ادبیات

گفتگوی اختصاصی ترکمن دیار با دکتر یعقوب رحیمی داشلی برون – قسمت دوم ( آخر )

پایگاه خبری اولکامیز – بخش دوم و پایانی مصاحبه تفصیلی عبداللطیف ایزدی مدیر مسئول مجله ترکمن دیار با دکتر یعقوب رحیمی داشلی برون را در ذیل می خوانید:

 مختومقلی شاعر است یا عارف است و یا هر دو؟

با توجه به همه‌ی اشعارش او شاعر است با توجه به برخی اشعارش او عارف است و احوال عارفانه را چشیده و برخی مقامات عرفانی را پیموده است با توجه به برخی اشعارش او جنگجوی و حافظ کیان مردمش است در غالب اشعارش نصیحتگر مردمان به  راستی و درستکاری است در برخی اشعارش نیز اهل سیاست است همه‌ی این‌ها از لایه‌های متعدد فکر و اندیشه‌ی آدمی نشأت دارد اساسا انسان موجودی با ابعاد فکری متعدد است و اگر تناقضی نیز در اشعارش توان یافت ناشی از آینه بودن شعر فراغی در بازتاباندن تناقضات موجود در جامعه است اساسا هنرمند همیشه با نگاه تیزبینش در پی کشف افکار و احوال و حتی تناقضات موجود در جامعه‌ای است که در آن می‌زید.

 عرفان مختومقلی عملی است یا نظری؟ 

پیداست که مطالعات عرفانی در آثار پیشینیان داشته است که در بالا به چند اثر اشارت شد از این منظر او عرفان نظری را دنبال کردن‌است اما از شعر« آتامینگ »  توان دریافت که وی مرید پدرش دولت محمد آزادی است و اشعاری چون«  بو دردی » ، «  ساتاشدیم » ، « اختیاریم قالمازا »  و غیره بیانگر عروج عارفانه‌ی اوست و از این نگاه در وادی عرفان عملی نیز بوده    است.

 آیا می توان مختومقلی را می توان فقیه و متکلم  دانست؟ چرا ؟

مخدومقلی از جنس مردم عصر خویش است و در راستای بهبود اوضاع اجتماعی آنان تلاش نموده است شعرش خالی از اندیشه‌های فقهی و کلامی نیست از حلال و حرام سخن   می‌گوید و هدفش آموختن آن به مردم است گفتیم کلام ماتریدی در اشعارش نمود دارد این  نیز بیانگر پای‌بندی او به عقاید ایمانی است شاعران معمولا از علوم رایج عصر خویش به قصد تبیین موضوعات شعری بهره میگیرند فراغی نیز چنین نموده است  ازعلم جغرافیا و باورهای عامیانه نیز بهره گرفته است ولی او را نمی‌توان جغرافیدان و متخصص علوم    عامیانه دانست.

 ادبیات فارسی و ترکی و عربی چه تاثیری در مختومقلی داشته است؟ در واقع فراغی چه بهره ای از آنها داشته است؟ 

بینامتنیت یکی از واقعیاتی است که در متون ادبی جهان وجود دارد به قول شادروان استاد عبدالحسین زرین کوب حتی آثار شکسپیر نیز از لکه‌ی متون دیگران بری نیست فراغی نیز در بسیاری از اشعار از فضولی، نسیمی، شاه اسماعیل ختایی، فردوسی، مولوی، حافظ و  متون عربی تأثیر پذیرفته است حتی برخی متون نثر را از « عجایب المخلوقات » مثلا در شعر « خراب ایلار »  یا « معجم البلدان »  در شعر « بو دنیا » به شعر برگردانده است این امر با هدف آگاهاندن مخاطبانش به برخی اطلاعات بوده نخستین کسانی که بینامتنیت را در شعر فراغی پژوهش نموده نخستین آکادمیک ترکمن ‌صحرا احمد گورگنلی بوده‌است که در کتاب مخدومقلی و آفرینش ادبی او اشاراتی بدین تأثیرپذیری‌ها با ذکر شواهد لازم دارد

از دیدگاه شما مختومقلی با سرودن اشعار به دنبال چیست چه می خواهد بگوید؟ فراغی  چه اهدافی را در سر  می پرورانده است؟ 

مخدومقلی در روزگاری زیسته است که ترکمنان با وجود اندک بودن جمعیتشان با حفظ کیان خویش در اثر جنگ و گریزها بر نفوس خویش افزوده‌اند و خصوصا در اتحادیه‌ی قبایل گوکلان به یکجانشینی روی آورده‌اند اوضاع تاریخی ایجاب می‌کرد که به وحدت و همدلی فراخوانده شوند معلم و پدرش این امر را آغازیده و فرزندش آن را در قالب شعر شفاهی ترکمنی تداوم بخشیده است در بسیاری از اشعارش نیز هدف اخلاقی و دینی دارد در کل می‌توان هدف او را در قالب یک مصلح اجتماعی و سیاسی مشاهده کرد.

آیا مختومقلی شعر را برای شعر می سراید و یا اینکه در اشعار او  تعهد حرف اول را می زند؟ 

 شعر او شعر تعهد اجتماعی است. هنر برای هنر در درونمایه‌های شعری او جایی ندارد

 مختومقلی دوست دارد همچون عمر خیام و مولوی و . .شود. علت جذابیت این شاعران برای او چیست؟

به نظرم این شعر « سان بولسام » برافزوده است و در گذر تاریخ به دیوان شعر فراغی وارد شده‌است برخی محققان چون  مرحوم استاد نورمحمد عاشورپور با استناد به واژگانی چون اصطلاح علمی قولیازما و واژه روسی آربالت اشاره به برافزوده‌ بودنش دارند.

 

استاد ، مختومقلی درست یا مخدومقلی و یا مقصوم قلی ؟ 

در نسخ خطی قدیم مخدومقلی ضبط شده است در نسخ خطی نزدیک به امروز مختومقلی مشاهده می‌شود که از نظر علمی و نسخه‌شناسی تقدم زمانی ملاک صحیح بودن است به    قول استاد یوسف آزمون شیخی به نام مخدوم بوده است که پدربزرگ فراغی مخدوم‌قلی یوناچی به احترام او چنین نامگذاری شده‌است و بعدها آزادی نام پدر خویش را بر فرزندش نهاده است این نظر قریب به یقین است زیرا ولادیمیر کوماروف زادگاه شیخ مخدوم معظم را جرجان و آرامگاهش را در سومبار دانسته است. در تاریخ قوم ترکمن، دره سومبار مکانی خاص و به یاد ماندنی است: شاعر و فیلسوف مخدومقلی فراغی سال های اولیه زندگی خود را در اینجا گذراند.  آثار مرتبط با نام فراغی بزرگ در موزه شاعر در روستای زادگاهش گرکز نگهداری می شود. میراث معنوی او – اشعار در ستایش اندیشه های اومانیسم و ​​اتحاد ملت، به حق به گنجینه‌ی طلایی ادبیات ترکمن تبدیل شده است.

در میان مکان‌های مورد احترام دره، بناهای معماری به خوبی حفظ شده از قرن‌های چهاردهم تا پانزدهم به چشم می‌خورد: مقبره‌های شیخ عوض بردی، مخدوم معظم و شیخ   عطار ولی.  این بناها مقبره های مستطیل شکل با گنبدهای دوتایی هستند که از آجرهای پخته ساخته شده اند.  در میان آنها، مقبره مخدوم معظم خودنمایی می کند – اینگونه است که مردم محلی به این ساختمان باستانی می گویند که به تنهایی در دره رودخانه سومبار، در نزدیکی روستای مخدوم‌قالا در بخش یا اطراپ مخدومقلی ایستاده است. افسانه ها می گویند که مخدوم معظم که دو قرن پس از حمله مغول در جرجان به دنیا آمد، نه تنها صوفی بود، بلکه “به مدت ده سال قضاوت کرد و در ولایت خود قاضی بود” – ما در مورد او صحبت می کنیم.  او در سال ۹۰۰ هجری قمری، یعنی در سال ۱۴۹۴ یا  ۱۴۹۵ درگذشت و سپس نزدیکترین شاگردان و یارانش احتمالا به وصیت او، جسد آن مرحوم را بر شتری سفید بار کردند و به راه افتادند. قدیس در جایی که شتر متوقف شد – در تنگه ای زیبا در ساحل مرتفع سومبار – به خاک سپرده شد

نتیجتا نام وی در اصل مخدوم‌قلی است و بر اثر تطابق با نظام آوایی در تغییر واج ( د ) به ( ت ) مختوم‌قلی نگاشته شده‌است این‌که پرسیده‌اید مقصوم قلی نمی‌دانم چه وجهی است شاید     مقصودتان این است ترکمنان امروزین فرزندان مشایخ و آخون های بزرگوار را ماغصیم خطاب می‌کنند که تلفظ ترکمنی واژه‌ی معصوم است و ارتباطی با نام مخدومقلی ندارد.

 وجه تسمیه فراغی به چه معناست؟

برخی گویند از فراق به معنای هجران برگرفته شده‌است بدین شعر استناد می‌کنند

قان ادیپدور فلک باغریم فراقده      المیدام گزرمن یار دیپ سوراغده

و اما خود شاعر صراحتا بر دلالت فراغی به فارغ و فراغ اشارت دارد

مخدوم‌قلی آدینگ دوندی فراغا        فارغ اولوپ چک اوزینگنی قیراغا

دل برکنده از دنیا و مافیها و فارغ‌دل خود را به کنار کشیده در معانی این بیت بر اشتقاق فراغی از فراغ دارد.

 به نظر شما امروزه  چه درس هایی می توانیم از مختومقلی بگیریم ؟ 

منابع اصلی شعر مخدومقلی قرآن و حدیث نبوی و احوال عارفان و اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر خویش است بنابر این درس‌های بسیاری از نظر دینی اخلاقی و اجتماعی در آن نهفته است هر کس که به تعهد انسانی و اجتماعی خویش مراجعه کند و شعر فراغی بخواند می‌تواند به بسی درس‌ها دست یابد.

 چرا برخی اشعار مختومقلی ساده است و برخی غامض و پیچیده ؟

این امر ریشه در مأخذ مورد استفاده‌ی فراغی و برخی واژگان ثقیل و قدیمی دارد شاید بعضی لغات در نسخ خطی به درستی ثبت و ضبط نشده‌اند یا نیاز به پژوهش دقیق‌تر دارد مثلا شاعر و پژوهشگر ارجمند حکیم مختومی در مورد مصراع ( دکان دکان بجانگرینگ آلمازی ) مقاله‌ای یافته است مبنی بر این که سفیر شاهرخ در دکن اشاره به دکان‌های فراوان الماس در بیجانگر هندوستان دارد که برخی مصححین به نادرست نسخه‌ی جهانگیرینگ آلمازی را وارد متن دیوان چاپی نموده‌اند یا در مورد مصراع ( یتوشمامیش شونقاریم قامیش قانت آق تورپک ) واژه‌ی تورپک به معنای جوجه در زبان مجاری یافت شد که مصراع ناظر به نپختگی و جوجه‌سان بودن مخاطب شاعر است یعنی مخدومقلی معترض را با پر و بال ضعیف و نورسته همچون جوجه دانسته‌است یا شادروان عاشورپور با نهایت دقت و امانتداری علمی در پایان برخی مصاریع علامت سؤال نهاده که باید گشوده گردد نمونه‌اش ( یوم تشهد آیدار جل  ) که با دقت در نسخ خطی یوم تشهد ایدی ارجل یافته شد و مطابق با شهادت دادن دست و پای آدمیان در روز قیامت به کرده‌ها و اعمال آن‌هاست.

 مختومقلی می گوید: ( مونگ هنردان ذره دولت یاخشی دیر ) منظور شاعر از این عبارت چه بوده است؟

هنر در متون قدیم به معنای پیشه و تخصص شغلی تواند بود و دولت معانی مال و ثروت و سعادت دارد که به نظرم در این مصراع سعادت مناسب است یعنی داشتن ذره‌ای سعادت و اقبال از آراستگی بودن به هزار فن و پیشه بدون داشتن بخت و اقبال نیکوتر است.

منبع – مجله ترکمن دیار شماره دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا