یادداشت

البته که پاداش نیکی چیزی جز نیکی نیست

پایگاه خبری اولکامیز- احمد ایگدری : روحانی محترم عثمان آخوند نظری ، سپاس گزارم از توجه و لطف شما. وقتی جوابیه ی نیش دار جنابتان را خواندم دریافتم که دوباره دچار همان تعارضات و تناقضات اولیه در قیاسات تعقلی شُدید وقتی ابتدای جوابیه ی تان عنوان نمودید ” کلمات قلمبه و سلمبه” و در ادامه این کلمات را به  “تحصیلات اکادمیک” ارتباط دادید چرا که این دو عبارت نیز همچنان نامانوس و نامتجانس است که سعی تان در برقراری  وحدت ملاک بین آیه “ادعونی استجب لکم” و دعوت از نماینده و اجابت دعوتتان از سوی ایشان….

در شگفتم از فعالین انتخاباتی، رسانه ای،حوزوی ، حوزه ی انتخابیه ی گنبد که به جای تعمیق و گسترش حوزه ی مطالعات خود در جهت برقراری تضارب آرای و افکار به نحو اکمل در مباحث مذکوره وقتی دچار ناتوانی عارضی از پاسخ گویی به مخاطب می شوند عبارت “قلمبه و سلمبه گویی” را پیش می کشند. عبارتی که انگ و برچسب زنی آن به راقم سطور مسبوق به سابقه بود.

در هر صورت نوشتن مطالب در قالب ادبیاتی ساده  که به جای ” اوجب واجبات”( جایی که لازم و ملزوم باشد) از عبارت  “اوضح واضحات”(عبارت نامانوس در ادبیات فارسی) استفاده میکند از توان نوشتاری من خارج است‌.

می خواهم توجه ی جنابتان را جلب کنم به این موضوع که شایسته و بایسته بود که نوشتن و بیان عقاید در فضای مجازی توام با الزامات و التزامات اخلاقی و علمی بود چه آنکه در این صورت نویسنده ی متن علاوه بر اینکه خود منشاء یادآوری امری می شود موضوعی نیز یاد می گرفت.

بلاشک با من متفق القولید که زمانه ی ما با مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی موجود در کشور زمانه ی تعسر، تحسر،عقب افتادگی و تهی دستی است. روزگار ما صبحی است بی سپیده و شامی است بی خضاب.

پس انتظاری که از همه ی اقشار جامعه علی الخصوص از روحانیت معزز و معظم می رود این است که از انفعال توام با تواضع و فروتنی در مقابل کسانی که خود و مردم ‌در انتخاب شان سهیم بودند و اکنون صاحب قدرت هستند  خارج شوند و با ایشان توام با غرور ناشی از مطالبه ی حقوق مردم برخورد کنند و پرچمدار مطالبه گری و پرسشگری از هر مقام و مسئولی در جهت مصالح و منافع عمومی در نهایت احترام متقابل باشند.

در جاهایی از متن جوابیه مواردی مشاهده کردم که ارتباطی با جان ِ کلام نداشت اینکه مهمان حبیب خداست یا مهمان را باید تکریم داشت و یا در جایی سخن از هاشمی آورده بودید و در پی کشف مکنونات و ارادت قلبی دیگران بودید و اینکه دیگران منقلب از ائتلاف شما …. و در نهایت حکم صادر کردید مبنی بر عدم کرنش و قبول نمایندگی منتخب محترم…. در حالیکه اعتقاد داشته و دارم که شادمهر علاوه بر داشتن نمایندگی کسانی که به ایشان رای دادند، نمایندگی کسانی که به ایشان رای ندادند و حتی نمایندگی کسانی که سر صندوق آرای حاضر نشدند نیز هستند و چه بسا ارادت قلبی ما به ایشان از شما هم بیشتر باشد ولی ارادت ما همراه مطالبه گری و پرسشگری از ایشان است که برای مصالح و منافع عمومی در مسند صندلی سبز بهارستان چه کرده اند؟ بدون اینکه خود را شخص حقیقی ساده و کوچک گمان کنیم که صد البته تواضع و فروتنی در جای خود شایسته است.

بلاشک سخن گفتن از اخلاق نزد کسی که سطوح مقدماتی و متوسطه و عالی حوزه ی علمیه و طلبگی را پاس کرده و در کنار تمام دروس حوزوی احیاء علوم الدین غزالی را فرا گرفته زیره به کرمان بردن است.علی ایحال در تمام گفتار و کردارم سعی بر رعایت اخلاق اسلامی و انسانی سر لوحه ام بوده است.

در پایان شان سایت اولکامیز را بالاتر از آن میدانم که جایگاه مطارحه و مفاقهه ی بدون نتیجه ی فیمابین ما باشد و قضاوت را به خوانندگان می سپارم ولی من به نشانه ی احترام  به دانسته ها و داشته های علوم قرآنی تان در برابرتان می ایستم

اِن تُبدوا شیئاً اَو تُخفُوهُ فان اللهَ کان بکل شیء علیماً(احزاب ۵۴)

www.ulkamiz.ir


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا