گزارش سفر ۱۷ ساعته
پایگاه خبری اولکامیز – حاج آنه محمد مارامایی: هفته پیش یکشنبه ۱۵ بهمن ماه بنا به ضرورت ساعت ۲۳ و۳۰ دقیقه شب باید از گنبد بطرف فیروزکوه حرکت میکردم. قبل از حرکت کلیه امورات مربوطه از جمله خبرگرفتن از هواشناسی، راهداری، خرید زنجیر چرخ، آماده کردن مدارک و…. را انجام دادم.
با گفتن بسم الله و خواندن دعای سفر و غیره به همراه خانواده حرکت کردم. با سرعت مطمئنه آرام آرام شهرها را یکی یکی الحمدالله گذراندم. به گرگان درحدود ۷۰ دقیقه به ساری حدودا دو ساعته و به قائم شهر هم حدودا نیم ساعته رسیدیم و بطرف جاده فیروزکوه حرکت کردم .
تا اینجا ما از۳۶۰ کیلومتر گنبد تا فیروزکوه ۲۶۰ کیلومتر را طی کرده بودیم و الباقی ۱۰۰ کیلومتر چون جاده کوهستانی سربالایی و گردنه داشت با سرعت کمتر حرکت می کردیم و دقیقا ساعت ۶ صبح (دوساعته) الحمدالله به مقصد رسیدیم .
درمسیر که به خیال ما جاده باید یخبندان باشد و سرسری و بستن زنجیر چرخ ضروری. اما هیچ اثری از این وضعیت نبود و تا فیروزکوه اصلا بارانی هم نیامده بود. فقط در گردنه گدوک و فیروزکوه در روی کوهها برف کمی نشسته بود.
حدودا یک ساعت و خورده ای در مسجدی نماز خواندیم و نشستیم و بعدبه اداره مربوطه رفتیم و حدودا یک ساعت ونیم کارمان الحمدالله تمام شد و به طرف گنبد حرکت کردیم.
عجیب اینکه من به وکیلم گفته بودم شما اینکارها را برایم انجام دهید گفت من سی میلیون می گیرم و الکی گفته بود باید شما جهت حل این مشکل دو الی سه سری باید به فیروزکوه بیایید در صورتی که فقط یک ساعت و نیم وقت لازم بود تا کار تمام شود که واقعا از یک مسلمان آن هم تحصیل کرده دروغ به این بزرگی تعجب آور بود.
بهرحال آرام آرام با تماشای منظره ها کمی برفی وکوهها و غیره و ایستادن درمناطق زیبا به قائم شهر ساعت نزدیک ۱۲ رسیدیم . بعد یکسری به بازار آن شهر سر زدیم و با چند نفر از فروشندگان درباره زندگی ،مخارج، مشکلات و غیره صحبت کردم.
قیمت ها کلا از گنبدمان گرانتر بود که ارزانتر نبود. مشتری دربازار خیلی کم خرید می کرد به طوریکه فروشنده ها از وضعیت خودشان ناراضی بودند. بعد یک آقایی چون مرا از نظر قیافه شناخت چند دقیقه با من در رابطه با وضع و حال گنبد و مردم صحبت کرد. بعد یک جمله ای گفت که من تعجب کردم گفت الآن اینجا حدودا یک ماه است که باران نمی آید. گفتم امکان ندارد اینجا که بهترین نقطه جهت بارش است.
گفت من هم میدانم ولی امسال و پارسال خیلی باران نمی آید. راست هم می گفت آنروز هوا کم کم ۲۵ درجه گرما داشت که در وسط زمستان واقعا باور کردنی نبود.
من گفتم الحمدالله گنبد امسال از نظر بارش خوب است.حدودا نیم ساعت دربازار بودیم و خرید کردیم بعد از خواندن نمازظهر بطرف گنبد حرکت کردیم و ساعت ۱۶ وخورده ای بعد ازظهر الحمدالله به گنبد رسیدیم.
خلاصه کلام اینکه وضعیت کلی از هر نظر آنچنان نبود که تا بحال بوده که این مرا متعجب کرد . آخه دقیقا وسط زمستان هوا عین بهار، بازار فروش راکد. جاده ها کاملا خشک، مردم کاملا ناراضی و… که خدا انشاءالله به حال و روز مردم رحم و کرم نماید بقول بعضی ها که در کشورهای حاشیه خلیج فارس این سال ها برف وباران زیاد می آید و در مناطق ما باران وبرف نمی آید.
تغییرات اقلیمی معکوس شده .خدا نکرده مناطق ما کویر و خشک نشود.وروزگار مردم بدتر ازاین نشود.به امید آن روز.
www.ulkamiz.ir