دموکراسی نیم بند
پایگاه خبری اولکامیز – عطا محمد فروز : انتخابات در کشورهای متمدن دنیا مملو از تبلیغات پرزرق و برق و میتینگ ها و مناظره های داغ و سخنرانی های آتشین و در یک کلام سرشار از شور و هیجان است. ائتلاف ها و انشعاب ها یی شکل می گیرد و احزاب گروهها و جبهه های سیاسی برنامه های خود برای آینده کشور را به اطلاع عموم می رسانند و بدین ترتیب کل کشور برای یک انتقال قدرت صد درصدی و یا یک تیک آف سیاسی جدید آماده می شود.
در این کارزار تمام عیار که طی آن رقبای سیاسی از هر تلاشی حتی تخریب و ترور شخصیت رقبا برای شکل دهی افکار عمومی و به دست گرفت قدرت استفاده می کنند. در حقیقت یک ویترین سیاسی شفاف را در معرض دید جهانیان قرار می دهند. البته تمام موارد فوق الذکر مربوط به مهدهای دموکراسی و کشورهای پیشرفته دنیاست و مثال بارز آن می تواند فرانسه و ایالات متحده باشد.
اما انتخابات در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم مقوله ای است جدا و در حقیقت انتخابات فرایندی است که طی آن حکومت های نیمه دموکرات و یا رژیم های شبه دموکرات به انتخابات به عنوان یک تهدید نگاه می کنند بنابراین خارج از هنجارهای مرسوم ،با استفاده از روش های خاص و ظرفیت های گوناگون سعی می کنند نتیجه برنامه ریزی شده ای از انتخابات را رقم بزنند.
در این کشورها معمولا طبقه حاکم و نیروهای شبه اداری و شبه نظامی وفادار به آنها ،با بکار گیری مجموعه ای از ابزارهای قانونی ، فراقانونی ،شبه قانونی وغیر قانونی در بی این هستند که در پایان کارزار انتخابات، نتیجه مطلوبی برای حاکمیت از آن به دست آورند.
یک نوع از این جوامع،که معمولا بدترین نوع دخالت ها درآنها اعمال می شود کشورهایی با دیکتاتوری مطلقه فردی هستند که بی اعتنا به روح دموکراسی تنها به نمایش کودکانه ای از صندوق رای بسنده می کنند و رشد کوچکترین جوانه دموکراسی را در کشور خودتحمل نمی نمایند آنگونه که فضای سیاسی این جوامع صدها بار بسته تراز دیکتاتوری های منسوخ پادشاهی است.واگر ترس از بی آبرویی جهانی نبود از تبدیل صندوق آرا به سطل زباله هم ابایی ندارند.
در این جوامع قلع و قمع کلیه مخالفین، رقباو شخصیت های علمی دینی و رجال آینده دار ،دستور کار دائم مدیران است نمونه هایی بارز از این گونه حکومت ها، اغلب کشورهای عربی و آسیایی مانند سوریه ترکمنستان و آذربایجان و کره شمالی است که رئیس جمهوری مادام العمر وموروثی برآنها حکومت می کند. دراین کشورها ودرغیاب جامعه مدنی جز مدح حاکم کار خاص دیگری از دست مردم بر نمی آید مگر اینکه شورش عظیم اجتماعی به مانند بهار عربی به وقوع بپیوندد واز گذر آن شاید مانند تونس ولیبی نسیم آزادی اندکی وزیدن بگیرد ویا مانند سوریه و یمن محتمل این است که حمام خون راه بیفتد و با ویرانی های گسترده مملکت دهه ها به عقب برود.
اما نوع دومی از جوامع نیمه دموکرات هم وجود دارند که ناظر به کنترل نتیجه انتخابات هستند . در این نوع کشورها به دلیل قرار گرفتن در جغرافیای سیاسی حساس ویا وجود جامعه مدنی قوی ویا حساسیت فوقالعاده اجتماعی و یا توازن قومی ،حاکمیت توان حذف رقبا را ندارد لذا سعی می کند با دست کاری گسترده در صندوق آرا، کاندیدای حاکمیت را به عنوان پیروز میدان جلوه دهد لکن این کار همیشه جواب نمی دهد و چه بسا که در برهه ای از تاریخ با هشیاری گروه های سیاسی اعتراضات عمومی شکل بگیرد و مانند آنچه که در اوکراین گرجستان و ارمنستان و صربستان روی داد با انقلاب رنگی طبقه حاکم ساقط و کشور به سوی سازو کار های اداری جدید با روح دموکراسی حرکت کند.
نمونه سومی از جوامع نیز هستند که به انتخابات از زاویه ای دیگر می نگرند این جوامع که عملا توسط نظامیان و نیروهای امنیتی اداره می شوند هر گاه که حاکمیت در بن بستی بین المللی گرفتار شود با باز کردن فضا امکان نوعی از رقابت شبه آزاد سیاسی را فراهم می کند ولی در اولین فرصت با ابزارهایی چون کودتا و یا دادگاه عالی ویا قانون اساسی ابزاری ویا وتوی نهاد های بالا دستی مانند آنچه که در پاکستان و ومیانمار روی می دهد دولت منتخب به زیر کشیده می شود و اعتراضات مردمی نیز به دلیل قدرت نا محدود وغیر پاسخ گوی نظامیان کار به جایی نمی برد.
متاسفانه انتخابات در بیشترممالک اسلامی به جز کشورهایی چون عراق ترکیه و مالزی واندونزی که دموکراسی نیم بند درآنها در جریان است از حیث آزاد بودن انتخابات ویا تاثیر آن در پارامترهای قدرت نمی تواند نمره قبولی بگیردوتاسف آورتر اینکه حتی جوامعی هستند که انتخابات حداقل به صور ت فنی و مکانیکی درآن ها وجود ندارد برای مثال می توان از عربستان و قطر و عمان و امارات نام برد کشورهایی که بعضا از حیث درآمد سرانه و سطح رفاه وسواد مردم در رتبه های بالای جهانی قرار دارند.
www.ulkamiz.ir