چرا برخی، قوانین را دور می زنند؟
پایگاه خبری اولکامیز – آنه محمد مارامایی: روزی دانایی از امیر کبیر پرسید چطور درحکومت شما دزدی و یا خلافی صورت نمی گیرد؟ امیرکبیر گفت چون خودم دزدی و یا کار خلافی انجام نمی دهم معاون من هم جرأت نمی کند که کار خلافی انجام دهد و چون معاون من کار خلافی انجام نمی دهد معاونان او نیز جرأت خلاف کردن را ندارند و این مسیر درست تا آخر ادامه پیدا می کند. همین عامل باعث جلوگیری از امور خلاف می شود.
خوب این داستان به نظرتان گویای چه حقیقتی درجامعه ما می باشد؟ بنا به اقرار اکثر مقامات بلند مرتبه کشورمان درچند دهه اخیرفساد به نهادها و سازمان های بالای کشورمان هم نفوذ کرده است که این وضعیت یکی ازدلایل اصلی اوضاع نامناسب کشور ماست .
در شهرخودمان هم نه تنها مثل گذشته پنهان و مخفیانه امور فساد صورت می گیرد بلکه آشکارا افراد زیادی هستند که با نفوذ به کارمندان یا باندهای فساد ادارات وسازمان ها امورخلاف انجام می دهند.
وقتی از این افراد سئوال می کنیم که شما چطور جرأت می کنید که در این امور فعالیت کنید؟ می گویند ناچاریم. چون زندگی دیگر با تلاش و کوشش در صراط مستقیم نمی چرخد! وقتی سئوال می کنیم که چطور وارد این باندها می شوید؟ می گویند چون ما با بعضی از کارمندان ادارات رفت و آمد خانوادگی داریم خودشان می گویند واسه ما منبع درآمدی پیدا کنید یعنی غیر مستقیم می گویند اگر کسی در اداره ما مشکلی دارد. آنها را راضی کنید که مبلغی بعنوان شیرینی و یا غیره به ما بدهدتا کارشان را حل نمائیم.
ما هم درجامعه اگر فردی چنین موضوعی را مطرح کند واسطه می شویم و مشکل مردم را حل می کنیم .
چندوقت پیش عین همین جریان در اداره ایی برایم پیش امد..اداره ازمن مبلغ قانونی۱۴۰ میلیون را درخواست کرد. من گفتم اینچنین پولی من ندارم .وقتی ازاداره بیرون می امدم آقایی من را صدا کرد وگفت :حاج آقا چه شد ؟گفتم چی چه شد؟ گفت مشکل مغازه ات. گفتم جریان را .گفت چقدربه من می دهی تا مشکل شما را حل کتم؟ گفتم نه بی خیال از خیرش گذشتم. درصورتی که من از رشوه دادن ترس داشتم .
اتفاقا روزی از یک آخوندی پرسیدم حاج آخوند وضعیت جامعه ما طوری است که تا رشوه ندهی بسیاری از کارها حل نمی شود. حاج آخوند گفت اگر مطمئن هستی که مشکلت بدون رشوه حل نمی شود و زندگیت به خطر می افتد رشوه بده.
من از پیشنهاد حاج اخوند ماتم برد. گفتم مگه میشه رشوه داد؟ هنوز هم فکر می کنم . پیشنهاد حاج اخوند اشتباه است.اخرش هم ملک خودم را فروختم. در صورتیکه به جرأت می توانم بگویم ۸۰ الی ۹۰ درصد مردم جامعه ما بناچار اینچنین رشوه ها را می دهند و مشکلات خودشان را حل می کنند.
سئوال اساسی من این است چرا وضعیت جامعه ما پس از گذشت چهاردهه و اندی اینچنین است؟ مگر انقلاب مردم بخاطر همین بی عدالتی ها نبود؟ سؤال مهم تر اینکه چرا این وضعیت سال به سال بدتر میشود؟ نمونه دیگرش امتحان کنکور دیروز و امروز( ۲۸ و۲۹ دی ماه )کشور ماست که طبق گفته سازمان سنجش درکل کشور و ازجمله در استان گلستان ۹ نفر که سوالات کنکور را می فروختند دستگیرشدند. آن هم درموقعیتی که اینترنت کاملا درکشورقطع شده بود؟چطوری این گروههابا آینده جوانان کشورمان بازی میکنند؟
چه والدین عزیزی که سالها وماهاوروزهابخاطر موفقیت دلبندانشان ازچه اموراتی صرفنظر کرده اندتا دلبندانشان درکنکور موفق شوند اما گروهی ناخلف با فروش سوالات زندگی اینچنین خانواده ها را تباه کرده اند. من متعجبم ازاین که هرجا کاری یا حرکتی ضد سیاست کشور رخ دهد فورا متوجه آن می شوند ولی هزاران هزار کار خلاف درادارات ونهادهای مهم کشور رخ می دهد هیچ کاری صورت نمیگیرد واگر هم کاری صورت گیرد یک به هزار است.
آیا کسی ویا نهادی نیست که بتواند ریشه این باندها وگروههای فساد را خشک کند.من وامثال من خیلی کارهای خلاف قانون درنهادها وسازمان ها دیده ایم اما بخاطر موقعیت خود وخانواده مان کوتاه آمده ایم .وناچار روزه سکوت گرفته ایم مثلا چند روز پیش بخاطر یک مورد خلاف دردفترخانه ایی من با رئیس دفترخانه درگیر شدم واتفاقا با کمال اطمینان مسئول دفترخانه کار خودش را توجیه کرد ومن پیگیر قضیه درنهادهای مربوطه شدم وگزارش کامل دادم وگفتند ما با او برخورد خواهیم کرد (جریان ازاینقراربود که دفترخانه ای سندزمینی را بدون استعلام شهرداری ودارایی بنام من زده بود وچون من جهت گرفتن پروانه ساخت خانه به شهرداری مراجعه کردم گفتند این سند قابل اعتبار نیست چون ملک کارشناسی نشده و مبلغ ۶ درصد که تقریبا ۱۳۲ میلیون تومان است به شهرداری پرداخت نشده است و …).
دو ساعت بعد یکی از اعضای این گروه با من درگیر شد و گفت شما (بلانسبت همگی) مرض داری که بعد از اینکه سند بنام شما خورده معترض شده و به نهادهای مربوطه گزارش دادید؟ گفتم شماها چطور بلانسبت جانوری هستید که با زندگی افراد جامعه بازی می کنید؟ خلاصه پیگیری های من الحمدالله نتیجه داد. (دراینجا وظیفه شرعی و وجدانی من حکم می کند.که یک هشدار به همه خریداران ملک بخصوص زمین خالی بدهم که حتما در دفترخانه موقع انتقال سند بپرسید که آیا این انتقال با استعلام از شهرداری صورت می گیرد یا نه؟که اگر گفتند بدون استعلام ازشهرداری ودارایی سند را امضا نکنید. چون ممکن است میلیون ها یا میلیاردها بدهی یا مشکل حقوقی داشته باشد)خوب وقتی این مبالغ ویا خدانکرده مبالغ بالاتر از این باشد خریداری چون کارمند و… چطور می تواند اینها را پرداخت کند .آیا زندگی خیلی ازافراد را این نوع افراد که کارهای غیرقانونی انجام می دهند نابود نخواهد کرد؟
پس وظیفه حاکمان و مسئولان است که جلوی این گروههای ازخدا بی خبر را بگیرند. نه اینکه این گروهها روز به روز کارشان وتعدادشان زیاد شود و سوال مهم اینکه چرا میان ثبت و اسناد دفتر خانه ها .شهرداری .دارایی و سایر نهادها هماهنگی وجود ندارد؟ آیا یک بنده خدایی چون من حقوق بگیر و یا کارگر روزمزدی و… که با هزاران امید و با فروش انچه دارند. زمینی را بخرند و بعد متوجه این معضل (عدم استعلام و بدهی و یا مشکل حقوقی و…) جامعه شوند چه خاکی باید برسرشان بریزند؟
چطور اجازه مانور به اینچنین افراد خلافکار و از خدا بی خبرمیدهند؟ آیا قاطعانه و بادستور عمل های قانونی و هماهنگ شده میان نهادها و سازمان های مربوطه. جلوی این باندها و گروهها را نمی توان گرفت؟
این دو نمونه از فسادهای موجود در جامعه ماست موارد دیگر زیاد است که گفتنش ضرورتی ندارد. پیشنهاد من این است که اگر حاکم و مسئولی واقعا بخواهد با فساد مبارزه کند بهترین و راحت ترین کار معرفی و گذاشتن تلفن ثابت در فرمانداری با مسئولیت افراد واقعا انقلابی و دلسوز مردم در شهرها .استان و یا در کل کشور است که مردم بتوانند جریان فسادی را که خود شاهد هستند و یا در زندگیشان رخ داده گزارش نمایند نه اینکه شخصا مثل بنده درگیر شوند و زندگی خود و اهل خانواده شان را بخطر اندازند. به امید فردایی بهتر.
www.ulkamiz.ir
