اخبار

در سوگ شادروان مراد قربانی

پایگاه خبری اولکامیز – عبدالغفار رادمهر دبیرکل «جبهه متحد همدلان صحرا» در یادداشتی در غم از دست دادن یکی از یاران دلسوز خود نوشت:

در سوگ دوست مهربان و برادر ارجمند؛
شادروان مراد قربانی عزیز …

“…می‌بینی؟
کارِ من این شده است
که بیایم به اتاقم هر شام
و به خاموشی خورشیدی دیگر
کلماتی دیگر گریه کنم…” احمد شاملو

دستانم می لرزد، مرادجان… دایان قهرمان، نمی دانم از چه بنویسم و برای که !؟
آخه، خیلی ناگهانی پر زدی و رفتی!
از این دنیایی که می خواستی، بسازی،
یهویی، همه چیز را ترک گفتی!
هنوز، کارهای ناکردۀ زیادی را به سرانجام نرساندیم!
هنوز، جامعهٔ ترکمن صحرا، به وجودت نیاز داشت.
کیست که دلبستهٔ صداقت و شفافیت تو نباشد!

جبهه متحد همدلان صحرا، یکی از بهترین عزیزانش را از دست داد.
ترکمن صحرا با مردمان رنج کشیده اش، سخنان و نوشته ها و دغدغه هایت را فراموش نخواهد کرد.
می دانم و مطمئن هستم که تاریخ به نیکی از تو یاد خواهد کرد.
با رفتن تو، اندوه و تأسف فراوان برای ما مانده است.
دست تقدیر و سرنوشت، چه بازی ها دارد و چه ها با ما نمی کند!؟
آدمای دوست داشتنی که دل در گرو جامعهٔ خویش دارند،  چه زود از بین ما می روند!؟
خدایا، نمی خواهم برای سرنوشتی که رقم زدی، اعتراض کنم، چون، تقدیر و جایگاه ابدی همهٔ ما جز این نیست!

از تو می خواهم آن عزیز از دست رفته را در جوار رحمت بیکرانت، قرار داده و طلب آمرزش و علو درجات، و برای خانواده محترم و بچه های نازنینش، صبر و شکیبایی و استقامت پایدار عطا فرمایید.
روحش شاد و یاد و خاطرش گرامی و جاودان باد.
باز می‌گویم:
«هرچند
دائماً مرثیه‌یی هست که بنویسی
یا غریوِ دردی
که دلت را بچلاند در مشتش،
و به هر حالی
هست
دائماً اشکِ غمی گُرده‌شکن در چشم
که سراپای جهان را لرزان
بنگری از پُشتش ــ

۳۰ دی ماه

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا