی با نام اوغورلئ غازاق ، یکی از سران قبیله‌ی یمره‌لی در منطقه‌ی آخال مثال می‌آورد >>

( سلطانشا، ۱۹۹۴: ۹۲ ). بگذریم .نکته‌ی جدید در ابتدای گزارش سلطانشا این است که در میان قبائل ترکمن ِ دارای تیره‌ی غازاق ، از قبیله‌ی < خاتاپ > نیز نام می‌برد.جالب است بدانیم که سلطانشا قید می‌کند ; به اعتقاد کارپۇف و منینکۇف [ اتنوگراف‌های تورکمن‌شناس مشهور روس ] ، طائفه‌ی خاتاپ شاخه‌ای از ایل گوکلان است.( سلطانشا : ۲۱۸ ). با فرض صحت این ادعا بعید نیست که همسر دوم دولت‌محمد آزادی ، زنی از تیره‌ی غازاق وابسته به شاخه‌ی خاتاپ از ایل گوکلان بوده است.

۴ – در ارتباط با حضور ایل قزاق در میان ترکمنان:

تا پیش از نیمه‌ی اول قرن بیستم میلادی تنها  ناحیه‌ای که ترکمنان و قزاقان به‌طور گسترده با یکدیگر مجاورت و مخالطت داشتند منطقه‌ی مانگغئشلاق بود. قبائل بزرگ و کوچک ترکمن ساکن در این ناحیه چون ; چۇودور . ایگدیر. سۇیناجئ. آبدال . آتا و خۇجا و…با ایل قزاق همسایه بودند و طبیعی است که در این مجاورت بعضا با یکدیگر مزاوجت هم کرده باشند.

اما در منطقه‌ی اترک – گۆرگن یا غاررئ‌غالا که مسکن اصلی گوکلان و گرکز و طبیعتا خانواده‌ی مختومقلی بوده ، شواهدی از حضور و اسکان مردم قزاق در دست نیست و این موضوع بسیار بعید به‌نظر می‌رسد. ولی با توجه به وجود تیره‌ی غازاق در میان گوکلان‌ها دور از ذهن نیست که همسر دوم دولت‌محمد آزادی از تیره‌ی غازاق بوده ولی در روایت‌های مخدوش ِ نقل شده عبارت ِ

< زن ِ غازاق > به معنی ِ ( زنی که از مردم قزاق است ) تعبیر شده باشد. کما این‌که در شرائط فعلی هم ممکن است فردی ترکمن همسرش مثلا از تیره‌ی ( کۆرت / کُرد ) قبیله‌ی داز باشد و در اشاره به ایشان به اختصار گفته شود : فلانی همسرش کۆرت است .طبیعی است شنونده‌ای که اطلاعاتی از وجود تیره‌ی کۆرت در میان ترکمنان نداشته باشد با شنیدن این جمله استنباط خواهد کرد که همسر فرد ِ مورد اشاره ، زنی با اصلیت کُرد کردستان یا کرمانشاه است.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا