ویژگی خوب کشورهای دموکراتیک
پایگاه تحلیلی خبری اولکامیز – امان محمد خوجملی :
گاهی اوقات فیلمها یا کلیبهای خوبی از رهبران کشورهای صنعتی پخش می شود در بادی امر باورش در مقایسه با رهبران خودِ ما مشکل است.
چند وقت پیش یک کلیپی از نخست وزیر انگلستان دیدم برای سوار شدن به قطار درون شهری یعنی مترو می دوید تا از دیگران عقب نماند چون معلوم است قطار به خاطر نخست وزیر معطل نمی ماند.در این جا معلوم می شود نخست وزیر انگلیس با وسایل عمومی به سرِکارش می رود و خودش را جدا از مردم عادی نمی داند.
یکبار هم دیدم با دوچرخه آمده بود از یک مغازه ای خرید می کرد و در کنارش محافظ هم دیده نمی شد مانند یک فرد عادی با دیگران مشغول گفتگو بود . یا نخست وزیر هلند یا وزیر اقتصاد آلمان را دیدم مسیر خانه و محل کارش را با دو چرخه طی می کند. من فکر نمی کنم این کارها تبلیغاتی و نمایشی برای فریب افکار عمومی باشد.
من برای این سخنم دو دلیل دارم. یکی اینکه در آنجا با وجود رسانه های آزاد و مستقل فریب افکار عمومی مشکل است. اگر فریبکاری عیان شود کمترین مجازاتش استعفاست و از دست دادن پست و مقام.
دیگر اینکه حدود سی و شش سال پیش۲۸ فوریه ۱۹۸۶ اولاف پالمه نخست وزیر فقید سوئد هنگام خروج از سینما که با همسرش برای تماشای فیلم رفته بود با اسلحه ی سرد کشته شد.
چند سال بعد هم آنا لیند حقوقدان ۴۶ ساله و وزیرخارجه ی این کشور به این شکل ترور شد. به این ترتیب معلوم می شود آنها هنگام ترور محافظ نداشتند. این نشان می دهد آنها تا جاییکه امکان دارد در هزینه هایشان صرفه جویی می کنند تا پولها در جاهای مهمتر هزینه شود تا کشورشان در قافله ی رقابتها از دیگران عقب نماند.
حالا این را مقایسه کنید با کشور خودمان که وقتی رئیس جمهور می خواهد از خانه به محل کارش برود خیابانها و چهار راهها را می بندند تا رئیس جمهور همراه محافظان و . . .عبور کند. یا به یک شهری مسافرت کند کل شهر نیمه تعطیل می شود مردم از کار و زندگی می افتند. مخصوصاً در زمان احمدی نژاد و روحانی اینجوری بود.
الان زمان رئیسی را نمی دانم فکر نمی کنم ایشان هم از لحاظ تبلیغاتی و نمایشی دست کمی از آنها داشته باشد.
چند سال پیش در یک روستایی یک سالن سرپوشیده برای ورزش مینی فوتبال افتتاح شد که برای استفبال از مسئولین محلی پارچه ها و بنرهای زیادی نصب شده بود که بیش از حد مورد نیاز بود. وقتی این را برای یکی از دوستان تعریف می کردم او هم گفت: یک روز معاون عمرانی فرماندار برای بررسی یک مشکلی به روستای ما آمده بود. برای او از بودجه ی دهیاری یک گوسفند سر بریدند و یک بخور بخور حسابی راه انداختند. یعنی حدود ده سال پیش برای او بیشتر از دویست هزار تومان هزینه کرده بوند.
منظور من از نوشتن این یادداشت این است که انجام کارهای عمرانی وحل مشکلات و خدمت به مردم وظیفه ی حکومت و دولت و مسئولین و یک کار بسیار طبیعی است. برای این کارها این همه نمایش تبلیغات و هزینه کردن لازم نیست. این کارها باید بسیار عادی تلقی شود و بر سر مردم منت گذاشتن لازم نیست.
نمایش زرق و برق برای یک کار معمولی که از وظایف ذاتی حکومتهاست نشانه ی ضعفهای دیگری است که سعی در پنهان کردن آن دارند. از این مقایسه ها می شود تا حدودی میزان توسعه یافتگی سیاسی حکومتها و میزان توسعه یافتگی فرهنگی جوامع را نتیجه گرفت که ما در کجای رشد و توسعه قرار گرفته ایم. /کانال نویسنده
www..ulkamiz.ir