مطالب ویژه

۹۰ سال تاریخ، یک عمر تلاش؛ مرور خاطرات اولین خبرنگار ترکمن ایرنا

پایگاه خبری اولکامیز – در آستانه نودمین سالگرد تاسیس ایرنا، فرصتی برای بازخوانی خاطرات و تجربیات خبرنگاران پیشکسوتی فراهم شده است که سال‌ها در خط مقدم اطلاع‌رسانی و انعکاس رویدادهای مهم داخلی و بین‌المللی ایستاده‌اند که یکی از این چهره‌های ماندگار، موسی جرجانی نویسنده، پژوهشگر گلستانی است که به عنوان اولین خبرنگار افتخاری ترکمن ایرنا، نقش مهمی در پوشش اخبار کشور تازه تاسیس ترکمنستان و تحولات منطقه داشت.

به گزارش ایرنا، در آستانه نودمین سالگرد تاسیس خبرگزاری ایرنا، فرصتی استثنایی برای بازخوانی تاریخ پر فراز و نشیب این نهاد خبری فراهم شده است. ایرنا، که ریشه‌های آن به سال ۱۳۱۳ و تاسیس خبرگزاری «پارس» در دوران پهلوی اول بازمی‌گردد، همواره به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام اطلاع‌رسانی ایران شناخته شده است. از آن روزگار تا به امروز، ایرنا با پوشش گسترده اخبار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، نقش بی‌بدیلی در انعکاس رویدادهای داخلی و بین‌المللی ایفا کرده است.

در طول این ۹۰ سال، ایرنا شاهد تحولات بزرگی بوده است؛ از تغییر نام و ساختار پس از انقلاب اسلامی تا گسترش فعالیت‌های خود در عرصه‌های مختلف خبری. اما آنچه بیش از هر چیز در این تاریخ طولانی می‌درخشد، تلاش‌ها و فداکاری‌های خبرنگارانی است که در خط مقدم اطلاع‌رسانی ایستاده‌اند و با قلم و دوربین خود، تاریخ را ثبت کرده‌اند. یکی از این چهره‌های ماندگار، موسی جرجانی، نویسنده، پژوهشگر و خبرنگار پیشکسوت است که به عنوان اولین خبرنگار افتخاری ترکمن ایرنا، نقش مهمی در پوشش اخبار کشور تازه تاسیس ترکمنستان و تحولات منطقه ایفا کرده است.

جرجانی با بیش از چهار دهه فعالیت خبری، نه تنها به عنوان یکی از پیشکسوتان ایرنا، بلکه به عنوان یکی از چهره‌های تاثیرگذار در عرصه خبرنگاری گلستان شناخته می‌شود. خاطرات او از روزهای پرتلاش و پرچالش خبرنگاری، گوشه‌ای از تاریخ پرافتخار ایرنا را روایت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه یک خبرنگار با عشق به حرفه‌اش و تعهد به مردم، می‌تواند نقشی ماندگار در تاریخ ایفا کند.

در این نوشتار، به مرور خاطرات موسی جرجانی می‌پردازیم؛ از روزهای آغازین فعالیت او در رادیو و تلویزیون ملی ایران تا پوشش اخبار استقلال ترکمنستان و تلاش‌های شبانه‌روزی او برای تهیه و ارسال اخبار که این خاطرات نه تنها بخشی از تاریخ خبرگزاری ایرنا را تشکیل می‌دهند، بلکه تصویری زنده از تلاش‌ها و فداکاری‌های خبرنگارانی را به نمایش می‌گذارند که در سکوت و بی‌ادعا، تاریخ را می‌سازند.

تاسیس خبرگزاری پارس و تولد ایرنا؛ آغاز یک عصر جدید در اطلاع‌رسانی ایران

در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، در دوران حکومت رضا شاه پهلوی، نخستین سنگ‌بنای خبرگزاری در ایران با نام «پارس» گذاشته شد. این خبرگزاری با هدف اطلاع‌رسانی دقیق و ایجاد ارتباطات داخلی و خارجی تاسیس شد و به عنوان نخستین نهاد رسمی خبری کشور، نقش مهمی در انعکاس رویدادهای داخلی و بین‌المللی ایفا کرد. خبرگزاری پارس در آن سال‌ها، با وجود محدودیت‌های فنی و ارتباطی، به تدریج به یکی از مراجع اصلی خبری در ایران تبدیل شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، خبرگزاری پارس با تغییر نام به «ایرنا» (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران) فعالیت خود را در قالب جدید و با اهداف اسلامی ادامه داد. ایرنا در طول این سال‌ها، به عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای خبری کشور، نقش بی‌بدیلی در اطلاع‌رسانی و انعکاس رویدادهای داخلی و بین‌المللی ایفا کرده است. این خبرگزاری با پوشش گسترده اخبار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، همواره به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام اطلاع‌رسانی ایران شناخته شده است.

از خبرنگاری در تهران تا پوشش اخبار ترکمنستان

من (موسی جرجانی) نویسنده، پژوهشگر و خبرنگار پیشکسوت هستم که سال‌هاست در عرصه خبرنگاری فعالیت می‌کنم و امروز می‌خواهم خاطراتم را از روزهایی که در خبرگزاری ایرنا کار می‌کردم، با شما به اشتراک بگذارم. این خاطرات، بخشی از تاریخ خبرنگاری ایران است و امیدوارم برای نسل‌های آینده درس‌هایی داشته باشد.

شروع کار خبرنگاری؛ از رادیو و تلویزیون تا ایرنا

سال ۱۳۵۵ بود که پس از اتمام خدمت سربازی، به عنوان خبرنگار رسمی در رادیو و تلویزیون ملی ایران استخدام شدم. آن زمان، واحد مرکزی خبر «جام جم» در تهران فعال بود و من در آنجا مشغول به کار شدم. بعد از چند ماه فعالیت در تهران، دوره خبرنگاری بین‌المللی را گذراندم تا برای اعزام به دفاتر خبری خارج از کشور آماده شوم اما با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، همه چیز تغییر کرد و من در واحد مرکزی خبر تهران ماندگار شدم.

۹۰ سال تاریخ، یک عمر تلاش؛ مرور خاطرات اولین خبرنگار ترکمن ایرنا
موسی جرجانی اولین خبرنگار افتخاری ترکمن ایرنا (نفر اول سمت چپ)

در آن دوران، علاوه بر کار در رادیو و تلویزیون، با روزنامه‌های معتبری مانند «اطلاعات» و «کیهان» هم همکاری داشتم. بیشتر مطالب من درباره فرهنگ، آداب و رسوم ترکمن‌ها بود. من خودم ترکمن هستم و همیشه دوست داشتم فرهنگ و تاریخ مردمم را به دیگران معرفی کنم. در واحد مرکزی خبر تهران، فصلنامه‌ای منتشر می‌شد که سردبیری آن را پرویز نیکخواه بر عهده داشت. من در آن فصلنامه هم مطالب زیادی درباره شرق استان مازندران (گلستان کنونی) و ترکمن‌ها می‌نوشتم. همیشه مورد تشویق سردبیر قرار می‌گرفتم، هرچند بعدها فهمیدم که نیکخواه سابقه‌ای در گروه‌های کمونیستی داشته است.

چالش‌های خبرنگاری در تهران

کار خبرنگاری در آن سال‌ها چالش‌های خاص خودش را داشت. گاهی خبرهای کذب پخش می‌شد و من بارها به آقای نیکخواه اعتراض می‌کردم. مثلاً خبری از افغانستان می‌رسید و گفته می‌شد به نقل از یک مسافر که از آنجا آمده است. من می‌گفتم خبر باید منبع درستی داشته باشد و به نقل از مسافر درست نیست. اما نیکخواه می‌گفت: «تو کاری با این کارها نداشته باش.» من ۱.۵ سال در واحد مرکزی خبر تهران کار کردم و بعد به واحد خبر ساری در مازندران منتقل شدم. بعد از آن هم به عنوان مسئول اطلاعات و اخبار رادیو گرگان مشغول به کار شدم. در آن زمان، گرگان فقط رادیو داشت و تلویزیون هنوز به آن اضافه نشده بود.

پوشش اخبار ترکمنستان: فصل جدیدی در زندگی حرفه‌ای من

سال‌ها گذشت تا اینکه در زمان ریاست جمهوری میخائیل گورباچف، اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید و ۱۵ جمهوری جدید استقلال یافتند. یکی از این کشورها، ترکمنستان بود که در همسایگی شمالی ایران قرار داشت. مرز اینچه برون بین ایران و ترکمنستان در زمان ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و صفرمراد نیازف ( رییس جمهور پیشین ترکمنستان) باز شد و این اتفاق، فصل جدیدی در روابط دو کشور گشود.

من به عنوان اولین خبرنگار ایرنا در گرگان، مسئولیت پوشش اخبار ترکمنستان را بر عهده گرفتم. در آن زمان، شبکه تلویزیونی عشق‌آباد تنها ساعاتی محدود در روز برنامه‌های خود را پخش می‌کرد. من با تلویزیون ۱۴ اینچ سیاه و سفیدم، آنتن را تنظیم می‌کردم و اخبار ترکمنی را ضبط می‌کردم.

صبح‌های زود، پیش از طلوع خورشید، تلویزیون ۱۴ اینچ سیاه و سفید را به دوشم می‌انداختم و به سمت تپه‌های دوردست و بلندی‌های اطراف روستا راه می‌افتادم. مسیری پر از چالش، اما هر بار که به بالای تپه می‌رسیدم، احساس می‌کردم فتحی کوچک کرده‌ام.

آنجا، بالای تپه، با دقت و صبر، تلویزیون را به سوی آنتن‌های ترکمنستان تنظیم می‌کردم. تلویزیون با موج‌هایش با من همسفر می‌شد و من، از آن سوی تپه‌ها، اخبار و رویدادهای روزانه ترکمنستان را می‌شنیدم. هر خبر، هر تحلیل و هر واقعه‌ای را که می‌شنیدم با واکمن ضبط می‌کردم و سپس اخبار را روی کاغذ می‌نوشتم و هر شب، پیاده مسیر خانه تا دفتر ایرنا در گرگان می‌رفتم. خانه من در محله سرپیر و دفتر ایرنا در کوچه‌ای در اول خیابان شالیکوبی قرار داشت. اخبار را به مدیر ایرنا تحویل می‌دادم و او با تلفن، اخبار را برای تهران می‌خواند. این کار هر شب تا ساعت یک یا دو نصف شب طول می‌کشید.

این تجربه‌ها نه تنها من را به دنیای بیرون و اخبار ترکمنستان نزدیک‌تر می‌کرد، بلکه احساس می‌کردم مسافری در دنیای اطلاعات و دانش هستم، حتی اگر این سفر تنها از بالای یک تپه در روستای خودمان شروع شده باشد. این کار برای من فراتر از یک وظیفه؛ بلکه یک ماجراجویی جذاب و شیرین بود.

با شور و شوق فراوان، اخبار ترکمنستان را با دقت گوش می‌دادم و همه چیز را می‌نوشتم. هر بار که مدیر ایرنا قول پرداخت حق الزحمه را می‌داد، در ذهنم حسابی می‌کردم که با آن پول چه کارهایی می‌توانم بکنم؛ اما آن حق الزحمه هیچ وقت به دستم نرسید. گویا قول پرداخت حق الزحمه مدیر، مثل سراب در بیابان بود که هرچه به سمتش می‌رفتم، دورتر می‌شد.

اما با همه این‌ها، این ماجرای خنده‌دار و خاطره‌انگیز همچنان در ذهنم باقی مانده است. شاید پولی در کار نبود، اما لحظه‌های ناب و شیرین، برای من ارزشی بیش از هر حق الزحمه‌ای داشتند. هر بار که به آن دوران فکر می‌کنم، لبخندی روی لبم نقش می‌بندد و خاطره‌ای خنده‌دار از ماجراجویی‌های من و تلویزیون به ذهنم می‌آید

گردآوری اخبار استقلال ترکمنستان: میراثی برای آیندگان

اخبار ترکمنستان برای اولین بار بود که تهیه می‌شد و اهمیت زیادی داشت. بیشتر اخبار درباره سازندگی و تحولات این کشور تازه استقلال یافته بود. من اخبار سه ماهه اول استقلال ترکمنستان را که روی خروجی ایرنا رفته بود جمع‌آوری کردم که در قالب یک کتاب ۱۰۰ صفحه‌ای آماده انتشار است که به عنوان سندی تاریخی در آرشیو کامپیوترم نگهداری می‌شود. اگر روزی ارگان یا مجموعه‌ای تمایل به چاپ آن داشته باشد، با کمال میل در اختیارشان قرار خواهم داد.

امروز که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم که سال‌های خبرنگاری من پر از خاطرات تلخ و شیرین بوده است. از روزهایی که در تهران با چالش‌های خبرنگاری دست و پنجه نرم می‌کردم تا شب‌هایی که پیاده به دفتر ایرنا می‌رفتم تا اخبار ترکمنستان را برسانم. همه این‌ها بخشی از زندگی من بوده‌اند و من به آن‌ها افتخار می‌کنم. امیدوارم این خاطرات برای نسل‌های آینده درس‌هایی داشته باشد و آن‌ها را به تلاش و پشتکار در راه حرفه‌شان تشویق کند.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا