آسیبدیدگان اجتماعی نیاز به حمایت دارند
پایگاه خبری اولکامیز – محمود رحیمی: هر ازچند گاهی در فضای مجازی و رسانههای کاغذی اخباری از سوی فرماندهی محترم نیروی انتظامی مبنی بر دستگیر سارقان کابلهای برق و کابلهای مخابرات و سارق گوشیهای همراه شهروندان مشاهده میشود.
جای تشکر و خسته نباشید از عزیزان نیروهای خدوم و زحمتکش برای همه احاد مردم وجود دارد اما آیا علل این همه سرقت را مسئولان ذیربط بررسی کردهاند؟!
چرا علل اینگونه سرقتها که بسیار مخاطرهآمیز هم میباشند و جان آنان در حین سرقت و بریدن کابلهای برق در خطر است به وفور توسط افرادی صورت میپذیرد که بعد از دستگیری مشاهده میشود که عده کثیری از آنان افراد باسواد و خانوادهدار هستند و اقدام به این عمل شنیع مینمایند.
آیا مسئولان بعد از دستگیری و صدور حکم این محکومین برای بعد از گذراندن محکومیت خود و بازگشت به جامعه تفکری اندیشدهاند که دوباره وارد این سیکل نشوند و رو به شغل آبرومندی بیاورند و اسباب زحمت زن و فرزندان خود و یا پدران و مادران خود را فراهم نسازند؟!
آیا آموزشهای مورد نیاز را برای مردم عادی در جامعه را فراهم کردهاند که مجرمان بعد از رهایی مورد وثوق و حمایت مردم کف جامعه قرار گیرند؟!
شاید با کمی جستجو و بررسی در میان سارقین به اصل مطلبی که آنان اقدام به سرقت میکنند را دریابیم …
بر اساس آمارهای منتشره و مصاحبههای انجام توسط صدا و سیما و سازمانهای ذیربط عوامل ذیل میتواند نقش مهمی در بوجود آمدن آسیبهای اجتماعی داشته باشد ؛
۱ –فقر : یکی از مهمترین عللی است که سارقین را به وادار به این عمل ضد اخلاقی میکند.
۲-بیکاری : دومین علت عمده این متخلفان نداشتن شغل و درآمد کافی برای گذراندن یک زندگی عادی است.
۳-اعتیاد : سومین عامل عمدهای که این افراد به سرقت روی میآورند عامل خانمانسوز اعتیاد میباشد. آنان برای تهیه مواد خود به ناچار روی به دزدی و سرقت میآورند.
۴-مخارج روزمره زندگی : در میان این افراد هستند کسانی که دارای خانواده میباشند و دارای فرزند دانشآموز و … میباشند و با توجه به اینکه درآمدی ندارند و شغلی هم برای کسب درآمد نداشتهاند روی به سرقت میآورند و دلایل بسیار دیگری که از حوصله این یاداشت و مخاطبین میباشد.
و اما قوانین :
آیا قوانینی برای حمایت از خانواده آنان در حین گذراندن حبس آنان وجود دارد؟ آیا سازمانهایی غیر از بهزیستی برای بازسازی و برای بازگشت به جامعه آنان وجود دارد؟ آیا دولتها و مجالس برای اشتغال آنان بعد از رهایی برنامهای دارند؟
آیا بودجههای لازم برای آموزش و فراگیری مشاغل آنان پیشبینی شده است.
امروز کشور ما از جمع کشورهای جوان خارج شده است و به جلگه کشورهای مسن پیوسته است. این معضل دارای عوامل متعدد و گوناگونی است.
مسئله معیشت خانوادههای ایرانی که بر اثر تورم و گرانیهای کمرشکن نمیتوانند یک زندگی معمولی و دو سه نفره را فراهم کنند و به همین خاطر مسئله رشد جمعیت و فرزندآوری به مشکل خورده است.
مسئله ازدواج آسان جوانان کلاً تبدیل به رویا شده است و خانواده برای تشکیل زندگی جوانان خود با مشکل نقدینگی روبرو هستند و برای تهیه لوازم اولیه یک زندگی معمولی که همانا تهیه جهیزیه میباشد ماندهاند.
مسکن نیز معضل بزرگ پیش روی خانوادهها میباشد. جوانان برای استقلال خود نیاز به مسکن مجزا دارند. آیا دولت و حاکمیت بعد از گذشت چهل و پنج سال بعد از انقلاب بر این مشکل فائق آمده است؟!
چرا اجاره بها منازل سرسامآور رشد صعودی خود را طی میکند و هیچ نهاد دولتی و خصوصی قادر به رفع این مشکل نمیباشند.
خاتمه این یاداشت :
قوه محترم قضاییه و مسئولان نظامی و انتظامی و امنیتی و بانک مرکزی با دزدهای دانه درشت چه کردند؟ آیا میلیاردها دلار و میلیاردها ریال ثروت این مردم که توسط عدهای خواص از طریق بانکها و سایر بنگاههای اقتصادی صورت گرفته را محاسبه کردهاند؟ چه اقداماتی برای برگشت این ثروت به خزانه دولت انجام پذیرفته است؟
چرا اسامی دانه درشتهای این داستان کهنه و قدیمی برای یکبار به مردم گفته نمیشود؟ افرادی مانند محمودرضا خاوریها چرا هنوز در کانادا به ریش دولت و مردم میخندد و سئولات متعدد دیگری از این قبیل …
انشاءلله که دولت و مجلس با ارائه برنامههای مرتبط و تجهیز منابع، بتوانند مشکلات این قشر از جامعه را حل کنند، تا مردم لااقل از شر تخممرغ دزدان رهایی یابند و با شتر دزدان هم برخورد انقلابی داشته باشند.
www.ulkamiz.ir