از گنبد تا سرعین
پایگاه خبری اولکامیز -مهران دالوندی : هوای بیش از حد گرم تابستان گنبد همیشه انسان را تحریک به رفتن به مناطق سردسیر مانند استان خنک اردبیل میکند. بر همین اساس ما نیز پس از چند سال پسانداز کردن پول و بنزین، بالاخره به سوی اردبیل حرکت کردیم.
در راه کناره دریا دو شب در بابلسر بیتوته و از دریای زیبای خزر استفاده کرده و لذت بردیم. محل اسکان فرهنگیان نیز نسبتا خوب بود.
خلاصه از آنجا به سوی استان گیلان رفته و شب را در انزلی سپری کردیم که هوای گرم و پشهها امان ما را بریدند. جای خوبی هم برای مسافران طبقه متوسط وجود نداشت. کمربندی تنگ آن نیز جالب نبود.
از آستارا تا اردبیل هم از زیباییهای گردنه حیران و هوای خوب آن لذت بردیم. دو شب در سرعین بیتوته کرده و از آب گرم آنجا نیز لذت بردیم.
ناگفته نماند که در پیادهروها بیشتر درختان آلبالو بودند که مسافرین هم به راحتی از آنها استفاده میکردند و یکی از بومیان میگفت: خوردن آلبالو برای رهگذران آزاد است. ویلادره سرعین و هفتچشمه آنجا نیز دیدنی و البته عسل و سرشیر آن نقطه نیز در صورت اصالت عالی میباشد.
از سرعین به سمت مشگینشهر رفته و به مناطق موبیل و جاناوار داغی سر زدیم که شاید باور نکنید که یخچال طبیعی آنجا هوای سردی را در تیر ماه رقم زده بودند. گلهای زیبای لاله و … آنجا حظ بصری بالایی به وجود آورده و زیبایی زیادی را ایجاد کرده بود. البته جاده آنجا خوب نبود و چون بغل جاده را بیل مکانیکی کنده بود جاده فط یک لاین داشت و در صورت آمدن ماشین از روبرو بسیار کار سخت میشد. این هم از آن کارهایی است که نیاز به وزارت سرعت را تایید میکند تا شاید چنین اموری به سرعت جلو رود. آب گرم آخار باخار، دودو، سنسون و … نیز در همان نزدیکی است.
پل معلق و چوبی مشگینشهر هم جالب بود ولی به گفته مسافران زیادی مبلغ ۵۸ هزار تومان برای عبور هر شخص از روی پل زیاد بود، چراکه پل استهلاک کمی داشته و هزینههای مصرفی نداشته است. سلطان سبلان هم که جلوه خاص خودش را داشت. شوربختانه میوه گران و نانواییها عموما شلوغ بود.
زیپلاین هم تولید هیجان زیادی میکرد که ما استفاده نکردیم. از مشگینشهر به اردبیل برگشته و از آنجا به سمت هیر که در ۲۴ کیلومتری اردبیل _تهران بود، حرکت کردیم. پل شیشهای آنجا نیز بسیار هیجانآور بود ولی چون ما پل معلق مشگینشهر را رفته بودیم از آنجا فقط دیدن کردیم.
از آنجا به سمت خلخال آمده و شب را آنجا بیتوته کردیم. هوا بسیار سرد بود. شب سردی را سپری نمودیم. قبل از رسیدن به خلخال آب گرم گیوی و سد زیبا را مشاهده کردیم.
استان اردبیل بسیار زیبا و پر از چشمههای خوب با PH اسیدی بوده که تسهیلکننده گوارش میباشد. اما پریدن برخی افراد جلوی ماشین برای اجاره سوئیت و ویلا کار جالبی نبود. حتی با موتور و خودرو نیز اقدام به نگهداشت ماشین برای همین کار میکردند که اغلب مسافرین از این امر ناراضی بودند.
استان گیلان هم که شهره آفاق بوده و چشمهساران، جنگلها و زیباییهای آنجا نیز وصفنشدنی است.
القصه به فومن و شهر تاریخی ماسوله رفتیم که بسیار چشمنواز بوده و لذت بردیم. اینکه چطور در سالیان قبل چنین خانههایی که در کمترین مکان، با بیشترین آفتابگیری، هواخوری و … ساخته شده، هوش از سر انسان میپراند.
از ماسوله به قلعه رودخان رفته و از آنجا نیز با وجود بیشتر از هزار پله و هوای جنگلی لذت بردیم. اما وضعیت آبخوری قلعه خوب نبود و از طرفی نبایستی ورودی از بازدیدکنندگان گرفته میشد.
پس از رسیدن به رامسر (بهشت زمینی) از تله کابین استفاده کرده که بسیار مناظر جالب و دیدنی را هدیه میکرد. دریا، کوه، جنگل، باران و … از بالا واقعا دیدنی است.
شب را در پارک سنگی چالوس سپری کردیم که متاسفانه در استان گیلان این کار ممنوع میباشد. از آنجا به سمت استان عزیزمان گلستان و گنبد آمدیم و به راستی که هیچ جای دنیا خانه خود آمدم نمیشه.
آنچه در پایان این سفرنامه بایستی به آن اشاره کرد راههای مواصلاتی غیراستاندارد و تابلوهای گیجکننده بوده که مسافران را واقعاً اذیت کرده و حادثهساز میباشد. عدم استراحت کافی مسافران مخصوصا در استان گیلان به علت ممنوعیت چادر نیز یکی از دلایل خستگی رانندگان و به تبع آن آمار تصادفات بالا میباشد. بسیاری از خودروهای غیراستاندارد هم حادثهساز میباشند.
شایسته است که به جای اینکه صورت مسئله را پاک کرده و مرتباًّ به مردم گفته شود به سفر، دریا، شنا و
… نروید تا میزان مرگ و میر کم شود و آنها را تنذیر کنید، از تبشیر استفاده کرده و جادهها، سواحل، سرعتگیرهای غیراستاندارد و … را سیف و امن نمایید.
چقدر انتقاد میکنی بابا؟!
من که زیاد انتقاد نکردم؛ باشه باشه، اصلا هرچی گفتم همه را تکذیب میکنم. خوب شد، حالا راحت شدی؟!
*تیتر از اولکامیز است.
منبع – مجله ترکمن دیار شماره ششم
www.ulkamiz.ir