در پاسخ به یاداشت استاد احمد مرادپور

پایگاه خبری اولکامیز- مطلب ذیل به قلم یکی از کاربران اهل نظر و اندیشه اولکامیز می باشد که در پاسخ به یادداشت اخیر استاد احمد مرادپور با عنوان  ” در اجتماع مردم خردمند ” به رشته  تحریر در آمده است. لازم به ذکر است انتشار این مقاله از باب تبادل اندیشه ها و تضارب آراست و نشر آن به منزله تایید آن نیست.

بسم الله وحده و الصلاه و السلام علی من لا نبی بعده
آنچه در مرقومه اول گذشت هم دارای کلمات سنگین و از قضا مفهومی سنگین تر!برخوردار بود. چند زمانی ست مقولات اینچنینی در محافل آکادمیک و دانشگاهی و سطح روشن فکران جامعه ریشه دوانده و عده ای از دوستان در رسانه ها قلم پردازی کرده و نکات درخوری را بیان میکنند.

این نوشته ها هرچند شاید به مذاق بنده خوش نیاید ولی منصفانه از نظر سطح علمی و نگارشی قابل ستایش است،برخلاف دوستان اینستاگرامی که با خواندن چند پست کذایی و افراد معلوم الحال که قبله مشخصی ندارند و هر روز مثل آفتاب پرست رنگ عوض کرده واز اومانیسم تا مکاتب شرقی را درو کرده تا به سخنی برخلاف تفکر غالب جامعه رسیده و گویا امروزه مخالفت و شنا در خلاف جهت نشانه ی روشن فکری برای عده ای خوش خیال را موجب شده است.

این تفکرات سخیف متاسفانه تحت لوای آزاد اندیشی و اختیار تفکر و عمل ،در روحیه عده ای از جوانان با عبارت مشهور در زبان فارسی (من اگر نیک و بد تو برو خود را …)ریشه دوانده و باعث متاسفانه هجوم افرادی با بضاعت علمی کم در عرضه ی دنیای مجازی را فراهم آورده است.

اما نوشتار شما با وجود نکات مثبت، از نظر مفهوم دارای مشکلات عدیده ای است. که سعی میشود به اختصار آورده شود:
-گفتید (داده های مفهومی جامعه شناسان فاقد مرزهای نژادیست و همه انسانها….خویش میسازد)
بسط همه نظریات جامعه شناسی و روانشناسی در بین همه ملت ها به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
اخلاق و خصوصیات انسانها ریشه در تربیت خانوادگی،تجارب فردی،ژنتیک، نوع آب و هوا و تغذیه و شرایط محیطی می باشد.

چگونه میتوان نظریات فروید یهودی را بسط داد در حالی که میدانید یهودیان معتقد به روابط نامشروع و اعمال قبیحه حتی نعوذ بالله انبیا نیز هستند.
آیا عقل سلیم ما به عنوان مسلمان چنین پنداری را می پذیرد ؟در حالی که عقیده ما به عصمت انبیا و صلاحیت و اسوه بودن آنها را با جان و دل باور مندیم.

خود نظریه فروید مبتنی بر باورهای یهودیان در مورد روابط نامشروع والدین و فرزندان نشئت گرفته و شاگرد او که مسیحی بود و باورهای دیگری داشت نظریه ای دیگر و متناسب با بک گراند فکری مسیحی خود دارد.

حتی نوع تغذیه نیز در جامعه شناسی مهم است.علامه بن خلدون در جایی می‌فرماید برخی قبائل آفریقایی به دلیل خوردن گوشت میمون به لهو و لعب و آواز و دهل و رقص متمایل هستند که این با طبیعت میمون نزدیک است و برخی قبائل اروپایی به دلیل خوردن گوشت خوک به صفت شنیع دیاست و لاابالی گری در روابط زناشویی و شهوت بدون محدودیت دچار شده اند.

اگر بخواهم خیلی امروزی صحبت کنم شاید بتوانم نظریه یکی از صاحب نظران را شرح دهم که جوامعی که در آنها مصرف مواد نیتروژن دار مثل محصولات دامی در آنها زیاد است تمایل کمتری به فرزند آوری و جوامعی که کمبود منابع نیتروژن دار در آنجا بیداد میکند زاد و ولد در آنجا بسیار شدید است.مقایسه کنید کشورهایی مثل آلمان و هند و مقدار مواد نیتروژن دار و زاد و ولد آنها در یک تایم زمانی چند ساله را برای شاهدی بر آن مدعا.

-گفتید (دین در پاره ای مواضع…جامعه متمکن از انسانهای خرمند بهتر از جامعه مملو از انسان های دین دار می باشد)
آنچه مسلم است اینکه دین همیشه برای انسانیت بهتر و برتر بوده و هست. اما نیاز به موشکافی و تجزیه و تحلیل دارد.
آنچه از کتاب های عقلای قوم (اون ور آبی ها، اروپایی ها،فرنگ ،ینگه دنیا یا هر اسم با مسمایی برایش بگذارید )بر می آید اینکه جنگ بر اثر استکاک منافع مادی رخ میدهد.این سخن،سخن یکی از دانشمندان غربی است.

در همین قرن بیستم دو جنگ بزرگ جهانی بوسیله خردمندان پایه ریزی و باعث تلفات چند ده میلیون نفری،استفاده گسترده از جنگ افزار های شیمیایی،تجاوز گسترده سربازان متحدین و متفقین به زنان و دختران نگون بخت (بنابر آمار منتشر شده هنگام اشغال آلمان هزاران دختر و زن آلمانی برای رهایی از تجاوزهای گروهی و انتقام گیری،خود کشی کرده و به زندگی خود پایان دادند)

آیا این جنگ ها از طرف خردمندان نبود؟آیا ساخت و استفاده از بمب اتمی و بمب های فسفری و تسلیحات ممنوعه در گوشه کنار جهان،قاچاق دختران و زنان برای بهره برداری جنسی،قاچاق مواد مخدر و فروش و قاچاق تسلیحات برای جنگ های خانمان سوز توسط ابر قدرت ها نمونه ای از جوامع خردمند نیست؟

لطفا آدرس درست به مردم بدهید.و در مقام خلاف برای ما از داعش و طالبان و النصره مثال نزنید
اولا برای زندگی در دنیا و پیشرفت های دنیوی باید کمر همت را بالا زد و مردانه کار کرد
ما معتقد به دین و اسلام عزیز هستیم ولی تاجر نیستیم.اینگونه نیست که حالا چون معتقد به دین هستیم پس باید خدا شکم ما را سیر کند.خیر بلکه باید با تاسی از بزرگان دین برای آباد کردن دنیا تلاش کرد.

هرکسی که معتقد به اسباب امور باشد و از مسبب الاسباب غافل باشد،مشرک بوده و در طرف دیگر هرکسی به مسبب الاسباب باور داشته ولی از اسباب امور غافل باشد حقا از سنت آن نبی و الگوی بشر (ص)غافل است.پیامبر(ص) با وجود اتصال به غیب و خبر دادن خداوند از بسیاری از امور آشکار و پنهان و مستجاب الدعوه بودن،از اسباب امور غافل نبودند و از سنت حسنه مشورت استفاده میکردند .

ساخت خندق اطراف مدینه و نقشه دقیق نظامی و ژئوپلیتیک موانع مختلف برای صد یورش دشمن با کمک مشورت های افراد با تجربه ای مثل سلمان فارسی (رض)میسر شد.یا اینکه پیامبر خدا افرادی را برای یادگیری نحوه ساخت سلاح هایی که در برابر ضربه و فشار و برخورد اجسام و سلاح های دیگر در جنگ ها بسیار مقاوم بودند را به یمن فرستاد.

و حدیث مشهوری با مضمون اینکه یادگیری علم را اگر چه در چین باشد را بر مسلمین سفارش فرموده اند نشان دهنده ی اوج احتمام بزرگان دین به خرد است.
پیشرفتهای عظیم مسلمین در زمینه فنی و علمی در دوران عباسیان و بالاخص دوران خلافت معتزل مسلکان، پیشرفتهای شگرف دانشمندان اسلامی در اندلس و قرطبه و بغداد و مراکز علمی دیگر نشان دهنده ی وسعت دید بزرگان دین به مقوله خرد است.

اتفاقا بر خلاف دین مسیحیت که با پژوهش و اکتشاف سر عناد دارد و به دادگاه های تفتیش می‌کشاند و اعتقادات یهودی که آمیخته ای از معجون علوم خفیه و جادوگری و کابالا بوده و از دیر باز به مال اهمیت میدهد تا به علم ،و عالم بودن بسیاری از آنها برای در هم شکستن دین مسیحیت و بدست آوردن مراکز قدرت است تا خدمت.اما اسلام علم و خرد را برای خدمت و اعتلای جامعه میداند و از آموختن بدون عمل و آموختن برای کسب شهرت نهی شده‌است.

-(اما جامعه خردمند به سبب خرد…دینداران در تمنای آن هستند)
بقول شیخ اجل حضرت سعدی (سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار بر آید به سخندانی نیست)
باید پذیرفت تمام جوانب زندگی انسان مربوط به چند روز دنیوی نیست بلکه نیاز به عالم باقی اخروی نیز هست.

در این قسمت سخن زیاد است.اما در مکاتب غربی و حتی شرقی که سکولار هستند آیا به مقوله دنیای بعد از یک وجب زیر خاک نیز فکری شده است یا خیر.؟
یا فقط به آباد کردن این دنیا و سیراب شدن و سیر شدن شهوت جنسی و هزاران فجایعی که برای همین دو قلم در دنیا جریان دارد.
ما هیچ چشم داشتی به جامعه تهی خردمند پنداران نداریم بلکه خداوند تمام نعمت های زمینی و زیر زمینی را در اختیار بندگانش قرار داده که در مسیر تعالی بشکل صحیح از آن بهره ببرند.

این نوشتار در جهت نفی خردورزی نیست و این مهم را همه واقفیم بلکه باید پذیرفت عمل به دین باید همه جانبه باشد.در دین تنبلی،خرافات،بی خردی و سایر مضامین ناپسند جایگاهی ندارد و حتی در متون دینی به مضامینی مثل صداقت،عمل به قول،تفکر و تدبر،فراگیری علم اشاره شده است.

از این جهت مغرضانه است با عناوین سطحی و مطالب نخ نما دین داران را آماج حملات خود قرار دهید بلکه وظیفه ما درک درست دین و عمل بدان است.

با تشکر و آرزوی توفیق و شادکامی روزافزون
غیاث دوگونچی – شهریور ماه ۱۳۹۹