قیام برای امر به معروف و مبارزه با استبداد
پایگاه خبری اولکامیز – روح الله کلانتری، روزنامه نگار و مدیر مسئول هفته نامه آفتاب گلستان نوشت :
«و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امته جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابیطالب»
من از روی خودخواهی و خوشگذرانی و یا برای فساد و ستمگری قیام نکرده ام، من فقط برای اصلاح دین امت جدم از وطن خارج شدم.« امام حسین (ع)
بعثت پیامبران و دعوت اولیای خدا و شهادت مردان حق، مقدمه گسترش توحید و تحصیل معرفت صحیح است. تمامی قیام انبیاء الهی برای نجات بشریت از تاریکی ها به سوی نور است؛ و نور، جز حق تعالی نیست. تربیت انسان های موحد و عارفان به حق، جز در جامعه ای که بر پایه عدالت و تقوا بنیان گذاشته شده باشد، میسر نیست. امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک تکلیف عمومی و نظارت همگانی واجب گردیده است. امر به معروف و نهی از منکر بر خلاف آنچه در اذهان جای گرفته و برخی از فقهای ما به آن تاکید دارند و به موارد جزئی و منحصر در پند و اندرز خصوصی و فردی مثل رعایت حجاب تاکید می کنند نیست، بلکه گستره ای دارد که قیام امام حسین(ع)- شهادت و اسارت خاندان اهل بیت(ع)- برپایی حکومت عدل و حق و رسوایی ستمکاران و مستبدان تاریخ را در بر می گیرد.
مرحوم سید عبدالرحمن کواکبی از مردان متفکر و اندیشمند اسلامی است که آثارارزشمندی از ایشان به چاپ رسیده است. ایشان قیافه عمومی استبداد را درصورت و حسب و نسب چنین توصیف می کند.« اگر استبداد به صورت فردی در آید و از حسب و نسبش بپرسند می گوید: من شرم، پدرم ظلم،مادرم بدی و بدرفتاری، برادرم مکر و حیله،خواهرم درماندگی،عمویم ضرر،دائی ام زبونی،فرزندم فقر، دخترم بیکاری، وطنم خرابه و خویشاوندانم جهل است». (۱) ضرورت شناخت اهداف و آرمان امام حسین(ع) برای ما یک ضرورت است و لازم است با درس گرفتن حادثه عظیم عاشورا را با یک بررسی همه جانبه مورد پژوهش قرار داده تاآن امام همام الگوی عملی در زندگی دنیا و آخرت ماباشد. یکی از اهداف امام حسین (ع) مبارزه با ظلم و استبداد و تفکر استبدادی بود.امام حسین به این دلیل با یزید مبارزه کرد که او یک انسان مستبدی بود و می خواست که تمام مردم بنده و برده او شوند و امام حسین(ع) تلاش کرد تا چهره یک انسان مستبد را برای جامعه معرفی کند. در این مقاله تلاش می کنم که ویژگی های حاکم و حکومت استبدادی را توضیح داده تا مردم با خصوصیات آنها آشنایی پیدا کرده و رسالت خود را در اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر که از اهداف اصلی و اساسی امام حسین(ع) بود به نحو احسن انجام دهند
۱- ترس از ظالم:
یکی از عوامل پیدایش استبداد در هر جامعه ای ترس از حکومت ظالم است. هر چه قدر ترس مردم از حکومت ظالم بیشتر باشد، تفکر استبدادی در جامعه گسترش بیشتری پیدا می کند. درجه استبداد به اندازه درجه ترس مردم است. انسان مستبد تلاش می کند تا با ابزارهای قانونی و غیر قانونی مردم را در ترس و وحشت و اضطراب قرار دهد. او انسان ها را بی ارزش و پست معرفی کرده و برای رای و نظر آنها ارزشی قائل نمی شود.او همواره تلاش می کند که خواسته های ظالمانه خود را بر مردم تحمیل کند. آنها مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم کرده و تلاش می کنند تا در همه جا این دسته بندی را اعمال کنند.در داستان کربلا یزید و عوامل حکومت او همواره از این اصل برای اعمال حاکمیت خود استفاده می کردند. او دستور داده بود که هر کس از فرمانش سرپیچی کند کشته خواهد شد. انسان مستبد هر چه بر ظلم خود بیشتر بیافزاید مردم بیشتر از او می ترسند. ترس و زبونی مردم از عوامل مهم گسترش استبداد در هر جامعه ای است. استبداد انسانیت را مورد هجمه قرار می دهد.
۲- گسترش جهل و نادانی:
تاریخ بشریت گواهی می دهد که جهل و نادانی عامل مهمی برای رشد و گسترش تفکر استبدادی است و آنچه پرده تاریک استبداد را متلاشی می کند. آگاهی و دانش و هوشیاری مردم است. هوشیاری و آگاهی مردم دشمن شماره یک حکومت های استبدادی است. حاکمان و رهبران مستبد تلاش می کنند که از هر راهی که شده جلوی آگاهی مردم را بگیرند و افراد فرهیخته و متفکر را به دلیل تلاش برای آگاه کردن جامعه به بند می کشند. امام حسین (ع) جهل و نادانی مردم را مشاهده کرده و می دید به خاطر این جهل و نادانی مردم دین به انحراف رفته و یزید قمار باز و شرابخوار بر مسلمین احاطه پیدا کرده و جامعه را به فقر و فلاکت می کشاند. بنابر این با یزید و تفکر استبدادی او مخالفت کرده تا چهره استبداد را به جامعه معرفی کند. او با استناد به آیات و روایات و سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) در جهت تبیین اسلام ناب محمدی (ص) کوشش کرده و معروف و منکر واقعی را به مردم معرفی می کند.بزرگترین منکر در هر جامعه ای حاکم ظالم و مستبد است.رشد و آگاهی و گسترش علم و دانش در هر جامعه ای مانع حاکمیت استبدادی خواهد شد.
۳-گسترش تملق و چاپلوسی:
انسان های مستبد در طول تاریخ برای حاکمیت خودشان تلاش می کردند تا انسان ها رابا پول ،مقام و منصب دراختیار خود قرار دهند. یزید با تطمیع افرادی چون عمر سعد و قول واگذاری قدرت به او فاجعه عظیم انسانی حادثه کربلا را خلق کرد و مردم زبون و پست آن روز هم به خاطر مال دنیا اسیر او شده و با چاپلوسی و تملق به درگاه یزید امکانات خوشگذرانی و عیاشی را برای خود فراهم کردند. آنچنان ذلیل و پست شده بودند که پذیرش استبداد و خودکامگی، طبیعت ثانوی آنها شده بود و هرگز احساس عزت و بزرگی نمی کردند و در حقیقت مفهوم عزت و شرافت را درک نمی کردند. این بزرگترین خطری بود که یک ملت را تهدید می کرد. ذلت و زبونی یک ملت برای یک مستبد بزرگترین امتیاز است و خداوند در قیامت هم مستبدان را مجازات می کند و هم انسان هایی که به خاطر هوای و هوس اسیر استبداد شدند. (۲)در چنین جامعه ای است که فردی مثل امام حسین باید قیام کند و جامعه را آگاه سازد.
امام حسین برای قیام خود تنها به رضای خدا و آگاه کردن جامعه امید داشت. او برخلاف تصور عامه مردم امام جنگ و خشونت نبود، بلکه امام صلح و دوستی و مودت بود و زندگی سراسر افتخار او حاکی از آن است که او حداقل ۴۰ سال از ۵۷ سال عمر پر برکتش را در جهت ایجاد صلح و محبت و دوستی در میان جامعه سپری کرد. او برای مبارزه با ظلم و بی عدالتی و دفاع از مظلوم و معرفی اسلام حقیقی که همان اسلام رحمانی است قیام و حرکت خود را آغاز کرد.او هرگز به دنبال راحت طلبی و حب به دنیا قیام نکرد.امام حسبن در حقیقت یک اصلاح طلب حقیقی در همه زمانها و مکان ها بود و قیام و انقلاب او الگویی برای کل جهان بشریت است. معرفی اهداف و آرمان قیام امام حسین رسالت همه اصلاح طلبان، آزادگان و عالمان و روشنفکران جامعه است. باید این نهضت رابه درستی برای نسل جوان تبیین نماییم. باید به نسل جوان آگاهی رسانی کرد که عده ای به نام دین و خدا و قرآن فرزند رسول خدا و یاران و همراهانش را به شهادت رسانده و دختران و زنان و سالخوردگان را به اسیری بردند.
امام حسین یکی از اهداف خودش رااحیای اصل مهم و اساسی امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرده و بزرگترین منکر را در جامعه حاکم ستمگر و ظالم معرفی کرد.او تلاش کرد تا چهره حقیقی دین رابه جامعه معرفی کند . او اعلام کرد جامعه ای اسلامی و حسینی است که ضعیف ترین افراد جامعه بتوانند حق خودشان را بدون لکنت زبان از حاکمان بگیرند. تمسک به عبرت ها و پیام های عاشورا سعادت دنیا و آخرت رابرای انسان تضمین می کند. قیام امام حسین(ع) در حقیقت جنگ دو قرائت از دین بود. یکی قرائت دین از منظر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت و دیگری قرائت دین از نگاه بنی امیه که تلاش می کردند با زور و خشونت دین را در حامعه ترویج دهند.
امام حسین (ع) شاگرد مکتب پیامبر اکرم (ص) و پدرش امام علی (ع) بود. او با چنین مبانی فکری بر علیه استبداد و خفقان بوجود آمده توسط حاکمان وقت قیام کرد. برای اینکه عظمت کار امام حسین را درک کنیم باید شناخت نسبی از حکومتداری و سیره امام علی (ع) را داشته باشیم. انتخاب امام علی(ع) در شکل بیعت در آن روزگار بهترین شیوه دموکراسی بود و برعکسش معاویه که با زر و زور و تزویر افراد را جذب می کرد.
امام علی (ع) در نهج البلاغه با صراحت از حق انتقاد کردن مردم. دفاع کرده و یاد آور شدند که افراد باید از حاکمان سوال کنند ، زیرا آنهاانسانند و ممکن است خطا کنند و باید بدون ترس و اضطراب حاکمان را وادار به پاسخگویی کرد. در زمان معاویه مردم جرئت سوال کردن نداشتند و منتقدان حکومت به شدید ترین روش مجازات می شدند. در چنین شرایطی امام علی (ع) زمانی که می خواهد تا فرمانداری را به آذربایجان بفرستد. به او می گوید اگر اکثریت مردم تو را قبول نداشتند برگرد تا فرد دیگری را معرفی کنم امام حسین(ع) برای احیای اصل مهم امربه معروف و نهی از منکر قیام کرد. یکی از آثار مهم و ارزشمند امر به معروف و نهی از منکر، جلوگیری از استبداد و خودکامگی حاکمان است.
قدرت بستر مهیا سازی استبداد و خودکامگی است و چنانچه انسان فارغ از اخلاق به قدرت برسد و قدرتش مهار نشود، در هر مرتبه ای که باشد، دست به استبداد و دیکتاتوری می زند. خودکامگی نمود حاکمیت حیوانی در آدمی است. ان که در اسارت ذلت حیوانیت قرار می گیرد، این ذلت را به صورت خودکامگی در سلوک و رفتار خویش نشان می دهد، که این هلاکتی سخت برای آدمی و جامعه انسانی است. به تعبیر امام علی (ع),«من استبد برایه هلک» (۳) هر کس استبداد ورزید هلاک شد.زمامداران خودکامه در امور مردم و چنان که خود می خواهندبدون ترس و بیم از حساب و کتاب، پرسش و مواخذه و جزا و عقاب تصمیم می گیرند و رفتار می کنند. علت این است که زمامداران خودکامه خود را مکلف نمی دانند تا تصمیمات و مناسبات و تصرفات خود را با شریعت یا بر قانون، یا بر اراده مردم مطابق سازند.
چنین چیزی مایه تباهی سیاست، حکومت و ذلت و خطرناک برای ملت است. استبداد و چنین چیزی مایه تباهی سیاست، حکومت و ذلت و خطرناک برای ملت است. استبداد و خودکامگی منشا تباهی های مختلف در جامعه و حکومت است.سیاستمداران مستبد و خود کامه، اندیشه و اندیشه ورزی را به بند می کشند، باب نقد و انتقاد را می بندند و هر ناروایی رابه خود روا می دارند.
امام علی(ع) استبداد و خود کامگی را ملغی می دانست و حاضر نبود برای پیشبرد امور، مدیریت و هدایت مردم، به روش های استبدادی و راه و رسم فرعونی متوسل شود، که این را مایه تباهی خود می دانست و امام حسین(ع) فرزند چنین شخصیت ارزشمندی بود و با تمام توان و قدرت خود با استبداد و خودکامگی یزید مقابله کرد و جامعه را از خطر حاکم ظالم و مستبد آگاه ساخت.ریشه اصلی قیام امام حسین(ع) همان آزادی خواهی و مقابله با استبداد جریان حاکم و انحراف حاکمان از مبانی اصیل اسلامی بود.
قیام عاشورا بر ستون های اصلاح طلبی و شکست فضای خفقان و اختناق جامعه بود. امام حسین(ع) با پیش درآمدی از فساد دستگاه حکومت بنی امیه که از خلافت معاویه آغاز شده و در زمان یزید به اوج خود رسید، وارد کارزاری با هزینه سنگین شد و هدف آن نشان دادن عدم بیعت با مستبدان و زور گویان زمان بود.باید در جامعه حق گفتن و نترسیدن از ظالم و ستمگر آرمان افراد باشد. قیام عاشورا مقابله با کج روی ها و انحرافات بود و امام حسین برای احیای دین جدش و احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد.
عاشورا یک حرکت دائمی و درسی مستمر برای کل بشریت است.باید فلسفه و قیام عاشورا را به درستی بشناسیم و بشناسانیم. عاشورا منشا تحولات عظیمی در تاریخ بشریت شد و نیاز است که هر سال آن را بازخوانی کرده و اثرات آنرا در زندکی خود مشاهده نماییم. امام حسین چراغ هدایت و کشتی نجات بشریت است. باید امام را بشناسیم تا در ظلمت هایی که در زندگی خود ایجاد کردیم، امام راهنمای ما باشد.
حزب و امر به معروف و نهی از منکر:
فقهای نو اندیش ما از جمله مرحوم حضرت آیت ا… العظمی منتظری در رابطه با گسترش امر به معروف و نهی از منکر بر ضرورت تشکیل حزب در جامعه تاکید داشته و معتقد بودکه:« باید آگاهی دسته جمعی و حزبی و امر فعالیت های اجتماعی را مورد توجه قرار داد.»
در همین رابطه سید محمد هاشمی، حقوق دان برجسته کشور معتقد است:« مطبوعات و رسانه های جمعی،( احزاب و تشکیلات سیاسی و اجتماعی و راهپیمایی ها) از اهرمهای امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی ایران است.» لذا فقهای نو اندیش ما از جمله مرحوم آیت ا... العظمی منتظری در کتاب حکومت دینی و حقوق انسان تاکید می کند که تحزب رااز باب مقدمه واجب واجب است.
بسیاری از فقهای ما معتقدند جامعه ای که می خواهد در برابر حاکمان و اقدامات حکومتی رسالت امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد باید در مسیر شکل گیری تحزب گام بردارد. بنابر این آنها معتقدند که می توان سیستم حزبی را در راستای تحقق فریضه امر به معروف و نهی از منکر توجیه کرد و از استبداد و خودکامگی حاکمان و رهبران جامعه جلوگیری نمود.معتقدان رویکرد نوگرای اجتماعی مبنای فعالیت های حزبی را یک امر لازم و ضروری دانسته و ریشه تشکیل آن را در خطا پذیری اجتهاد و تکلیف عمومی مردم را به امر به معروف و نهی از منکر می دانند.
اگر مردم در جامعه سیاسی، اسلامی خود حق مداخله و تعیین سرنوشت نداشته باشند هرگز مکلف به این فریضه نمی شدند، مردم با این قدرتی که دارند مراقب عملکرد دولت و حاکمان شده و از استبداد و خود کامگی آنها جلوگیری می کنند. بنابر این در این رویکرد و بر اساس آیات و روایات آنچه در اجتماع از سیاست و حکومت جریان خواهد داشت رای و نظر مردم است.
خلاصه آنکه ما در داستان کربلا فقط به بعد عاطفی و منفی قیام توجه کردیم و دائما جنایات یزید و یارانش را ذکر می کنیم و با استفاده ازروایات جعلی و دروغ تلاش می کنیم تا مردم را برای گریه کردن بر مظلومیت امام حسین تشویق کنیم و از جنبه های مثبت قیام غافل ماندیم.امام حسین با قیام خود این درس را به ما آموخت که باید با مستبد و ریشه های استبداد در جامعه مبارزه کرد. باید عافیت طلبی و بی اعتنایی به دین را رها کرد و استبداد را از بین برد و استبداد در هر زمان به شکل خاصی بروز می کند.امروز هر کس که خود را فوق قانون بداند مستبد است. این دستور اسلام است. کسی که از قانون خدا و قوانین موجود در هر جامعه ای سرپیچی کند مستبد است. باید احکام اسلام را بشناسیم و به آن عمل کنیم.باید در عمل پیرو امام حسین بود.فردی که در شب عاشورا به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول می شود و روز عاشورا با مظاهر استبداد و خودکامگی مبارزه می کند و جانش را در راه عقیده اش نثارمی کند.امام حسین به ما آموخت که باید از یزید و عمل یزیدی ،با فرعون و عمل فرعونی مخالفت کنیم.
مستبد و خود کامه، اندیشه و اندیشه ورزی را به بند می کشند، باب نقد و انتقاد را می بندند و هر ناروایی رابه خود روا می دارند.امام علی(ع) استبداد و خود کامگی را ملغی می دانست و حاضر نبود برای پیشبرد امور، مدیریت و هدایت مردم، به روش های استبدادی و راه و رسم فرعونی متوسل شود، که این را مایه تباهی خود می دانست و امام حسین(ع) فرزند چنین شخصیت ارزشمندی بود و با تمام توان و قدرت خود با استبداد و خودکامگی یزید مقابله کرد و جامعه را از خطر حاکم ظالم و مستبد آگاه ساخت.
ریشه اصلی قیام امام حسین(ع) همان آزادی خواهی و مقابله با استبداد جریان حاکم و انحراف حاکمان از مبانی اصیل اسلامی بود. قیام عاشورا بر ستون های اصلاح طلبی و شکست فضای خفقان و اختناق حامعه بود. امام حسین(ع) با پیش درآمدی از فساد دستگاه حکومت بنی امیه که از خلافت معاویه آغاز شده و در زمان یزید به اوج خود رسید، وارد کارزاری با هزینه سنگین شد و هدف آن نشان دادن عدم بیعت با مستبدان و زور گویان زمان بود.باید در جامعه حق گفتن و نترسیدن از ظالم و ستمگر آرمان افراد باشد.
قیام عاشورا مقابله با کج روی ها و انحرافات بود و امام حسین برای احیای دین جدش و احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد.عاشورا یک حرکت دائمی و درسی مستمر برای کل بشریت است.باید فلسفه و قیام عاشورا را به درستی بشناسیم و بشناسانیم. عاشورا منشا تحولات عظیمی در تاریخ بشریت شد و نیاز است که هر سال آن را بازخوانی کرده و اثرات آنرا در زندکی خود مشاهده نماییم. امام حسین چراغ هدایت و کشتی نجات بشریت است. باید امام را بشناسیم تا در ظلمت هایی که در زندگی خود ایجاد کردیم، امام راهنمای ما باشد.
حزب و امر به معروف و نهی از منکر:
فقهای نو اندیش ما از جمله مرحوم حضرت آیت ا… العظمی منتظری در رابطه با گسترش امر به معروف و نهی از منکر بر ضرورت تشکیل حزب در جامعه تاکید داشته و معتقد بودکه:« باید آگاهی دسته جمعی و حزبی و امر فعالیت های اجتماعی را مورد توجه قرار داد.»
در همین رابطه سید محمد هاشمی، حقوق دان برجسته کشور معتقد است:« مطبوعات و رسانه های جمعی،( احزاب و تشکیلات سیاسی و اجتماعی و راهپیمایی ها) از اهرمهای امر به معروف و نهی از منکر در قانون اساسی ایران است.» لذا فقهای نو نو اندیش ما از جمله مرحوم آیت ا... العظمی منتظری در کتاب حکومت دینی و حقوق انسان تاکید می کند که تحزب رااز باب مقدمه واحب واجب است.
بسیاری از فقهای ما معتقدند جامعه ای که می خواهد در برابر حاکمان و اقدامات حکومتی رسالت امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد باید در مسیر شکل گیری تحزب گام بردارد. بنابر این آنها معتقدند که می توان سیستم حزبی را در راستای تحقق فریضه امر به معروف و نهی از منکر توجیه کرد و از استبداد و خودکامگی حاکمان و رهبران جامعه جلوگیری نمود.معتقدان رویکرد نوگرای اجتماعی مبنای فعالیت های حزبی را یک امر لازم و ضروری دانسته و ریشه تشکیل آن را در خطا پذیری اجتهاد و تکلیف عمومی مردم را به امر به معروف و نهی از منکر می دانند.
اگر مردم در جامعه سیاسی، اسلامی خود حق مداخله و تعیین سرنوشت نداشته باشند هرگز مکلف به این فریضه نمی شدند، مردم با این قدرتی که دارند مراقب عملکرد دولت و حاکمان شده و از استبداد و خود کامگی آنها جلوگیری می کنند. بنابر این در این رویکرد و بر اساس آیات و روایات آنچه در اجتماع از سیاست و حکومت جریان خواهد داشت رای و نظر مردم است.
خلاصه آنکه ما در داستان کربلا فقط به بعد عاطفی و منفی قیام توجه کردیم و دائما جنایات یزید و یارانش را ذکر می کنیم و با استفاده ازروایات جعلی و دروغ تلاش می کنیم تا مردم را برای گریه کردن بر مظلومیت امام حسین تشویق کنیم و از جنبه های مثبت قیام غافل ماندیم.امام حسین با قیام خود این درس را به ما آموخت که باید با مستبد و ریشه های استبداد در جامعه مبارزه کرد. باید عافیت طلبی و بی اعتنایی به دین را رها کرد و استبداد را از بین برد و استبداد در هر زمان به شکل خاصی بروز می کند.امروز هر کس که خود را فوق قانون بداند مستبد است. این دستور اسلام است.
کسی که از قانون خدا و قوانین موجود در هر جامعه ای سرپیچی کند مستبد است. باید احکام اسلام را بشناسیم و به آن عمل کنیم.باید در عمل پیرو امام حسین بود.فردی، که در شب عاشورا به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول می شود و روز عاشورا با مظاهر استبداد و خودکامگی مبارزه می کند و جانش را در راه عقیده اش نثارمی کند.امام حسین به ما آموخت که باید از یزید و عمل یزیدی ،با فرعون و عمل فرعونی مخالفت کنیم.
باید از کسانی که مردم را ذلیل و خوار می کنند دوری کنیم.امام حسین در راه معرفی دین حقیقی تلاش کرد، دینی که در آن صلح، عدالت، آزادی و کرامت انسان ، مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم محورهای اصلی و اساسی آن است.امام با رها کردن اعمال حج نشان داد که نماز و احکام اسلامی در لوای حاکم مستبد مشروعیت ندارد.در سالهای اخیر برخی از عزاداریهای ما به گونه ای اجرا می شودکه صدای اعتراض برخی از علماء و مراجع را بلند کرده است.
امروز متاسفانه امر به معروف و نهی از منکر از مسیر اصلی خودش منحرف شده است و فقط به امور ظاهری توجه می شود و این بزرگترین انحراف است.قرآن، روایات اهل بیت عصمت و طهارت وسیره و روش امام حسین (ع) و سخنان او از مدینه تا کربلا نشان می دهد که اصل امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ی همگانی و متقابل دعوت به خیر است. این اصل در حقیقت روش واقعی برای اصلاح و تغییر اجتماعی و برخورد با حالات انحرافی است که بر جامعه ی دینی و دولت اسلامی، عارض می شود.
امر به معروف و نهی از منکر بر خلاف تصور بسیاری از صاحب نظران و فقهای ما که معتقدند امر به معروف و نهی از منکر فقط به امور شخصی مردم مربوط می شود و نمی توان و نباید حاکمان و رهبران جامعه را نقد کرد و حکومت هرگز دچار انحراف نمی شود، امری است که به اجتماع مربوط می شود و حکومت نقش چندانی در آن ندارد. بنابر این رسالت اصلی و اساسی در بحث امر به معروف و نهی از منکر مربوط به جامعه است و نه حکومت. خطالب اصلی در بحث امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و نهج البلاغه و روایات معتبر ما حکومت ها و قدرتهای حاکم است و لازم است شرایط تحقق آن در جامعه فراهم شود.
منابع:
۱- روح الله کلانتری، نگاهی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر انتشارات مقسم،۱۳۹۶,ص۹۱
۲- همان، ص ۹۷
۳- محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین، ۱۳۸۰ ح ۱۶۲
منبع – هفته نامه آفتاب گلستان
www.ulkamiz.ir