مطالب ویژه

از داستان یک میدان تا داستان یک واقعیت / ” برای حاج حمید موحد که دوستش داریم . . “

پایگاه خبری اولکامیز- حاج حمید موحد، در مصاحبه با روزنامه گل از داستان یک میدان گفتید و نیک می دانم که ناگفته هایت از واقعیات این سالها از آنچه که دیدی و شنیدی و دغدغه هایت بیشتر از گفتن هایت بود..

از مسیری دشوار گفتی و از برکناری شبانه ات و از سنگ اندازی هایی که میدان اسبدوانی آق قلا که پیش تر به شوره زاری می ماند همچنان دوست داشتند شوره زار بماند…

از کارهای انجام شده سخت افزاری و نرم افزاری تا بستری شود برای رشد و توسعه ی شهر، بستری شود که اگر تا دیروز از گنبد گلستان به عنوان پایتخت اسبدوانی کشور یاد می کردند آق قلا هم می تواند پایتخت دیگر اسبدوانی شود.

در سکوت و سکون گنبدی که شاید تا چند سال دیگر یزد و خوزستان با داشتن مدیریتی قوی و لابی گری در سطوح بالای فدارسیون، جای این کهنه پایتخت اسبدوانی را بگیرد همچنان که امسال برگزاری جشنواره زیبایی اسب ترکمن را از صوفیان کلاله گرفته و به علی آباد کتول داده اند….

از بیست سال عدم پاسخگویی و شفاف سازی دست اندرکاران برگزاری این مسابقات گفتید اما از گردش مالی بیست و چهار میلیارد تومانی کورس های پاییزه – گنبد – و سود بیست و هشت درصدی عایدی مجموعه و مدیریت آن نگفتید.

از عدم تخصیص حتی یک درصد این درآمد بابت هزینه در حوزه سلامت و بیمه چابکسواران، مربیان، یارانه های که میتواند به مالکین اختصاص داده شود  و از برنامه های آموزشی، فرهنگی، مراقبتی برای کارگران مجموعه میتوان در نظر گرفت، نگفتید.

نگفتید که در مقابل هتاکان مسند نشین مدیریت که ترکمن ها را پیژامه پوش و قداره بند خوانده بود، باز هیچ نگفتیم و سر به زیر انداختیم , نه اعتراضی و نه استعفایی….

نگفتید که هیچ یک از ارگانهای نظارتی را در این سالها برای حسابرسی این مجموعه ها در سه شهرستان آگاه نکردیم…..

در هیاهوی تماشاگران هنگامی که اسبها به خط پایان نزدیک می شوند ما هنوز هم نفهمیدیم که چشمان نگران پدر و مادری هستند که جوان چابکسوارشان فارغ از آوردن مقام به سلامت از خط پایان عبور کند .

هنوز هم نفهمیدیم که در بازار معامله گران پول و شرافت، مربیان و استخوان خرد کرده هایی بی شمارند که هنوز هم پای شرافت خود بوده و از دوپینگ اسبهای خود مبری هستند.

هنوز هم نفهمیدیم که اکثر مالکین نه به خاطر شرط و شرط بندی که به صرف علاقه به اسب و فرهنگ پای کار آمده اند.

هنوز هم نفهمیدیم که چون شمایی ، چون حاج حمید موحد هستند که به خاطر نام و نان کار نمی کنند…..

عزت، سربلندی و دعای خیر مردمانش بهترین سرمایه برای آنهاست….

دعای خیر ما نثار شما…..

برادر کوچک شما : یوسف ایگدری

شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۹


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا