سیاسی

نگاه ثابت به سیاست!

پایگاه خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی: اداره هر کشوری با علم سیاست است. سیاست هم به معنای تدبیر و دوراندیشی و اداره ی کشور با کمترین هزینه با بیشترین بازدهی است اگر رعایت نشود کشور را به انحطاط و عقب ماندگی فرو خواهد برد. کما اینکه در زمینه های اقتصادی و اجتماعی به چنین وضعیتی نزدیک شده ایم.

از عمر انقلاب حدود ۴۳ سال می گذرد ولی علیرغم تحولات وسیعی که در سطح جامعه و جهان رخ داده است نگاه ثابت و لایتغیر به برخی امور هنوز سرجای خود باقی است. نگاه به مخالفان داخلی و خارجی و نگاه به دشمنان داخلی و خارجی چندان تغییری نکرده است. انسان احساس می کند امکان تغییر در سیاست داخلی و خارجی دیده نمی شود.

سیاست در همه جای جهان سیال و متحول و دارای ابعاد گوناگونی است تنها چیزی که در آن تغییر نمی کند منافع ملی کشورهاست. اما در ایران منافع ملی همان نگاه ایدئولوژیک به سیاست است که به جای منافع ملی نشسته است. فقط یک چیز تغییر کرده است آنهم در راستای مبارزه ایدئولوژیک با غرب و امریکا نگاه به شرق(چین و روسیه) است تا جاییکه با این همه استقلال خواهی و شعار نه شرقی و نه غربی نتوانستیم تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم کنیم.

تا به امروز انتقادات محکم منتقدان و مخالفان و استدلالهای بسیار قوی آنها به میخ آهنین سیاست رسمی ایران فرو نرفته است. گویی که منتقدان و مخالفان آنرا برای سرگرمی یا برای دیگران می گویند. ایران در سیاست های رسمی و اعلامی خود در خیلی زمینه ها گرفتار سیاست دوگانه و متناقض شده است که خیلی از مسئولان نمی توانند آنرا توجیه کنند. مثلا به سیاست ورزشی ایران در فوتبال و حضور زنان در ورزشگاهها نگاه کنید که به هیچ عنوان قابل دفاع نیست.

از یک سو به هزاران زن برای تماشای فوتبال بلیط می فروشند و از طرف دیگر جلو حضور آنها در استادیوم ها را می گیرند و کسی هم مسئولیت قبول نمی کند. قضیه تا مسابقه بعدی بدون تعیین تکلیف رها می شود. گویا تمام گناه ها تنها در وجود زنان است. این درحالی است که زنان و مردان بصورت مختلط در خیابانها هم راه می روند.این نوع رفتارها ی متضاد و متناقض اعتماد به مسئولان را از بین می برد.

زنان فوتبالیست ایران قهرمان جهان هم شوند شاید بازی قهرمانانه آنها از تلویزیون ایران پخش هم نشود. خیلی از اندیشمندان معتقدند تغییر و تحولات در بیشترکشورهای جهان سیر طبیعی داشته است. جوامع مختلف از باور به خرافات به سوی دین از دین به فلسفه از فلسفه به علم و از علم به سکولاریسم و دموکراسی رسیده اند. اما در ایران اینگونه نیست. در بعضی جاها دکان شیادان و رمالان و طالع بینان و پیشگویان و دعانویسان نسبت به متخصصان پر رونق است. خرافات جای عقل و استدلال را می گیرد.

اگر تحولی هم در نگاه و رویکرد رسمی به مسائل بوده به یک امر بنیادین و محسوس به سیاست منجر نشده است تا گشایش در زندگی مردم حاصل شود. با اینکه جامعه بدون توجه به سیاستهای رسمی سیر طبیعی خود را طی می کند اما نگاه رسمی به این سیر تحول نوعی مقابله جویانه است یا حداقل آنرا به رسمیت نمی شناسد.

ما بعد از انقلاب در سیاست خارجی چندین دور در مسائل مختلف مانند قضیه گروگانها و قضیه افغانستان برای سرنگونی دولت قبلی طالبان یا برجام(توافق هسته ای) مذاکرات مستقیم با امریکاییها داشته ایم ولی هنوز تابو بودن مذاکراه مستقیم با امریکا از بین نرفته است. بعضی ها می گویند امریکا آرزوی مذاکره مستقیم با ما را به گور خواهد برد.

به نظر می رسد ما وسیله را با هدف اشتباه گرفته ایم فکر می کنیم خودِ مذاکره مهم است. مهم بودن مذاکره برای حل مشکل و برطرف کردن موانع است نه چیز دیگر. خدا کند علم و دانش و معرفت و عقل و استدلال و تجربه به جای احساسات و توهّم بنشیند و ملت را از گرفتاری نجات دهد.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا