یادداشت

در باره مولانا با کامبیز قجقی نژاد

اولکامیز – مولانا شاعر بی نظیر ایرانی است که شیفتگان زیادی در اقصی نقاط جهان دارد. این عارف نامی در حوزه مختلف  اندیشه ، عرفان ، اخلاق ، دین و . . . حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در باره افکار و اشعار مولانا با کامبیز قجقی نژاد صاحب نظر در زبان و ادبیات فارسی  و عضو شورای نویسندگان گپ و گفتی انجام دادیم . بخش چهارم این مصاحبه  را با هم بخوانید:

س: مولانا دلبسته ی چیست؟

پاسخ: مولانا به کتاب قرآن کریم خیلی ارزش قائل است و  خواندن آن به صورت معنادار دلبسته است و می گوید:

تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین / دیو آدم را نبیند جز که طین

س: مولانا از چه نفرت دارد؟

پاسخ: مولانا از طعن کنندگان به مثنوی شریف و عالمان بدگهر و حسود و ریاکار نفرت دارد؛ می گوید:

بدگهران را علم و فن آموختن / دادن تیغی به دست راهزن

آه از این زشتان که مه رو می نماید از نقاب / از درون سو کاه تاب و از برون ماهتاب

س: علم و دانش از دیدگاه مولانا چیست؟

پاسخ: علم و دانش از نگاه مولانا، علمی است که بتواند انسان را به دریای بیکران خداوندی وصل کند و در هنگام مرگ، توشه ی راهش شود و به او چگونگی محو شدن در راه حق تعالی را بیاموزد و در خدمت خلق و خداوند منان باشد و می گوید:

زین همه انواع دانش، روز مرگ / دانش فقر است ساز راه و برگ

س: چرا مولانا شمس را به عنوان پیر خود برگزید؟

پاسخ: مولانا قبل از دیدار با شمس، فقیه و مفتی جوان ۳۸ ساله بود اما بعد از ملاقات با شمس؛ کتاب و دفتر و کار تدریس را رها کرد؛ شاعر و ترانه گو شد زیرا شمس می گوید: من کسی را مرید نگیرم من شیخ می گیرم، بل شیخ کامل محقق.

مولانا بعد از ملاقات با شمس می گوید:

زاهد بودم ترانه گویم کردی / سرفتنه و بزم و باده جویم کردی

سجاده نشین باوقارم دیدی / بازیچه ی کودکان کویم کردی

س: آیا تخلص مولانا خاموش است؟ نظرتان چیست؟

پاسخ: بله. تخلص مولانا؛ شمس و خاموش است؛ مولانا ارادت خاصی به شمس دارد در واقع شمس در آثار مولانا سمبل خداوند متعال است. مولانا سخن گفتن را دوست ندارد و از نگاه او لفاظی و حرافی باعث پوشاندن حق و حقیقت می شود و می گوید:

ز اندرونم صد خموش خوش نفس / دست بر لب می زند یعنی که: بس!

س: دربارهٔ شرح و تفسیر اشعار و افکار مولانا چه کتابهایی مفید است؟

پاسخ: به نظرم برای تسلط به اشعار مولانا کارهای زیر انجام داده شود بهتر است.

۱: قرآن کریم هر روز چند جزء قرائت شود.

۲: سپس ترجمه و تفسیر صحیح خوانده شود زیرا برخی ترجمه و تفسیرها اشتباه فراوان دارند به گفته مولانا در مثنوی شریف؛ قرآن را با قرآن بخوانید و می گوید:

قول حق را هم ز حق تفسیر جو / هین مگو ژاژ ای سخت روی

معنی قرآن ز قرآن پرس و بس / وز کسی که آتش ز دست اندر هوس

و همراه ترجمه و تفسیر صحیح، تمام احادیث رسول الله (ص) خوانده شود.

۳: شش دفتر مثنوی شریف فقط روخوانی شود من شخصأ مخالف معنی کردن اشعار شاعران خصوصأ مولانا هستم زیرا به گفتهٔ خود مولانا، وقتی شعر معنی شود هدف و منظور اصلی شاعر را نمی رساند و این امر باعث گمراهی و سرگردانی می شود به نظرم بهترین شارح مثنوی شریف، خود مولانا است که سمبل ها و اصطلاحات را در ادامهٔ هر داستان شرح می دهد و می گوید:

مثنوی را چابک و دلخواه کن / ماجرا را موجز و کوتاه کن

معنی اندر شعر جز با خبط نیست / چون فلاسنگست، اندر ضبط نیست

نتیجه گیری: وقتی شعر معنی شود خواسته و ناخواسته شارح به بیراهه (خبط) می رود.

۴: در صورت نیاز از شارحین و نویسنده های بزرگ به حالت مکمل استفاده شود تا به معنی دلخواه شاعران برسید به همین علت ارجاع ضمایر در اشعار مولانا به خداوند متعال بر می گردد نه شخص. مولانا می گوید:

می گفت که تو چنگ منی / من ساختمت چونت نزنم

گفت: که شیخی و سری، پیشرو و راهبری / شیخ نی ام، پیش نی ام، امر تو را بنده شدم

س: مولانا شاعر غم و اندوه است یا شادی و مسرت؟

پاسخ: مولانا شاعر شادی و مسرت است زیرا مومن حقیقی شاد و بشاش است و کسی که خود و خدا را به درستی بشناسد در چهرهٔ او شادی موج می زند  مولانا سراسر از آن نقاش بی نشان خبر می دهد و می گوید:

نقشها، گر بی خبر، گر با خبر / در کف نقاش باشد محتضر

خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال / هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش

و ما توفیقی الا بالله.

گفنگو از : لطیف ایزدی

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا