مطالب ویژه

در رثای دوست بزرگوارم آنه محمد بیات  

آننا برخیز و با قلمت خواب آلودگان دیار را بیدار کن

پایگاه خبری اولکامیز – قمرالدین سیدی ، عضو شورای نویسندگان اولکامیز نوشت:

انتشار این خبر و خبر شنیدن بسته شدن دیدگان همیشه بیدار این سرباز پاسبان گونه ایل، آنا محمد بیات مانند موج بمپ افکنی که دیواره های صوتی را در هم می شکند آرامش دل و دیده را بر هم زده و موج نا فرجام و ناانتظار آن انتظار  نشستگان هزاران امید را ز دل ها به یغما برد و همگان را به ماتم نهاد.

آری دوستان برای معرفی دوستمان آنا محمد بیات نیاز به معرف نیست او به قلم، فرزند و خان خلف این ایل بود که با نگارش سطور بی انتها در میدان و صفحات بیاض اوراق ، دلهای بسی را به خود معطوف می نمود که چه زود از میانمان بال و پر گشود و رفت.

او با نوشتن نوشین دارو ، داروی نوشین برای جان های بی رمق و بی عیش بود که چه حیف، زود از میانمان رفت.

او به حق، پاسدار حق و حقیقت ایل بود که به قلم توانایش توان پانسمان اندیشه و تفکر سر شکستگان دیار را داشت که، چه زود از میانمان رفت.

او به قلم توانای خود چون دروگر دیار ، در پی درویدن علف های هرز هرزه گرد ایام بود تا اندیشه ناب و تفکر صاف را بر ایل ارزانی دارد ولی چه زود ازمیانمان رفت.

کتمان حقیقت بدور از انصاف است که او در باز تاب حقیقت به قلاده قلمش قلدر های جابر و جور بالا نشین را از اریکه قدرت بر مغاک سفیل به تزلزل نهاد.

انصافاً ترکمن صحرا وامدار قلم و چرخش قلم اوست. او با قلم خود متعهدانه عمل نموده و با قلم خود از حیثیت ایل و تبارش، و برای رشد و تعالی سرزمین به حسرت نشسته از رنج روزگارش خون دلها خورده و روح طغیان زده از درد روزگار را با سرریز اشکان خود در دل شبها آرام نموده است.

دوست بزرگوارمان آنا محمد بیات بی شک فریاد بی چون و چرای بی کسان بود در تنگنای زمان، عصای دست مظلومان بود ،در مخمصه عملکرد ناکرده و بی مسئولیت مسئولان که به دیدنِ دیدگان به حقارت نشسته آنان نظری نمی افکندند.

آری دوست بزرگوارمان آنامحمد بیات این چه وقت رفتن است هنوز راه های نا رفته و اوراق نانوشته دیار به رنج آغشته ات بسی زیاد است.

بر خیز و به جوهر زر افشان قلمت خواب آلودگان زراندوز و زراندوزان خواب آلود دیارت را از خواب زمستانی بیدار کن که شاید ره به جایی برند و حولی به حالی نهند و قدم هایی گرچه ناقدر و ناقص را ، جهت شکوفایی صحرا و دشت به پیش کشند.

دوست بزرگوارم آنه محمد بیات، خبر نگار دیرین و با تجربه صحرایم خبر داغ رفتنت داغی به سینه ها نهاده و بر تن و جسم و روحمان بسی سنگینی می کند که توان و طاقت ز ما ربوده است ولی به تقدیر الهی جز تسلیم، چاره ای دیگر  نیست و تدبیر را به درگاه او راهی نیست پس دوست عزیزم روحت شاد و روانت گرامی و جایگاهت در بهشت برین باشد.

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا