گزارش

گزارش هفتمین جلسه تفسیر اشعار مختومقلی در گنبد + تصاویر

پایگاه خبری اولکامیز – لطیف ایزدی: جلسه هفتم تفسیر اشعار مختومقلی فراغی روز سه شنبه  سیزدهم شهریور ساعت ۱۷ با حضور تعدادی از مشتاقان فرهنگ  وادبیات ترکمن در دفتر انجمن شعر و ادب ترکمنی میراث گنبد در کناره های برج تاریخی قابوس برگزار شد.

در این جلسه ۹۰ دقیقه ای استاد آنادردی عنصری نویسنده و مورخ ترکمن بر اساس دیوان مختومقلی فراغی تصحیح نورمحمد عاشورپور ، اشعار ۱۶ ، ۱۷ ، ۱۸ را مورد بررسی قرار دادند

حدود بیست نفر از علاقمندان مرد و زن شعر و ادبیات ترکمنی در کلاس حضور داشتند. در ابتدای جلسه چند نفر از حاضرین اشعار را قرائت کردند که یکی از آنها بنام جلال مشانی شعر ۱۷ را از حفظ خواند که مورد تشویق قرار گرفت.

کوپ ناماردا مال بریپ سن سن دونیا

 گوزی گوکده غایغی سی یوق سیر گیدر

 قان ی عاقلئنگ اودا دوشوب یان دنیا

نه مردلر بار یوقسوللئقدا خوار گیدر  . . .

 استاد عنصری با اشاره به ایشان گفت اینها چون گنج پنهان هستند که استعدادهایشان در این گونه کلاسها نمایان می‌شود.

در ادامه آقای عنصری در مورد کلمات دخیل ( آلینمه سوزلار ) توضیح داد و گفت برخی کلمات از زبان عربی وارد زبان ترکمنی شده اند اما ترکمنها بر اساس ویژگیهای واج گاهی و تارهای صوتی خود آنها را  تلفظ می کنند.

نکته بعدی  اینکه در مورد تلفظ کلمات قاضی و غازی / طاعت و طاقت / عالم و عالم توضیح داد. همچنین در مورد غازی گفت ضرب المثلی در بین ترکمنها هست که « اولسنگ شهید اولدورسنگ غازی »

 نکته سوم اینکه تاکید کرد در هنگام خوانش به معنی کلمات توجه شود مثلا در مصراع  ( هر کیم اوز بیلننه عالم دیر)  که اینجا با توجه به سیاق جمله عالم به  معنی دانا و دانشمند می باشد.

وی افزود: مختومقلی در شعر ۱۸ از دنیا می نالد. دنیا را با صفات نازیبا و زشت مذمت می کند. برخی از صفاتی که فراغی برای دنیا آورده است عبارتند از :  فانی ، یالانچی ،  بی وپا ،  مار ،  زن ( البته با تعظیم به مقام شامخ زنان قهرمان  ) ،  لولی .

حتی در شعر ۲۶۴ ( دنیا هی ) دنیا را به ماده اشک  ( الاغ ماده ) تشبیه می کند.

در مورد واژه  لولی گفت بهرام شاه ساسانی به شاه هند پیام می دهد که خنیاگران خود را به ایران ارسال کند. این فرستادگان لولی ها بودند.

لولی ها یک طایفه هستند در شعر اخوان ثالث هم  به کلمه لولی اشاره شده است.

گاهی زنان ترکمن در هنگام ناسزاگویی از کلمه لولی استفاده می کنند.

لولی ها در اصل بدکاره نبودند بلکه خواننده بودند.

 استاد عنصری از شاگردانش در مورد دنیا پرسید و گفت دنیا چیست؟ مادی است یا روحانی؟

حاضرین هر یک نظری دادند.

عنصری گفت شاعر از صنعت شعری تشخیص استفاده می کند.  در روی دنیا فقط انسان زندگی نمی کند موجودات دیگر هم زیست دارند. به دنیا صفات بد می دهد.

وی تاکید کرد: در تعریف دنیا تنها به معلول ها توجه نکنیم بلکه علت ها را هم در نظر بگیریم.

از دیدگاه اسطوره ای جهان هستی  را به دو جهان علوی و سفلی تقسیم می کند. عرش کرس مقدسات فرشته مربوط به جهان علوی هستند. مادیات دنیای پست مکان دون مربوط به سفلی هستند علوی یا جهان بالا نماد پاکی هاست. دنیا همان جهان سفلی است.

مختومقلی در دنیا برابری نمی بیند. در شعر ۱۷ دنیا را نظامی دون می داند که پست و مادی است. در آن عدالت و برابری نمی بیند. ناترازی می بیند  واژه ای که امروزه زیاد کاربرد دارد. این ها همه معلول هستند علت کجاست؟

در فضا و مکان پست زندگی می کنیم .

مختومقلی از نظام نابرابری می نالد چرا اینگونه است؟

اساسا در عرفان اینگونه است خیام می گوید از بهر چه آمده ام؟

در مقابل  پیر طریقت نجم الدین کبری  می گوید دنیا را آباد کنیم در برابر ظلم بایستیم همچنان‌که خودش ایستاد و جان داد.

تصویر مختومقلی از دنیا چگونه است ؟

نظام ناظر بر حیات هستی را لۇگۇس گویند . آنچه مختومقلی میگوید از مصادیق نظام ست.

در شعر ۱۶ مصراع ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ به هم وابسته هستند مختومقلی در این شعر به قضا و قدر اعتقاد دارد. باور دارد که قسمت آدمی هر چه باشد آن می شود.

در تعدادی از اشعار، مختومقلی قدری مسلک است.  نظر کلامی فراغی جبری است. اختیار را بر نمی تابد.

در بند : یاغشی ییگیت یول یتیرمز / جهد قسمتدان گتیرمز / مینگ غیغی بیر ایش بیترمز / تووککل نر بیم ادر )

مصراع آخر شعر فوق از ضرب المثل استفاده می کند مختومقلی با این دیدگاه ما را به انفعال سوق می دهد در  این شعر قدر را تبلیغ می کند اما باید سرجمع  اشعار مختومقلی را در دیوان دید فقط به این مورد نباید اتکار کرد.

نکته مهم دیگر اینکه برخی از اشعار مختومقلی آخرالزمانی هستند شعر ۱۷ و ۱۸ آخرالزمانی است قیامت در زبان عربی حدود ۱۵ نام دارد. قبل از قیامت چند نشانه در روی زمین دیده می شود یکی از آنها ظهور دابه الارض است. با توجه به وصف فراغی وی بسیار باهیبت است در یک دست عضای موسی و یک دست انگشتر سلیمان را دارد از کوه صفا در مکه بیرون می آید.

در شعر ۱۸ منظور از ( گونباتاردان  ) همان عربستان است.

از جمله نشانه های قیامت این است که خسوف می شود چهل روز ظلمت می شود ( هیهات گوندن ظلمات گۆندن ).

در شعر ۱۶ معنی لغت ( نارسه ) به معنی شی و چیز است.

در پایان کلاس یکی از خانم ها از مختومقلی انتقاد کرد که چرا دنیا را به زن تشبیه کرده است و زن را تحقیر نموده است . آیا نمی شود شعر را تغییر داد و واژه دیگری بجای زن بگذاریم. جامعه امروز این نگاه مختومقلی نسبت به زنان را نمی پسندند.

استاد عنصری در پاسخ گفت با بررسی دیوان مختومقلی و شواهد شعری در می یابیم که نگاه مختومقلی به زنان در کل مثبت است. دیدگاه مختومقلی به زن مثبت است با اینکه در قرن هفدهم زندگی کرده است و از این لحاظ پیشرو بوده است.

وی افزود: لطیف ایزدی روزنامه نگار ترکمن در مصاحبه ای که با بنده داشت در باره جایگاه زن در اشعار مختومقلی سئوال کرد من نیز بدان پاسخ دادم که از روی مجله برای شما می خوانم :

سئوال – جایگاه زن در شعر مختومقلی چگونه است؟ آیا وی زن  را ضعیفه و اسیر می داند و یا جایگاه و منزلتی والا بر آنان قائل است؟

پاسخ – استنباط من این است که مختومقلی نسبت به مسائل و موضوعات محیط اطراف خود نگاهی انتقادی دارد. وی در ارتباط با مناسبات اجتماعی و روابط انسان‌ها ضمن ارچگذاری مقام انسان ولی در حیطه‌ی رفتاری آن ها را به نقد می‌کشد. این فاصله‌ی انتقادی ، مرد و زن و پیر و جوان همه را شامل می‌شود. از جمله ، مختومقلی زنان را به‌طور واقعی توصیف می‌کند. در کلی‌ترین حالت ، بیت زیر بیانگر دیدگاه مثبت مختومقلی به جایگاه زن در جامعه‌ آن روز ترکمن است:

دۆنیأ سؤزی منگزأر دوزسئز طاغاما

سؤز ایچینده گلین – غئز هم بولماسا

 اما شاعر ( زن ) را در نگاه انضمامی ، موجودی حامل ارزش‌های اخلاقی نیک و بد توأمان می‌بیند. به قیاس سائر انسان‌ها . او زن نیکخو را می‌بیند و مدح می‌کند. همچنانکه زن بدخو را نیز می‌بیند و هجو می‌کند. به دو مثال زیر توجه کنید:

در هجو زن بدخو:

یئلان زهری بولوپ یایئلار تنینه

ییگیت غاررئر عایال یامان یۇلوقسا

در مقابل در مدح زن نیکخو می‌سراید:

پیس أرینگ یاغشئ خاتئنئ

دۆرر ِ بی‌غیماتا منگزأر

در پایان جلسه کاکا امانی شاعر رباعی سرای گنبدی اشعار خود را قرائت کرد. کاکا اخگر نیز فیلمبردار بود.

 در حاشیه این کلاس با خانم فریبا بگ زاده مصاحبه کردم وی گفت من ترکمن هستم به شدت به فرهنگ  و زبان ترکمنی احترام می گذارم و بدان علاقمندم.  حضور در این کلاسها تاثیرات زیادی دارد. فهمیدم معنای خیلی از کلمات چیست. تکلم به زبان ترکمنی تقویت شد. پس نوعی آموزش است سه سال است که در این کلاس ها حضور می یابم عضو گروه اوغلان باغشی هستم. استاد عنصری معانی اشعار را بیان می کند و ما استفاده می کنیم.

www.ulkamiz.ir

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا