به دنبال حق و حقیقت بود
پایگاه خبری اولکامیز – محمد خوجه: صبح زود بود که خبر ناگهانی و شوکه کننده دیگری بر دلمان نهاد خبری که باور کردنش برای خبرنگاران و دوستان و اصحاب رسانه ی ومردم ترکمن صحرا واستان سخت و جانگاه بود.
انا محمد بیات خبرنگار شجاع و متعهد و پیشکسوت ترکمن در بامداد یکم مرداد ۱۴۰۳ پس از طی یک دوره و مبارزه با بیماری دار فانی را وداع گفت. خبرنگاران و دوستان و اقشار مردم گنبد کاووس وبخش داشلی برون و ترکمن صحرا و استان را در اندوهی عظیم فرو برد.
آخرین دیدار من با او در سومین روز وفات مرحوم شاه محمد یلقی بود که در مسیر شهر انبارالوم من را گرفتند که همراه او لطیف ایزدی عاشور محمد رئوفی و حاجی قربان طریک بود بسوی روستای چن سولی حرکت کردیم.
اقای بیات در چادر سخنرانی کرد و خاطره وسخن ها ازفضایل اخلاقی دوست خود مرحوم شاه محمد یلقی گفت.
او من را محمد دایی صدا میزد چون مادرش از طایفه خوجه بود و من هم انا یگن یا انه محمد یگن صدا میزدم.
انا محمد بیات خبرنگار شجاع ، دلسوز؛ متعهد فعال بود وبا حفظ جسارت و اخلاقی به افشای حقایق جامعه می پرداخت و نقدها خود را منصفانه مطرح میکرد.
او به اصول حرفه ای کار خود آشنا و اگاه و پایبند بود و از همه قالب های حرفه ای اعم خبر ؛ مصاحبه ؛ گزارش و یادداشت برای بیان حرف و پیام خود استفاده میکرد و میدانست کدام قالب مناسب کدام اتفاق و ماجراست .
او روابط عمومی قوی وخوبی داشت و در بیان حق؛ حقیقت شجاع ونترس بود و رک وصریح حرفش را میزد و می نوشت و در موضوعات مرتبط عموم جامعه و مصلحت مردم مطالب گر و افشاگر بود و از حقیقت خود را کنار نمیزد و دنباله رو حق و حقیقیت بود او انتقاد و نقد را پذیرا بود و در پی اصلاح و در کارش مصمم بود و وفادار به رفاقت و دوستی بود و اهتمام جدی به حرفه روزنامه نگاری در اکثر روزنامه و نشریات استان کار و همکاری میکرد.
انامحمد بیات با همه کمی وکاستی ها ساخت و از یار مسئولیت هیچ گاه شانه خالی نکرد و حضورش در محافل مختلف فارغ از جناح سیاسی خاص پررنگ بود دلیل اش اعتقاد به همکاری و همدلی در خانواده نظام بود و مدام در تلاش و برای روحیه دادن و راهنمای همکاران و دوستان بود و در حالی که از جوان ترها فعال تر بود.
او تقریبا ۳۰ سال خبرنگاری و فعالیت مطبوعاتی را در کارنامه خود داشت او به وحدت و همدلی تاکید داشت و همواره بر لزوم انتشار مطالب اصرار داشت که مردم در انتظار آن بودند. عبور از مطالبات و خواسته ها و ارمانها مردم خط قرمز او بود و اما در عین حال برای رعایت قوانین تاکید داشت.
او در مقابل اشتباهات و بداخلاقی ها و تهمت ها صبور بود و لبخند میزد و برادرانه رفتار میکرد جز میانه روی واعتدال در کار و زندگی توصیه نمیکرد . این خبرنگار متعهد و دلسوز و بزرگمرد صحرای ترکمن تلاش گر و نکته سنج و روزنامه نگار خستگی ناپذیر بود و برای هر واژه اش مسئول و پاسخگو بود او به صراحت می نوشت و نسبت به تحولات جامعه و منطقه و استان بی تفاوت نبود و به محیط اطراف خود توجه واهمیت میداد.
بیات به عنوان شغل به خبرنگار نگاه نمی کرد او عاشق خبرنگاری و عاشق مردم بود و غم و دغدغه او درد مردم بود و برای درمان آن بی وقفه تلاش میکرد.
از انا محمد یگن جز متانت؛ متواضع و گشاده رو و مهربانی چیزی ندیدم و در کارش جدی بود و هم مهربان وهم شوخ طبع بود . شجاعت و لبخنده های همیشگی اش از یادم نمیرود چهره باز وخندان و رفتار مهر؛ محبت داشت اما در مقابل تبعیض ها و بی عدالت هاو زیاد خواهان سرسخت بود و مصمم و با قامتی بلند و شجاعانه در مقابل بی عدالتیها و سنت انتقادی ایستاد و می ایستاد و در مقابل حق؛ حقوق مردم احساس مسوولیت میکرد وکوتاه نمیامد و دفاع میکرد.
خبرنگار انا محمد بیات؛ صریح و رک وشفاف سخن میگفت و همواره به انتقاد و نقد اوضاع نابسامان وساختار سیاسی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی منطقه و استان و جامعه پرداخت یک طرفانه به قاضی نمیرفت چرا که نگاه همه جانبه و نقدکردن و نقدپذیری را از ضرورت های کار میدانست وبه آن اهمیت میداد .
او اهل چاپلوسی و تملق گویی نبود شفاف ورک سخن میگفت فعالیت رسانه ای خود بدون حب و بغض شخصی انجام داده وبا داشتن روحیه دغدغه مند تمام تلاش وظرفیت خود را در راستای برطرف کردن اوضاع ومسائل ومشکلات منطقه و جامعه به کار میگرفت او خبرنگاری را پلی بین مردم ومسئولان میدانست و بدین معنی که مشکلات و دغدغه های مردم را سئوال؛ مطالبه و پاسخ و عملکرد مسئولان را نیز انعکاس میداد
منفعت طلب نبود منافع جمعی و عموم و مردم را درنظر میگرفت جز حقیقت وصداقت فعالیت دیگر انجام نمی داد. انا محمد بیات لباس خبرنگاری را بر تن پوشید و این لباس را به عنوان سکویی برای رسیدن به مقاصد سیاسی و اقتصادی و یا اسمی برای مقاصد خود و یا رسیدن اب و نان و دیگر جنبه ها استفاده نکرد و حقیقت را قربانی منافع شخصی و اهداف شخصی نکرد و در حد توان خود برای خدمت به مردم فعالانه کار کرد؛ خواسته ها و مشکلات و مطالبات مردم را مطرح کرد ؛ اندیشید؛ تلاش کرد ؛ نقدها کرد ؛ شجانه دفاع کرد ؛ دوید ؛ جنگید ؛ نوشت ؛ پیشنهادات داد و راه حل ها و راهکار ها نشان داد ؛ ارائه داد و سخن ها گفت تا شاید گوش شنوایی پیدا شود و انچه از دستش بر میامد کوتاهی نکرد و مسؤولیت و ماموریت خود را به درستی و شایستگی و بی طرفانه انجام داد و مرمدار و صدای مردم بود.
خلاصه کلام ؛ درد انا محمد بیات درد مردم بود و خود را به ایل خود وقف کرد و در کنار مردم و برای مردم زندگی کرد و بر عهدش با مردم وفادار ماند .
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند روحش شاد و یادش گرامی باد