هویت ملی و هویت قومی در شعر معاصر ترکمن
پایگاه خبری اولکامیز- دکتر یعقوب رحیمی داشلی برون : «عیدمحمد اونق» شاعر آگاه با موسیقی روان کلامش ، آن گاه که موسیقی سنتی ترکمن در جشنوارهی موسیقی فجر مقام نخست را برای چندمین بار کسب میکند، نوازنده و خوانندهی ترکمن را در «قیزیل دون» و «بوخار تلپگ» جلوهگاه هویت قوم خویش مییابد و از سر وجد و شور شاعرانه چنین میسراید:
بونه شووحین بونه جادی بونه سئر/کشبین جانلاندیریب آتا بابامینگ/دورموشداقیلارینگ سونگنگونه سویکأب/قالبینا اورنادیب سالیب دور دمین/ دمی دوشگور بولار اخلاصلی أرلنگ/ای منگ قیزیل دونلی قوچاق قارداشیم/ یولونگی تاناب سینگ پیرینگ تاپیب سینگ/کأمیل تاپسانگ قویای یولوندا باشینگ/ حأضیر سنگ الینگده میللینگ بایداغی/بلهند پارلات تورکمن عاقیداسینی/ حأضیر سندهن پورلینگ انتظاری بار/ دوشون داریماغینگ حاقیقاتینی…(۱۸)
ترجمه: « این چه وجد و جادو، این چه رازی است که تصویر نیاکانم را در مقابل چشمانم جان میبخشد وبر مغز استخوان مردم این روزگار مینشیند و دم گرم و نافذ خود را بر قلب حاضران مجلس میفشاند. دم پیران مخلص ذینفوذ است .ای برادر قهرمانم که «قیزیل دون» بر تن داری، راه و راهبرت را شناختی. چون که کامل را یافتی ، سر بر آستانش بگذار. هنوز بیدق «میللی»، نوازندهی شهیرترکمن، در اختیار توست. عقیدهی ترکمن را بر بلندای گیتی به اهتزاز درآور. هنوز «پورلی» ،دیگر نوازندهی ترکمن، چشم انتظار توست.حقیقت و معنای تاختن به سوی توفیق را دریاب.»
مرحوم پقه در دو رباعی از مجموعهی رباعیات « سؤیجک بولسانگ» ضمن برشمردن آهنگ ها و دستگاههای موسیقی ترکمن شعر خود را یادگار و نشانی از موسیقی ترکمن میداند.
روح صحرا و هویت ترکمن در اشعار سوزناک آنه محمد ساده ، ساری و جاری است. وی با بیان هنری و انتخاب واژگان مناسب ، هویت زبانی و قومی ترکمن را القا میکند. او با واژگان «صحرا، گله، آوای نی » موجودیت ترکمنها را در دشت های گسترده اعلان میدارد:
سحر/ توموس / تویدوگینگ سسی/ سوروینگ اونجوسی/ صحرانگ ایسسیسی/ توموس ایسسیسی/ صحرادا توموس/ توموسدا سوری/ سوریده بولسا / تویدوگینگ سسی.(۱۹)
ترجمه: « سحر/ تابستان/ نغمهی نی / آرامش گله در آهنگ نی/ تب صحرا / هًرم تابستان/ تابستان در صحرا/ گله در تابستان/ ودر گله نیز نغمههای نی. »
مختومقلی فراغی بنیانگذار شعر کلاسیک ترکمن به عنوان شاعر برجستهی ترکمنها با اندیشههای انسانی،جهانی و قومى خود ،نماد هویت ترکمن نزد شاعران معاصر ترکمن است. از عصر مختومقلی تاکنون همهی شعرای ترکمن در ایران و انیران خود را وامدار این عارف وارستهضمیر میدانند. شادروان « کریم قربان نفس » شاعر معاصر ترکمنستان خطاب به تندیس مختومقلی مى گوید:
شیدیب داغ اوستونده داغ بولدا اوتور / کوموش سووا باقیب دانگینگی آتیر / گچسهده اوستونگدن مونگ مونگلأب عصر / آلارسینگ آلقیشدان پایینگ یاغشیسین.(۲۰)
ترجمه: «بدینسان چون کوهی بر روی کوهستان بنشین/ تا سحرگاهان به آب نقرهگون مقابلت بنگر./ گرچه هزاران هزار سده از حیات تو بگذرد،/ بهرهی وافری از دعای خیر مردمان خواهی گرفت.»
شاعر، منصور طبری در شعری با عنوان «ایکی گوهر یاتاندیر» فراغی و پدرش «دولت محمد» متخلص به «آزادی» را دو گوهر میداند که در « آق توقای» در دل خاک غنودهاند؛ آزادی که هر کلامش دردانهای است و در شبهای تار یک بی مهتاب روشنگر راه ایل است.
تورکمنینگ آسمانیندا /کؤپ ییلدیزلار دؤرأندیر/ شول ییلدیزلانگ اؤنگونده / ایکی ییلدیز دوراندیر/ گؤگ آسمانینگ ایچینده/ ایکی ییلدیز تای بولسا/ مختومقلی گون بولار / دولت مأمد آی بولسا.(۲۱)
ترجمه: «بسی ستارگان در آسمان ترکمن درخشیدند که پیشاپیش آنها دو ستاره ایستادهاند. اگر این دو گوهر در آسمان نیلگون جفت یکدیگرند، مختومقلی خورشید و دولت محمد آزادی ماه آسمان ترکمن است. »
یکی از شرایط هویت ترکمن، نژاد و نسب است که در ادبیات معاصر ترکمن اندکی به آن پرداختهاند. برخی شعرا ی کلاسیک چون مختومقلی به ذکر طوایف و اتحاد آنها تأکید دارند. بعضی مانند شعرای اقوام وملل دیگر به ذکر افتخار از طریق نام قوم بسنده کردهاند. از معاصران که ذکر نژاد و نسب در تخلص اونیز هویداست، «تورکمن اوغلی» (فرزند ترکمن) منصور طبری است. وی در شعری با عنوان «تورکمن باغی» شجرهی ترکمن،اوغوز خان ،« قورقوت آتا» را به عنوان ریشههای طوایف و تیرهها یاد میکند.این درخت هزاران سال است که ریشه در خاک دارد و با افزودن شاخ و برگ هایش، شجرهی ترکمن در حال رشد است.
دین و مذهب در شعر معاصر ترکمنی جایگاه ویژهی خود را دارد و به عنوان یکی از معیارهای هویت ترکمن قابل غور و تعمق است . غالباً شعرا با بیان مستقیم به نعت رسول اکرم (ص)،خلفای راشدین و امامان و بزرگان دین پرداختهاند. اشعار «عبدالخالق آدمی» در این مقام قابل ذکر است که متأسفانه در دسترس نیست.
شاعر حزین و متفکر مرحوم آنه محمد ساده در اشعار «تشنهلیک آیدیمی،سنی سورایار،حاسرات و سنینگ اوچون» با بیانی هنری و نمادین معانی دینی و توحیدی را آوردهاست که برای نمونه، شعر «تشنهلیک آیدیمی» با ترجمه از نظر خوانندگان میگذرد:
من سانگا تشنه/ سن مانگا تشنه/ من بیر ییلدیزجیق / سن ییلدیزا بای/ کوموش روح چشمه/ صحرامدا سیریم/ سینامدا سیریم/ بیر گول حاقدا من،بیر شیغیر یازسام/ باحار بوس بوتین سنینگ اثرینگ/ من سانگا تشنه/ سن مانگا تشنه/ من بیرجه سالیم/ آ- سن همیشه.
ترجمه: «من تشنهی تو هستم/ تو تشنهی منی/ من ستارهای خردم / تو پر ستاره و چشمهای از روح نورانی هستی/راز من در صحرایم یعنی سینهام نهفته است/اگر من گلی را به شعر بسرایم / بهار پرگل بهکلی نشان و اثر توست/ من لحظهای تشنهی توهستم/ تو همیشه تشنهی منی.
به راستی این شعر با روح زبان ترکمنی عجین شدهاست . اگر ارتباط آن را با آیات و احادیث و مضامین عارفانه در نظر آوریم و بدانیم که بیانی از «یحبهم و یحبونه» و « نور الانوار» اشراقی است ، مشخص می شود که چه میزان از هویت زبانی برای پروردن معانی باطنی دین بهره گرفته است.
نگاه تیزبین شاعران، همه ی پدیده های مربوط به زندگی و صحرای ترکمن را در بر گرفته است. گیاهان، فرش ترکمن،اسب و سایر حیوانات، خوراک وپوشاک، زیورآلات و… در اشعار معاصر ترکمن توصیف شده اندکه به نحوی با هویت ترکمن مرتبط هستند. براى جلوگیری از اطاله ى کلام به همین موارد اندک که ذکرش گذشت ، بسنده می کنیم و اکنون سخن پایانی مقاله را به قلم می آوریم.
رسالت هنرمند و شاعر:
هنرمند و شاعر در درجهی اول نباید اندیشه و حس خود را از مسایل ملّی گسسته بدارد؛ پیوند هنر با ملّیت ،باعث ایجاد و تداوم اتحاد و وفاق ملّی است.یعنی تثبیت فرهنگ وفاق از شاعر و هنرمند بهتر برمیآید تا قوانین مصوب و آیین نامه.نگرش دینی،مذهبی،جهانی،انسانی،ملّی و قومی ، همه در کنار یکدیگر انسانساز است نه توجه صرف به قومیت یا ملّیت.
«پس از حقوق، زبان هر قوم و ملّتی، بهترین نماینده ی سرشت نهانی و ویژگی های ملّی و قومی آن ملّت [یا قوم] است.»(۲۲) آن چنان که «زبان فارسی از مهم ترین عوامل تحکیم هویت ملّی همه ی اقوام ایرانی است و ادبیات فارسی، نماد هویت ملّی ماست» ،(۲۳)زبان ترکمنی نیز هویت قومی ترکمن هاست. همه ی ما ترکمن ها از عام و خاص، پزشک و معلم، کارگر و کارخانه دار، عالم و عابد، دانشجو و طلبه، پیروجوان، زن و مرد برای حفظ و گسترش زبان قومی خود باید تلاش کنیم. در این راستا نخبگان سیاسی و اجتماعی از جمله نمایندگان ترکمن در مجلس شورای اسلامی، براى رسمیت بخشیدن به آموزش زبان ترکمنی باید تلاش کنند تا غنای تنوع و تکثر در جامعه ی ایران ، دلیل بر پیشرفت و تفاهم ملّی باشد و هم اقوام، هویت خود را در مقابله با فرهنگ افسار گسیخته ی جهانی بازیابند.
رسالت شاعران و نویسندگان و نیز هنرمندان رشته های مختلف در جامعه ی ترکمن بسیار سنگین تر از دیگران است. زیرا آنها می توانند با هنر خویش وسیله ی انتقال خواسته های ملّی و قومی به شکلی زیبا باشند. تا اندازه ای که تحقق این خواسته های قومی وفاق ملّی را استحکام بخشد. بر شاعر و نویسنده است که از زبان قومی برای آگاهی بخشیدن گویش واران زبان خود در راستاى پیشبرد اهداف ملّی بهره جوید و با زبان هنر، افراد قوم خویش را از زیان های فقر فرهنگی وزبانی آگاه سازد. چه بسا حس و عاطفه، کلامى زیبا، پیامى غیرمستقیم وکنایی، داستان کوتاه و بلند بیش از هر ابزاری مؤثر واقع شود و پدران و مادران بویژه دانش جویان در متن خانواده ها برای آموزش زبان ترکمنی به خردسالان ترغیب شوند تا دانش آموزان فقط افعال و پسوندهای حرف اضافه ای را به زبان مادری خویش نگویند بلکه بتوانند به زبان ترکمنی بخوانند و بنویسند.
www.ulkamiz.ir