به یاد مرحوم علی پرنیا
پایگاه خبری اولکامیز – ناگهان این خبر تلخ در فضای مجازی پیچید: علی پرنیا درگذشت.
وی در اثر سانحه جاده ای در محور گنبد به مراوه تپه در نزدیکی های روستای ترشکلی درگذشت. جاده ای که خیلی از انسان ها را به کام مرگ فرستاده است و نیاز به رسیدگی و توجه جدی دارد.
هنوز از شادمانی نوروز چیزی نگذشته بود. چهارمین روز بهار بود که جوانی برومند از صحرای ترکمن آسمانی شد.
به گفته دامادشان، درست در نیمه ماه مبارک رمضان، شبی که مراسم سنتی « با رمضان » در جای جای ترکمن صحرا برگزار می شد و در واقع شادترین شب صحرا بود به همت لقمان قربانی فرماندار سابق مراوه تپه پیکر آن مرحوم از بیمارستان پیامبر اعظم گنبد به زادگاهش انتقال یافت. بدین سان قارانقایه غمناک ترین شبش را پشت سر گذاشت.
مراسم تشییع جنازه مرحوم علی پرنیا ساعت چهار و نیم عصر یکشنبه پنجم فروردین ماه ۱۴۰۳ با حضور گسترده مؤمنین روزه دار به امامت صلاح الدین آخوند گوگلان در روستای قازانقایه برگزار شد. حضور جمعیت بی نظیر بود.
وی یکی از سرمایه های سیاسی و اجتماعی شرق ترکمن صحرا بود که وفاتش یادآور این شعر مختومقلی است:
کوپ ییگیت لر گلیپ گچدی جهاندان / نیتینه گورا اقبال بولمادی
گردشی کج قهبه فلک الیندن / ارتیری شاد بولان اویلان گولمادی
علی دهه شصتی بود. متولد ۱۳۶۸ بود. با رنج و سختی بزرگ شد و با تلاش و ممارست به موفقیت رسید. از شرقی ترین روستای استان گلستان برخاست و بالید و ثابت کرد که خواستن توانستن است.
هنوز عمرش به چهل نرسیده بود. هنوز آرزوها بر سر داشت. هنوز کارهای نکرده داشت. هنوز راه نرفته زیاد داشت. هنوز از زندگی کامی نگرفته بود. هنوز به افق های روشن می اندیشید. هنوز در سودای بهار بود که ناگاه اجل فرا رسید و چراغ حیاتش خاموش گشت.
نامش در شناسنامه قربان گلدی بود. به رسم ترکمنها، نام یکی از خویشاوندان متوفای نزدیکش را بر او گذاشتند. او نیز در تجرد زیست و فوت کرد که شرحش مجال دیگر می طلبد.
بعدها این نام زیبا به علی تغییر یافت.
علی پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه شد. دوره کارشناسی را در قزوین گذارند و ارشد را در رشته مدیریت دولتی باز در آن دیار تاریخی سپری کرد.
مسئولیت پذیری از ویژگی هایش بود. دغدغه اجتماعی داشت به همین علت دو دوره نامزد انتخاباتی مجلس شورای اسلامی شد. در دوره یازدهم و دوازدهم مجلس از حوزه شرق گلستان ( مینودشت،گالیکش،کلاله،مراوه تپه ) ثبت نام کرد و صلاحیتش توسط هیئت نظارت شورای نگهبان تایید شد. به یاد می آورم روزی که خبر تاییدش را با شادمانی با پیامک برایم ارسال کرد.
علی پرنیا پایبند خرد جمعی بود. اجماع یاشولی ها و روحانیون منطقه را به مصلحت عمومی جامعه می دانست به همین خاطر هر دو بار به نفع اجماع کنار رفت و از کاندیدای منتخب حمایت کرد.
وی یکی از پتانسیل های اجتماعی شرق ترکمن صحرا محسوب می شد که زودهنگام به دیار ابدی شتافت.
کریم قزل داماد خانواده پرنیا در گفتگو با اولکامیز گفت: « علی دلبسته پدر و مادرش بود. همیشه عادت داشت وقتی به روستا می آمد برای زیارت مزار پدرش به آرامستان قارانقایه می رفت. اتفاق عجیب اینکه پدرش نیز درست در چنین روزی پنجم فروردین سال گذشته جان به جانان بخشید. در ایام مدرسه درسخوان و منظم بود. بعدها رشد کرد و بزرگ شد. چهره ای کاریزما و دیپلماتیک داشت. شیک پوش بود. همیشه کت و شلوار بر تن داشت. سطح سواد سیاسی اش بالا بود. در تحرد زیست و ازدواج نکرد گویی از تقدیر الهی و سرنوشت خود اطلاع داشت. »
محل کار مهندس علی پرنیا در گنبد بود. در منزل برادرش سکونت داشت. کارمند بیمه دانا شعبه شهرستان گنبد بود. و گاه گاه به دیدار خانواده می رفت.
علی پرنیا در ماه مبارک رمضان با دهان روزه دعوت حق را لبیک گفت. یکی از شاعران ترکمن در وصف آن مرحوم چه زیبا سروده است :
یالان دنیا نیلادینگ سن علینی
نوچه لیقده سولدیردینگ سن گولینی
اوده یاغشی گونده روزه آینده
یاسده قویدینگ قازانقایه ایلینی
در پایان این ضایعه دردناک را به برادرانش حمید و محمد پرنیا و دامادشان کریم قزل و مردم خوب روستای قارانقایه که یک سال معلم آن دیار مهربان بودم تسلیت می گویم . روحش شاد و یادش گرامی باد.
لطیف ایزدی
www.ulkamiz.ir
ضمن تشکر از آقای ایزدی
هنوزم باور نمیکنیم داداش علی از جمع ما رفته است و همگی در شوک بزرگی فرو رفتیم و غیر قابل هضم است.با تقدیر خدا چی میشود کرد و توکل به خداوند بزرگ که بازگشت همه ی ما بسوی اوست.
روحت شاد داداش علی _ از طرف داداش محمد 🖤