یادداشت

نوشته های نوقلمان – قسمت ۳۶

مورچهٔ جفا شده

پایگاه خبری اولکامیز – محمدرضا هویدا دانش آموز پایه دهم دبیرستان غیرانتفاعی بصیر گنبد:

«ایستاده‌ام، ایستاده‌ای، ایستاده‌ایم، جنگلیم؛ تن به صندلی شدن نداده‌ایم.»

در تمامِ نقاط جهان؛ جنگل ها، بیابان ها، شهرها، و حتی خانه ها مورچه ها در تلاش برای بقا هستند.

آدمیزاد هرجا مورچه ببیند بدون آنکه توجهی به اهمیت هدفِ مورچه از خطر کردن و بیرون آمدن از آشیانهٔ خود و یا سختیِ زندگیِ آنها داشته باشد، آنها را بی‌رحمانه به قتل می‌رساند.

مورچه ها با وجود اینکه از فیل قدرتمندترند، میلیون ها مورچه در هر ساعت و هر ثانیه زیر پای انسان‌ها له می‌شوند و یا توسط آن ظالم‌هایشان به قتل می‌رسند.

آنها از حقِ زندگی کردن و تلاش و جنب و جوش پا پس نکشیده اند یا به عبارتی منقرض نشده‌اند.

این شعر می‌تواند بیانگر ظالم بودن انسان و مظلومیت مورچه باشد. در ابتدای شعر به ایستادن یکی از آنها و سپس زندگیِ گروهی و متحد بودنشان در برابر سختی ها اشاره ‌می‌کند.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا