اجتماعیاخبارتورکمن صحراسیاسیعکسیادداشت
موضوعات داغ

غایب بزرگ انتخابات

مزدک بهروش_فعال اجتماعی

پایگاه خبری اولکامیز – مزدک بهروش، فعال اجتماعی:

انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی تا چند روز دیگر برگزار خواهد شد و مردم نمایندگان خویش را بر می گزینند.
شاید این دوره یکی از عجیب ترین ادوار مجلس باشد که بد اخلاقی های انتخاباتی تکنولوژی را نیز با خود همراه کرده و بر شدت این سو رفتارها افزوده است،که از آن جمله راه اندازی کانال های جعلی و ایجاد هویت های کاذب در فضای مجازی است که برخی کاندیداها و هوادارانشان به هر قیمتی به آن تن می دهند تا با ایراد اتهام و تشویش اذهان عمومی و شایعه پراکنی کُرسی مجلس را رویایی دست یافتنی تر ببینند و جای بسی تاسف است که شرافت را قربانی عداوت می کنند.

در این میان جای بسیاری از بزرگانی اخلاق مدار که امکان عبور از مراجع نظارتی را نیافتند نیز به چشم می خورد که فی الواقع اگر در عرصه حضور می داشتند چه بسا یخبندان سیاسی این روزها را با گرمای حضورشان می شکستند،اما افسوس و صد افسوس غیبت مردانی بزرگ همچون احمد مرادپور بر سرمای یاس و نا امیدی مان بیش از پیش افزود.

به یقین می دانم و با ضرس قاطع می گویم بسیاری چون من که قصد حضور در انتخابات پیش روی را ندارند یا نداشتند و قصد بر تحریم حضور داشتند با شنیدن نام احمد مرادپور که موجب شادی زاید الوصفی در ایشان شد مردمانی چند را تشویق به حضور در انتخابات این دوره کردند،اما عدم حضورش کاخ رویاهای عدالت طلبان را به یکباره فرو ریخت.

او صدای آزادی بود و ندای پیشرفت برای منطقه،او قانون دانی بود که هیچگاه حقیقت را به مسلخ نبُرد و تاوان حق طلبی و صراحت کلامش را نیز پرداخته است.
کیست که عدالت را بشناسد و احمد مرادپور را نشناسد؟

او در مقطع دکتری حقوق خصوصی وکیل مُبرزی است که سال های سال پایبند سوگند خدمتی است که یاد کرده و بدنبال اجرای عدالت در گستره ایران زمین است.
وکیلی بی ریا که پیش از آنکه بخواهد وکیلِ موکلینش در مجلس باشد وکیل آنان در دادگاه های مختلف و حلٌال مشکلاتشان در مقاطع بسیار بوده است.

احمد مرادپور وکیل باسوادی است که بی اغراق کمتر کتابی است که در باب فلسفه و منطق،جامعه شناسی و روانشناسی و علوم سیاسی چاپ شده باشد و او نخوانده باشد.

او پس ازسالها زندگی در پایتخت و دامنه ارتباط وسیع با مدیران کشوری و رجُل سیاسی قصد داشت تا برای اعتلای جایگاه جرجان زمین بعنوان نماینده این سرزمین پای در عرصه تقنینی کشور گذارد و در این مسیر گامی موثر و راهگشا بردارد.

در طی این سال ها بارها و بارها به رایگان پرونده های خبرنگاران و مطالبه گران و همه کسانی که برای حق طلبی و آزادی ایستاده اند را سامان داده و براستی مردانه بسیاری را از خطر بند رهانیده است.

اوست که بی آز و طمع هر جا صدای مظلومی را نیده ندایش را لبیک گفته و به یاری و دستگیری آنان شتافته است.

احمد مرادپور در روزگاری آمد که مردانگی کیمیای دست نایافتنی در جهان نامردان شد، او آمد و نشان داد که مردتر از هر مرد آمد پدید.

بارها از او خواستم تا از حضور در عرصه انتخابات صرفنظر کند و خویش را به دردسر و تلاطم و تقابل با اهالیِ نااهل نیاندازد اما نپذیرفت چرا که دغدغه سرزمینی داشت و مسئولیتِ اجتماعی را که در آن زیست می کرد پذیرفته بود و این پذیرش مانع از سکوتش میشد.

براستی حضورش چقدر می توانست شاخص های انتخابی اصلح را فزونی بخشد و آنکه وی را می شناخت می دانست حضور یک وکیل زبده و کاردان چقدر می تواند به توسعه شهری و اعتلای کشوریِ گنبد مظلوم کمک کند.

اگر امروز احمد مرادپور در ‌بین کاندیداهای گنبد می بود قطعا پوستر و تصویرش نصب بر دیوارها و درخت ها و تابلوهای راهنمایی و رانندگی نبود زیرا او اخلاق گرا و قانونمند بود و تصویرش بی نیاز از نصب در عرصه خیابان بر قلب هواداران کثیرش نقش بسته بود.

براستی اگر احمد مرادپور در کارزار رقابت ها حضور میداشت چه مناظره های جذابی را میشد شاهد بود تا مردم بدانند تفاوت بین کاردان و نادان تا کجاست!

حیف و صد حیف این فرصت نه از احمد مرادپور بلکه از مردم شهری باستانی گرفته شد که سالیان متمادی در رویای توسعه با وعده مسئولینش فقط خواب خوش می بینند.
این فرصت از ما گرفته شد چرا که او نیازی به حضور و انتفاع از این مرتبت نداشت اما شهری محروم از حضورش شد و کسانی را که مانع از پیشرفت این شهر شدند قطعا در مقابل خدای مردم این شهر در آخرت پاسخگو خواهند بود.

بدرود گنبدِ من بدرود تا سالیانی دیگر که نمی دانم چه کسی ناخدای این کشتی خواهد شد و طوفان و تلاطم دریا را برای اولین بار باز هم با ما به تجربه خواهد نشست!
بدرود ترکمن صحرا

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. دست و تیغ تو مریزاد کز پرتو او …..
    الحق که حق مطلب را بجا آوردید جناب آقای بهروش :
    نگذاشتند تنها مردی که درد آشنایان منطقه باو امید بسته بودند تا ، در زمستان سخت انتخابات ، جانهای خموده و افسرده را به تحرک وادارد ، پای در صحنه بگذارد . آشکار است که صلاحیت و شایستگی همه جانبه را , پای منافع سیری ناپذیر خود قربانی کردند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا