گزارش پنجمین روز مراسم ختم آنا محمد بیات + تصاویر
پایگاه خبری اولکامیز – عبدالرضا نظری ، علی آباد کتول:
صبح روز جمعه پنجم مرداد ماه ۱۴۰۳ به اتفاق مدیر پایگاه خبری ترکمن سسی نورمحمد دانشمند از آزادتپه همان نام قدیمی روستایمان شاغال تپه به طرف گنبد حرکت کردیم.
با رسیدن به شهر گنبد محله سید آباد کوچه یکم اتومبیل های زیادی را در مجاورت دوطرف خیابان پارک شده بود. با ورود به کوچه محل سکونت مرحوم بیات چادر عزا بزرگی را دیدم.
گویا پیش بینی شده بود یک چادر عزا برای مجلس ترحیم آن مرحوم کوچک است به همان خاطر دو چادر بزرگ بصورت سری به هم وصل شده و در جلو درب منزل مرحوم بیات بر پا شده بود.
در این چادر جمعیت زیادی از گوشه کنار تمام نقاط ترکمن صحرا آمده بودند با یک نگاه طیف های مختلفی از مردم عادی تا مسئولان و افراد سیاسی در بین حاضرین به چشم میخورد که همگی برای مجلس ترحیم روز پنچم در گذشت آنه بیات گرد هم آمده بودند. جای سوزن انداختن نبود و چادر عزا مملو از جمعیت بود.
با رسیدمان به نزدیکی چادر با استقبال و راهنمایی تعدادی از همکاران عاشور رئوفی، لطیف ایزدی و فرهاد قاضی به ساختمان مجاورت چادر عزا راهنمایی شدیم .
وقتی وارد ساختمان شدیم همانند فضای داخل چادر اطاق های این ساختمان نیز مملو از جمعیت بود.
در گوشه ای از اطاق این ساختمان دوست خوبم اکبر پیرا را دیدم که با حزن اندوه سکوت نشسته بود و به یک نقطه ای از زمین چشم دوخته بود و غمناک به نظر میرسید. نگاه کوتاهی بهش انداختم. اما متوجه حضور مان نبود و آرام آرام گاهی قطره اشکی از چشمانش می آمد.
به نظر میرسید او هم مانند همه ما فراق این عزیز را سنگین میدانست اما چاره ای نبود باید سکوت میکردم.
با حالت سکوت با آقای دانشمند در کنار هم نشستیم.
بلافاصله با قرائت فاتحه به روح از دست رفته مان مرحوم بیات سر سفره نهار با سایر دوستان و آشنایان و دیگر مهمانان نشستیم. جالب توجه اینکه میزبانی ضیافت را برخی از انجمن ها و تشکل های ادبی ترکمن صحرا ( میراث – جیحون – آینا – چاووش – جمعیت مختومقلی کلاله و کوموش دپه – گروه فرهنگی حاجی قوشان ) بر عهده داشند.
روبروی من فرهیخته ای را دیدم که با فرزند خردسالش برای این مجلس ترحیم آمده بود وقت سئوال عکس گرفتن مصاحبه نبود اما چاره ای نداشتم برای ثبت و ضبط این مراسم از یکجا شروع کنم.
پس از صرف مقداری از نهار با دعای سفره بلافاصله بیرون از ساختمان به محل چادر عزا رفتم و چند نفر از همکاران و اساتید خودم را ملاقات کردم از جمله استاد موسی جرجانی، رستم حرجانی، رحمان رحیمی،صالح محرمی، عاشر محمد رئوفی، وهاب سارلی، منصور طبری ، فرهاد قاضی، یاشار نیازی مدیر پایگاه خبری ترکمن نیوز و جمشید آقچلی طنز پرداز و مجری رادیو تلویزیون و هم چنین چهره های سیاسی مثل آقای ضمیر فرماندار سابق آق قلا، آقای هیوه چی فرماندار سابق آق قلا و بندرترکمن، دکتر سعید یلقی چهره سیاسی اجتماعی آق قلایی و چندین نفر دیگر از فعالان فرهنگی اجتماعی سیاسی ترکمن صحرا در این مراسم حضور داشتند وقت کم موقعیت مصاحبه و گفتگو طولانی نبود.
همه غمگین ناراحت بودند غم اندوه بر چهره همه نمایان و پیدا بود. در این بین استاد موسی جرجانی را دیدم با وجود کسالتی که دارد به اتفاق فرزند خود رستم جرجانی خبرنگار و فعال رسانه از مرکز استان به این مراسم آمده بودند و هم چنین شاعر نامدار ترکمن. منصور طبری ترکمن اوغلی را با همراهی جمعی دیگر از دوستانش که برای شرکت دراین مراسم آمده بودند ملاقات نمودم.
در این بین بلافاصله با گوشی تلفن همراه تصاویری از این عزیزان گرفتم و بلافاصله دوباره به نزد لطیف ایزدی. دوست و همکار دیرینه خودم رفتم تا گفتگومان را ادامه بدهم.
با دیدن من دوباره بغلش کردم و در گذشت همکار عزیزمان آنا محمد بیات دوباره به ایشان تسلیت گفتیم و گفتگومان را ادامه دادم.
از لطیف ایزدی در خصوص رسانه و مجله و کار رسانه ای خودش و سایر دوستان و آشنایان و همکاران رسانه ای در شرق استان در شهرستان گنبد شدم و بعد از آن از همکار سفر کرده مان مرحوم بیات پرسیدم.
مدیر پایگاه خبری اولکامیز با صبوری در خصوص مرحوم بیات گفت: این عزیز سفر کرده مان یکی از بزرگان رسانه در ترکمن صحرا بود. مطالبه گری یکی از خصوصیات بارز آن مرحوم بود. مرحوم بیات در مطالبه گری صراحت و شجاعت داشت بخوبی می نوشت و بخوبی نقد میکرد بخوبی راه کار هم در نوشته های خود ارایه میکرد. بیات همکار قدیمی مان بود و خاطرات خوبی از آن مرحوم داریم اما سرنوشت و تقدیر الهی همین بود نمیشود. تقدیر سرنوشت الهی را تعقیر داد.
لطیف ایزدی افزود: در طول تاریخ انسانها های زیادی از این دنیا رفتند و بلاشک همه ما باید یک روزی از دنیا برویم او تلاش کرد در طول زندگی با کار خوب و پسندیده وخدمت به مردم صحرا با کار نوشتن از خود نامنیک به یادگار گذاشتند
مدیر ماهنامه ترکمن دیار در پایان گفتگو ابراز کرد در دیار مان افراد مستعد و با استعداد زیادی وجود دارد باید برای کشف و پرورش این استعداد ها در بین نوجوانان و جوانان ترکمن صحرا تلاش کنیم.
در این روز عبدالقهار صوفی راد را ملاقات و با وی گفتگو کوتاه کردم. این شاعر گنبدی گفت: با شنیدن. خبر در گذشت آنا محمد جان بسیار متأثر شدم و در غم اندوه فرو رفتم ودر همان لحظه فی البداهه چند بیت شعری در وصف آن مرحوم در ذهنم خطور کرد و سروده شعری را برای آن مرحوم سرودم که پس از تکمیل آن این سروده خودم را برای علاقمندان بزودی منتشر خواهم کرد.
در ادامه این گزارش استاد فرهاد قاضی را دیدم. سلام علیک کوتاه و خدا قوت بهم گفتیم هر دوی مان لحظاتی به چشم های همدیگر دوختیم. نمیدانستم تسلیت بگم یا تسلیت بشنوم واقعا برایم سخت شده بود. بغض شدید گلویم را گرفته انگار جسم سختی در گلویم مانده بود بالاخره با جاری شدن اشک هایم کمی از حالت گرفته کاسته شد.
به همکار و دوست قدیمی خودم استاد فرهاد قاضی درگذشت بیات را تسلیت گفتم.
او من را به آرامش و صبوری دعوت کرد و به جمع دوستان خودش برد و در محوطه بیرون از چادر با دیگر دوستان و همکاران هم صحبت همکلام شدیم و برای یادگاری با گرفتن چندین فرم عکس جمعی و فیلم کوتاه از مراسم ترحیم آن مرحوم سرانجام با کسب رخصت از دوستان و همکاران خودم در شهر گنبد کاووس با مرور خاطرات بودن با آنا محمد بیات را با خودم زمزمه کردم و این شهر تاریخی را به مقصد روستای خودمان آزادتپه ( شاغال دفه ) ترک کردم .
www.ulkamiz.ir