مرد عاشق ترکمن صحرا هم رفت
پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – حاجی قربان طریک :
روزهای پایانی اردیبهشت ۸۸ به همراه تنی چند از فعالین فرهنگی ترکمن صحرا برای برگزاری مراسم شاعر شهیر ترکمن مختومقلی فراغی راهی دیار راز و جرگلان شدیم.
پس از رسیدن به آنجا اولین چیزی که خودنمایی می کرد، محرومیت عجیب آن دیار بود.
صبح فردا مراسم در بیت نبیره های مختومقلی با حضور جمع کثیری از مردم منطقه برگزار گردید.
در بین جمع فردی دوربین به دست را دیدم که از جایگاه فوق العاده ای در بین حاضرین و بخصوص دیار جرگلان داشت.
از دوستم تیمور پایدار درباره آن شخص با وقار پرسیدم. او بی درنگ گفت دکتر جلیل غیادی است مگر او را نمی شناسی ؟
بلافاصله پیش او رفتم و بعد از معرفی خود سلام و احوالپرسی گرمی داشتیم . بعد از مراسم، با دکتر صحبت های زیادی داشتیم از ترکمن صحرا و شغلش ، از اسب های ترکمن و کمش تپه از مختومقلی و راز جرگلان چه لحظات شیرینی بود آن گفتگو، او از عشق به مردمش و عشق به ترکمن صحرا و اسب ترکمن گفت و البته محرومیت شدید دیار مختومقلی.
او یک انسان عاشق بود در دیار محرومان او یک پزشک انساندوستی بود که عشق به خدمتش هرگز از یادها نخواهد رفت.
هرگز آخرین جمله دکتر غیادی را فراموش نخواهم کرد. بعد از پایان مصاحبه از دکتر خواهش کردم که در گوشه ای بایستد تا عکس پروتره ای از او داشته باشم تا در مصاحبه استفاده کنم. دکتر غیادی در جواب گفت: عکس من مهم نیست از شما خواهش میکنم که به جای عکس من در اول مصاحبه یک عکس زیبا از اسب ترکمن بگذارید.
او واقعا عاشق بود. عاشق خدمت به محرومین ، عاشق ترکمن صحرا و جرگلان و عاشق اسب.
به درود مرد عاشق .
www.uikamiz.ir