روح الله کلانتری: مذاکره بهتر از جنگ و درگیری است
پایگاه خبری اولکامیز – روح الله کلانتری کارشناس ارشد علوم سیاسی در جلسه مجازی با تعدادی از فرهنگیان استان گلستان با ارائه گزارشی از تحولات سوریه در ۱۵ سال گذشته تاکید کرد: هنگامی که در اواخر سال ۱۳۸۹ خورشیدی بحران در منطقه عربی شروع و به سوریه در درعا و سپس بازار دمشق کشیده شد، کارشناسان در مرکز مطالعات تحقیقات استراتژیک مجمع تشکیل داده تا در آن به موضوع بهار عربی ( که بعدا بیداری عربی نامیده شد ) پرداخته شود. در آن جلسه اعلام شدکه از بین ۲۲ کشور عربی، ۱۴ کشور نظامهای مبتنی بر کودتای نظامی دارند که به طور طبیعی بحران در این نظامها نهادینه شده است. در آن زمان برای سوریه نزدیک به ۱۰ بحران را مطرح کردند و تاکید شد اگر در سوریه بحران اوج بگیرد، باید منتظر فجایع سیاسی و انسانی باشیم.
وی در ادامه افزود:سپس در جلسه دیگر در اواخر فروردین ماه برخی از کارشناسان بیان کردند که بنابر نظر مقامات عالیه نظام، سوریه خط قرمز بوده و با توجه به استقرار حکومت علوی، سوریه مسیر کمکها به حزب الله است. بنابراین تصمیم بر این است که با تمام توان و امکانات از حکومت بشار اسد حمایت شود.
در آن جلسه نیز مطرح شدکه اگر موضوع منافع و امنیت ملی است، بحث دیگریست. زیرا حکومت سوریه دارای ۱۰ بحران بوده و یک حکومت فردی – دیکتاتوری، نظامی و تک حزبی وابسته به شوروی سابق و روسیه فعلی است. حکومتی که دارای بالاترین فساد و پایین ترین نرخ دموکراسی بوده و یک حکومت اقلیت که فقط پایگاه ۱۰ درصدی دارد؛ در حالی که حداقل ۷۴ درصد جمعیت آن سنی مذهب هستند و مابقی اقوام و مذاهب نقشی در ساختار حکومت ندارند. به طوری که در ارتش غیر از علویها نمیتواند درجه بالاتر از سرهنگ داشته باشد.
این فعال سیاسی در ادامه بیان کرد: حمایت از چنین کشوری که دچار بحرانهای بزرگ داخلی و خارجی بوده و با همسایگان نیز دچار اختلاف است، بسیار پر هزینه خواهد بود و حضور در آن کشور در آن شرایط دو آینده را پیش روی ما قرار خواهد داد: یکی اینکه میتواند ما را به درگیری با اسرائیل بکشاند، زیرا سوریه از یک طرف هم مرز با اسرائیل بوده و اسرائیل نیز نسبت به تحولات سوریه بسیار حساس است و اجازه نمیدهد در سوریه اتفاقی روی دهد که امنیت اسرائیل را تهدید کند؛ نمونه آن مرکز هستهای سوریه در دیرالزور بود که در ابتدای پایه گذاری آن با همکاری ایران و کره شمالی، اسرائیل آن را بمباران کرد و اجازه ساخت آن را نداد. دوم آنکه سوریه با ترکیه هم مرز بوده و این کشور نقش اساسی در سوریه دارد و ناتو نیز در ترکیه مستقر است و آمریکا به دلیل منافع منطقهای و همچنین حضور در عراق ممکن است درگیری میان ایران و آمریکا به وجود آید. بنابراین هر دولتی که قصد دخالت در سوریه و حمایت از اسد دارد باید این دو موضوع را مدنظر قرار دهد. زیرا مساله سوریه فقط به این کشور ختم نمیشود، بلکه ممکن است به درگیری با اسرائیل و سپس آمریکا بیانجامد. حتی ممکن است به درگیری با ترکیه و در نهایت ناتو کشیده شود. آیا ایران چنین آمادگی را دارد.
کلانتری در ادامه بیان داشت در همان زمان گفته شد سیدحسن نصرالله با رهبری انقلاب تماس گرفته و گفته است اگر اسد سقوط کند باید منتظر سقوط حزب الله هم باشید. بنابراین تصمیم نهایی بر پایه منطق هزینه – فایده و اینکه نتیجه بخش است یا نه، گرفته نشد.
مسئول سازمان معلمان گلستان در ادامه با ارائه گزارشی از اشغال افغانستان توسط روسیه و ظهور القاعده تصریح نموده: شما دیدید که در سوریه نیز در سال ۲۰۱۲ شاهد ظهور داعش بودیم که این گروه در سال ۲۰۱۵ به قدرتمندترین طرف مخالف سوری تبدیل شد و اگر مداخله روسیه و آمریکا نبود، طبیعتا هم اسد و دولت سوریه و هم عراق سقوط میکرد. در واقع تا اواخر تابستان ۲۰۱۵ دمشق از سه طرف محاصره شده بود و احتمال سقوط دولت بشار اسد میرفت. در آن زمان شهید سلیمانی به مسکو رفت _ اینکه مسکو نشانههایی داده بود یا به گفته خودشان او روسیه را وارد کرده بود _ نیرو هوایی و نیروهای ویژه روسیه وارد سوریه شدند و بر اثر بمباران، چندین هزار نفر کشته شدند. به طوری که دومای شرقی و غوطه شرقی به طور کامل نابود شد.
کلانتری در ادامه گفت:در نهایت تفاهمی میان روسیه و ترکیه صورت گرفت که نیروهای مسلح مخالف به همراه خانوادهایشان با اتوبوس به منطقه ادلب به شمال غربی سوریه منتقل شدند. دولت اسد نیز به ناچار پذیرفت که گروههای شبه نظامی مخالف وارد ادلب شوند. در مقابل داعش نیز بر اثر حملات آمریکا و روسیه سرکوب شد. به نظر میرسد داعش فقط مناطق داخل سوریه _ وادی یا صحرا _ به صورت مخفیانه حضور داشته باشند. با این حال گروههای مسلح به شمال سوریه رفتند و سپس با ابتکار روسیه اجلاس آستانه با حضور ترکیه و گروههای معارض تشکیل شد و اسد هم طرح توافق کاهش تنش را پذیرفت.
عضو هیئت رییسه جبهه اصلاحات گلستان در ادامه بیان نمود: به موازات آن، قطعنامه ۲۲۵۴ در سال ۲۰۱۵ در شورای امنیت با اجمال کامل همانند قطعنامه ۱۷۰۱ لبنان در سال ۲۰۰۶ به تصویب رسید، مبنی بر اینکه مذاکراتی میان دولت و معارضین و طرفهای دیگر از جمله ترکیه زیر نظر سازمان ملل انجام شود که بر اساس آن پیش نویس قانون اساسی تعیین و سپس دولت موقت تشکیل شود و دولت موقت نیز پیش نویس قانون اساسی را به تصویب رسانده و سپس در سوریه انتخابات برگزار شود.کلانتری در ادامه با اشاره به اینکه بشار اسد آمادگی چنین تحولی را نداشت گفت:
موضوعات مطرح شده از سوی اسرائیل اضافه بر قطعنامه ۱۷۰۱ بوده و برای دولت و طرفهای دیگر نیز تحقیرآمیز بود. آمریکا به عنوان طرف ضمانت کننده اجرای آتش بس، ضمانت اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ را بر عهده خواهد گرفت و اجازه نخواهد داد از سوریه سلاحی وارد لبنان شود.در عین حال برای سوریه نیز اسد یا باید میپذیرفت که نیروهای ایرانی از سوریه خارج شده و مرزهای سوریه به کنترل نیروهای بین المللی در بیایند یا اینکه منتظر تحولات باشد. مدیر مسئول هفته نامه آفتاب گلستان در ادامه با اشاره به داستان غزه و تلاش آمریکا برای حضور ترکیه در مذاکرات غزه تصریح نمود:
پس از گذشت یک سال و اندی از مذاکرات غزه که با حضور مصر و قطر برگزار شد، آمریکاییها از حضور ترکیه استقبال کردند و پای ترکیه به مذاکرات باز شد. به نظر میرسید حضور ترکیه به دلیل آموزش نیروهایی بود که طی سالها در این کشور دیده و به شکل جدیدی از نیروهای نیابتی رسیده بودند. حضور این نیروها هم بر اساس مجوز یا چراغ سبزی بود که آمادگی لازم را برای ایجاد تغییر در حکومت اسد و پذیرش الزامات از سوی حکومت داشته باشند. کلانتری در ادامه یادآور شد:
به نظر میرسد حزب بعث و همچنین ارتش سوریه از طریق راههای ارتباطی که با کشورهای عربی یا حتی آمریکا و ترکیه داشتند، تصمیم گرفتند به خواستههای ایران یا بشار اسد و همچنین حزب الله توجهی نداشته باشند و خودشان سوریه را از وضعیت انفعالی خارج کنند. البته اسد تلاشهایی کرده بود که یکی از آنها ملاقات نکردن با آقای دکتر عارف در عربستان بود. همچنین ملاقات آقای لاریجانی با بشار اسد هم ملاقات رسمی نبود. البته شاید زمان هم دیر شده بود و هنگامی که نیروها از شمال وارد سوریه شدند، وارد هر شهری می شدند با ارتش و حتی کردها به توافق میرسیدند؛ به طوری که کردهایی که در حلب بودند از آنجا به رقه و اهل تسنن نیز به حلب منتقل شوند. در عین حال بین ارتش و کردها در دیرالزور نیز توافق شد که بدون درگیری مناطق تحت کنترل ارتش به کردها واگذار شود. در جنوب نیز با وجود حضور اندک نیروهای معارضین، ارتش پست های خود را ترک کرده و به سمت دمشق حرکت کردند. همه اینها گویای یک تفاهم داخلی سوریه و منطقهای بود که به این وضعیت خاتمه داده شود.
آمریکا نیز اعلام کرده بود که باید قطعنامه ۲۲۵۴ مورد توجه قرار گیرد. اما سرعت تحولات به گونهای بود که حتی فرصت گفتوگو روی قطعنامه وجود نداشت. ایران نیز سعی کرد عراق را با خود همراه کند که طبیعتا عراق با آمریکا و اعراب هماهنگ بود و مذاکرات در بغداد نیز بدون هیچ نتیجهای جز اینکه جامعه بینالمللی باید به مساله تروریسم بپردازد، نداشت. بیانیه اتحادیه عرب نیز فقط از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی حمایت کرده بود. بیانیه شورای همکاری خلیج فارس هم همینگونه بود. در اجلاس دوحه نیز مشخص شد روسها آمادگی نداشته و ترکیه نیز آمادگی میزبانی را نداشته و حتی حاضر نبود که ایران حضور داشته باشد.
کلانتری در ادامه افزود: در دوحه اجلاس گفتوگوی قطر وجود داشت که همه دعوت شده بودند و در حاشیه اجلاس مشخص شد تنها چیزی که مورد توجه همگان بوده که هم ترکیه هم روسیه و هم ایران پذیرفتند، اینکه تحولات سوریه به سازمان ملل ارجاع داده شود و از قطعنامه ۲۲۵۴ حمایت کنند. اما همانطور که گفته شد زمان سریعتر حرکت کرده و دولت اسد سقوط کرد.
وی در مورد آینده سوریه تصریح نمود: درباره سوریه و آینده آن باید به ترکیب جمعیتی آن توجه داشت. ترکیب جمعیتی به گونه ایست که بیش از ۷۳ درصد اهل تسنن عرب، حدود ۸ درصد کرد اهل سنت، کمتر از ۱۵ درصد علوی، کمتر از یک درصد شیعی در چند دهکده در شمال غرب حلب و حدود ۲ درصد هم دوروزی یا دروزی هستند. اگر قرار بر استقرار حکومت جدید است _ همانند شیعیان در عراق_ طبیعتا قدرت باید در اختیار اکثریت قرار گیرد.
کلانتری در ادامه بیان داشت: دعوایی که در میان حزب بعث با دولت در سال ۲۰۱۱ شروع و بخش بزرگی از ارتش از حزب بعث جدا شد این بود که اهل تسنن حق اکثریت در حکومت را داشته باشد. به نظر میرسد طبیعی باشد که در دولت جدید نقش اصلی به اهل تسنن واگذار شود. نقش دوم نیز به علویها یا کردها واگذار میشود. البته بهترین حالت روند قطعنامه ۲۲۵۴ است که مورد تبادل نظر قرار گیرد. در روی زمین اهل سنت و کردها قدرت اصلی را دارند . در شرق کردها تحت حمایت آمریکا میتوانند حداقل شبیه عراق یک منطقه خودمختار یا اقلیم کردی داشته باشند و در صورت توافق نکردن، وضعیت فعلی یعنی تجزیه غیر رسمی ادامه یابد. عموما قبایل علوی در مناطق کوهستانی غرب سوریه و سواحل سوریه در دریای مدیترانه زندگی میکنند. در شرایط بهمریختگی این امکان میتواند متصور باشد که به صورت اقلیم یا استقلال به عنوان دولت ساحل یا علوی اعلام حضور کنند و در مرکز از مرز ترکیه تا مرز اردن و عراق نیز یک دولت سنی تشکیل شود. سناریوی دیگر این است که اگر تفاهمی صورت نگیرد و حالت های اول و دوم نیز انجام نشود، جنگ در دو منطقه ادامه پیدا کند که آن هم بستگی به اراده منطقهای و بینالمللی دارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گلستان در مورد روند تحولات لبنان هم گفت: باتوجه به تحولات لبنان و سوریه به نظر نمیرسد که دولت مورد حمایت حزب الله و امل بتواند بر سرکار بیاید و بیشترین احتمال دولت ۱۴ مارس با حمایت آمریکا، فرانسه، عربستان و مصر قدرت را در دست خواهد گرفت. بازگشت ۱۴ مارس به قدرت نیز چهار پرونده را روی میز قرار خواهد داد:
۱- موضوع خلع سلاح گروههای شبه نظامی _ حزب الله _ و واگذاری تجهیزات نظامی و سلاحها به ارتش و منحل شدن شاخه نظامی این گروهها
۲- پرونده ترور رفیق حریری که هم حزب الله و هم امل در مجلس و دولت اجازه پیش رفت در پرونده را نداده و دادگاه آن در لبنان و دادگاه بینالملل متوقف مانده است. در این پرونده بشار اسد و حزب الله متهم به ترور هستند. البته همه عناصری که در این پرونده متهم بوده و مشارکت داشتند از جمله قاضی کنعان و چهار عضو حزب الله به قتل رسیدند.
۳- انفجار مواد شیمایی _ انفجار آمونیاک_ در بندر بیروت که حزب الله مورد اتهام قرار گرفته است. تمام تلاش حزب الله طی این سالها این بوده که اجازه ندهد این سه پرونده روی میز بیاید.
۴- رابطه حزب الله با ایران و سوریه و کمکهای ایران به این دو است که با توجه به شرایط سوریه، قسمت مربوط به سوریه خود به خود منتفی خواهد شد، اما بخش مربوط به حزب الله و رابطه آن با ایران و مداخلات این گروه و موسسههای ایرانی در لبنان است که بدون اجازه دولت لبنان فعالیت میکردند.
وی در مورد سناریوهای محتمل برای آینده سوریه تصریح کرد: بنابراین درباره سوریه باید منتظر ماند و دید چه اتفاقهایی میافتد و ممکن است بین گروهها بر سر تقسیم قدرت اختلاف به وجود آید و درگیریهایی در منطقه شکل بگیرد. هر گروهی خواست خودش را دارد و دور از ذهن است که به سادگی تفاهمی شکل بگیرد، مگر مدیریت عالی و قدرتمند وجود داشته که باعث تمکین گروهها شود.
از طرفی در زمان بشار اسد سرنوشت حدود ۷۰ هزار نفر مشخص نیست همچنین در جنگهای داخلی بیش از ۶۰۰ هزار نفر کشته و بیش از ۱۲ میلیون نفر آواره شدند. همه این موارد هزینههای بسیار زیادی به آینده سوریه تحمیل می کند.
با این حال چند سناریو برای آینده سوریه محتمل است. وی در ادامه گفت: اولین احتمال این است که اگر قطعنامه ۲۲۵۴ اجرایی شود که احتمالا مورد حمایت آمریکا، غرب، روسیه و کشورهای عربی نیز خواهد بود و همچنین ایران نیز در بیانیه وزارت خارجه از آن حمایت کرد، میتواند سوریه را به سمت تشکیل دولت مشارکتی با تمام طرفهای داخلی، منطقهای و بینالمللی ببرد. نتیجه روند طولانی خواهد بود ولی دولت جدید با حمایت بینالمللی شکل خواهد گرفت.
کلانتری در ادامه بیان داشت: احتمال دوم این است که این وضع فعلی ادامه داشته باشد که این حالت ممکن است مورد حمایت ترکیه و اسرائیل باشد. درواقع اهل سنت جنگ داخلی را ادامه داده و کردها و علویها سرکوب شوند و یک دولت خالص اسلامگرای اخوانی _ البته شبیه طالبان_ شکل بگیرد. با این حال به نظر میرسد تحولی در اندیشهها و عملکردهای جریان اسلامگرای سوریه بهوجود آمده باشد. کلانتری در مورد احتمال سوم بیان داشت:
۳- کردها، اهل سنت و علویان هر کدام مناطق خود را حفظ کرده و به توافق نرسند که احتمالا اسرائیل، ایران و حزب الله از این وضعیت خوشنود باشند. در این صورت درگیری دراز مدت در سوریه وجود خواهد داشت. وی در مورد نقش روسیه در این شرایط گفت: وضعیت روسیه مبهم است. احتمال اینکه روسیه از دولت علوی به دلیل وجود پایگاههای نظامی، حمایت کند، وجود دارد. اما به دلیل مشکلات آینده با ترکیه، آمریکا و اسرائیل باید دید روسیه از گزینه اول یا سوم حمایت خواهد کرد.مسئول کمیته رسانه جبهه اصلاحات ایران در ادامه در موردجایگاه و آینده ایران در تحولات سوریه بیان داشت:
بیانیه وزارت خارجه گویای آن بود که ایران از قطعنامه ۲۲۵۴ حمایت کرده و خواهان تشکیل دولت فراگیر و دموکرات با حضور همه اقوام و مذاهب بر مبنای انتخابات و قانون اساسی مدرن و نه طایفهای و تک حزبی و مذهبی است که به نفع صلح و امنیت مردم سوریه و حتی ایران خواهد بود. ج.ا.ا نشان داد که خواهان سوریه قوی که نفع فلسطینیان هم میتواند باشد، است. البته سوریه همانند عراق و لبنان دچار مشکلاتی هست. وی در ادامه افزود:. هنوز در سوریه امکان تشکیل دولت فراگیر ملی و با وجود احزاب ملی وجود ندارد. در سوریه فقط یک حزب ملی _ بعث _ وجود داشت و هیچ حزب ملی دیگری وجود ندارد. حزب ها یا مذهبی – اسلامگرا هستند یا قومی مانند کردها یا علوی ها. هنوز توسعه سیاسی در سوریه شکل نگرفته است.
بنابراین ممکن است حکومت توافقی و مشارکتی مانند لبنان و عراق شکل بگیرد. با این حال چنین حکومتی اگر مورد توافق باشد میتواند به توسعه، آرامش و امنیت کشورهای منطقه کمک کند که به نفع ایران هم هست. کلانتری در مورد اثرات سقوط دولت است بر دولت ایران تاکید کرد: اولین اتفاقی که بعد از سقوط اسد افتاده، کاهش هزینههای ایران است. بنابر گزارش سازمان ملل متحد و رسانههای بین المللی ایران سالانه ۵ میلیارد دلار به دولت بشار اسد کمک میکرد و از سال ۲۰۱۱ تا به امروز ۷۰ هزار بشکه نفت به نام سوریه فروخته و به این کشور منتقل کرده که خارج از محاسبات بوده است. در عین حال سالانه ۶۰۰ میلیون دلار به حزب الله کمک شده که این هم با توجه به تحولات لبنان دیگر هزینه نخواهد شد. وی در ادامه افزود:
همچنین به نظر میرسد پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پایان گروههای نیابتی از سوی جامعه بینالمللی، کشورهای عربی، آمریکا و اروپا گرفته شد. گرچه عملیات حماس خودسرانه بوده ولی تجربیات ۲۰۰ سال اخیر خاورمیانه نشان داده که عملیات گروههای خرد زیر نظر بازیگران بزرگتر منطقهای یا بینالمللی صورت گرفته است. و حال کلید تحولات خاورمیانه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ زده و سپس به لبنان کشیده شد و این کشور را در وضعیت جدیدی قرار داد.
تصمیم بر این گرفته شده که حضور بازیگران غیردولتی و غیرحکومتی و گروههای مسلح که خارج از اراده دولت ها یا خواست دولتهای خارجی در منطقه عمل میکنند، خاتمه یاد. که بخشی از این گروهها مورد حمایت ایران و بخش دیگر مورد حمایت ترکیه و آمریکا هستند.
کلانتری در ادامه بیان داشت اگر چنین تصمیم بینالمللی گرفته شود که فقط گروههایی حق مشروع حمل سلاح دارند که بنابر عرف بینالملل، برآمده از دولتها و بر اساس قانون اساسی باشند، گام بسیار بزرگی برای امنیت خاورمیانه و رسیدن به آرامش، ثبات و توسعه خواهد بود. اگرچه ممکن است مورد پسند برخی دولتها از چنین تصمیمی به دلیل هزینهها والبته اشتباهات راهبردی که داشتند، نباشد. اما در نهایت به نفع خاورمیانه، صلح و امنیت بینالملل خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران نیز باید خود را با این مسیر تطبیق دهد. از این رو در آینده مهمترین مذاکرات ایران را با طرف های بین المللی و عربی درباره حضور سیاسی در خاورمیانه خواهد بود که به موضوعات دیگر مانند هسته ای و حقوق بشر هم مرتبط است.
عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران در مورد راهکار و پیشنهاد برای حل بحران تاکید کرد: پیشنهاد میشود که پیش از آمدن ترامپ، کارگروه کارشناسی اقدام تشکیل شده و این موضوعات به طور مرتب مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد تا پیشنهادهای لازم به دولت اقای پزشکیان داده شود و از این راه و با ابزاری که وجود دارد، حاکمیت مجاب شده و آماده مذاکرات جامع و همه جانبه با آمریکا، اروپا و کشورهای عربی برای رسیدن به توافق پایدار متناسب با امنیت و مصالح ملی و مردم شود.
کلانتری در ادامه گفت: این یک فرصت تاریخی است که برای اولین بار طی ۳۰ سال گذشته تمام ارکان دولت در آمریکا در اختیار جمهوری خواهان قرار دارد و اگر توافقی با آمریکا شود، میتواند تمام تحریمهایی که از سوی کنگره اعمال شده و مبتکر آن نیز جمهوری خواهان بوده اند، لغو شود. البته در مقابل تهدید بزرگی نیز وجود دارد و اینکه چون دولت آمریکا از افراطیون تشکیل شده، در صورت دست نیافتن به توافق و نزدیکی آمریکا به اسرائیل، تهدید بزرگی علیه ایران شکل بگیرد که در ادامه تحولات سوریه، سپس نوبت یمن و در نهایت ایران شود. البته به نظر میرسد عراق عاقلانه عمل کرده و نیروهای حشد الشعبی خود را با وضعیت کنونی تطبیق داده است. اینکه ایران را چگونه در صورت لزوم به کنترل در بیاورند. بنابراین طی دو سال آینده که دولت اکثریت جمهوری خواه بر سر کار هستند _ البته ممکن است تغییراتی در مجلس سنا شکل بگیرد _ دو سال بسیار مهم و حساس برای ایران، خاورمیانه و جهان خواهد بود.
وی در پایان تاکید کرد: منافع و امنیت ملی ایران اقتضا میکند که هزینه – فایده کند و حتما هزینه توافق از هزینه جنگ و درگیری و ادامه سیاست فعلی کمتر خواهد بود. اینگونه نیست که هر سیاستی بدون هزینه باشد؛ باید نسبی نگاه کرد. همه سیاستها هزینه دارد اما هزینه توافق از هزینه جنگ و درگیری و ورود به یک پروسه نامعلوم برای آینده کشور، کمتر خواهد بود.
www.ulkamiz.ir